قدرت اقتصادی آمریکا از دست خواهد رفت؟

جهان صنعت نیوز – مجله اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان « اقتصاد آمریکا امروز بزرگ‌تر و قدرتمندتر از هر زمان دیگری است» به بررسی موفقیت‌های اقتصادی چشم‌گیر آمریکا در دهه‌های اخیر و چالش‌های سیاسی پیش روی آن می‌پردازد. آمریکا با استفاده از مزایای ذاتی خود مانند منابع انرژی فراوان و سیاست‌گذاری‌های کارآمد، توانسته است رشد اقتصادی قوی‌تری نسبت به سایر کشورهای ثروتمند داشته باشد و در زمینه‌های فناوری، سرمایه‌گذاری و تولید نوآوری پیشتاز باشد. اما با افزایش اختلافات سیاسی و سیاست‌های محافظه‌کارانه، به ویژه از سوی دونالد ترامپ و کامالا هریس، نگرانی‌هایی درباره تأثیرات منفی بر رشد اقتصادی و آینده آن به وجود آمده است. اگرچه هنوز برتری اقتصادی آمریکا در خطر نیست، اما سیاست‌های ناکارآمد می‌توانند در بلندمدت این موفقیت‌ها را تهدید کنند.

اکونومیست

اقتصاد قدرتمند آمریکا

در ۱۳ اکتبر، یک راکت غول‌پیکر ساخت شرکت اسپیس‌ایکس به جو زمین پرتاب شد و سپس به زمین بازگشت و به طور ماهرانه‌ای توسط برجی که دقایقی قبل از آن بلند شده بود، گرفته شد. این شاهکار مهندسی می‌تواند انقلابی در استفاده مجدد از راکت‌ها و کاهش هزینه‌های اکتشافات فضایی به همراه داشته باشد. با این حال، همان‌طور که این پرتاب نمایشی از نبوغ آمریکایی بود، ایلان ماسک، بنیان‌گذار اسپیس‌ایکس، نمادی از مشکلات سیاسی آمریکا نیز محسوب می‌شود. او با حمایت از دونالد ترامپ، اطلاعات نادرستی درباره تقلب در انتخابات و کمک‌های مالی به قربانیان طوفان‌ها منتشر کرده و مخالفانش را افرادی بدخواه و نادان خطاب کرده است.

اقتصاد آمریکا همچنان با عملکردی خیره‌کننده در حال رشد است، در حالی که سیاست‌هایش روزبه‌روز مسموم‌تر می‌شود. در حالی که کمتر از ۲۰ روز به انتخابات باقی مانده، دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر بی‌اعتماد هستند. در این فضای ناامیدکننده، آیا اقتصاد چشم‌گیر آمریکا می‌تواند همچنان پابرجا بماند؟

قدرت اقتصادی آمریکا رو به افول است؟

در طول سه دهه گذشته، آمریکا از دیگر کشورهای ثروتمند به طور چشمگیری جلو افتاده است. در سال ۱۹۹۰، این کشور حدود دو پنجم تولید ناخالص داخلی (GDP) گروه هفت را تشکیل می‌داد. امروز، این سهم به نیمی از تولید ناخالص داخلی رسیده است. تولید ناخالص داخلی سرانه در آمریکا حدود ۳۰ درصد بیشتر از اروپای غربی و کانادا و ۶۰ درصد بیشتر از ژاپن است؛ شکاف‌هایی که از سال ۱۹۹۰ تقریباً دو برابر شده‌اند. حتی می‌سی‌سی‌پی، فقیرترین ایالت آمریکا، به طور میانگین بیشتر از مردم بریتانیا، کانادا یا آلمان درآمد دارد. اخیراً، چین نیز از مسیر رشد خود عقب‌نشینی کرده است. تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور که تا پیش از همه‌گیری به سرعت در حال نزدیک شدن به آمریکا بود، از سه‌چهارم اقتصاد آمریکا در سال ۲۰۲۱ به دو سوم در حال حاضر کاهش یافته است.

اما این رکورد در خطر است. با افزایش اختلافات سیاسی در آمریکا، هر دو کاندیدای ریاست جمهوری، کامالا هریس و دونالد ترامپ، به جای گسترش اقتصاد، بیشتر بر سیاست‌هایی تمرکز کرده‌اند که به نفع هواداران خودشان است. آمریکا به زودی برتری اقتصادی خود را از دست نخواهد داد، اما دیر یا زود، سیاست‌های نادرست اقتصادی تأثیرات منفی خود را نشان خواهند داد و در آن زمان تغییر مسیر بسیار دشوار خواهد بود.

راز پیشرفت اقتصادی آمریکا

برای درک دلیل این موضوع، باید نگاهی به عواملی بیندازیم که موفقیت آمریکا را به ارمغان آورده‌اند. در حقیقت مزایای ذاتی نقش مهمی در جایگاه کنونی آمریکا ایفا کرده‌اند. آمریکا کشوری بزرگ با منابع انرژی فراوان است. انقلاب نفت شیل از اوایل دهه ۲۰۰۰ حدود یک‌دهم از رشد اقتصادی این کشور را تأمین کرده است. بزرگی بازارهای مصرف و سرمایه این کشور به این معناست که یک ایده خوب در ایالت میشیگان می‌تواند در ۴۹ ایالت دیگر نیز موفق شود.

سیاست‌گذاری‌های خوب نیز نقش بسزایی داشته‌اند. آمریکا همواره مقررات راحت‌‍تری داشته و در مواقع بحرانی به سرعت و با سخاوت هزینه‌های لازم را انجام داده است. هرچند بسته‌های محرک اقتصادی عظیم در دوران همه‌گیری باعث تورم شدند، اما این سیاست‌ها همچنین باعث شد که اقتصاد آمریکا از سال ۲۰۲۰ به میزان ۱۰ درصد رشد کند، یعنی سه برابر سرعت رشد دیگر کشورهای گروه هفت. در مقابل، آلمان که با سیاست‌های مالی محدودتری روبه‌رو بوده، برای دومین سال متوالی در رکود قرار دارد.

این ترکیب از عوامل، یک چرخه اقتصادی قدرتمند را تغذیه کرده است. بخش خصوصی پویا در آمریکا، مهاجران، ایده‌ها و سرمایه‌ها را به سوی خود جذب می‌کند که به نوبه خود پویایی بیشتری را به همراه می‌آورد. آمریکا نه تنها خانه بزرگ‌ترین صنعت پرتاب موشک در جهان است، بلکه بزرگ‌ترین شرکت‌های اینترنتی و بهترین استارتاپ‌های هوش مصنوعی را نیز در اختیار دارد. هفت شرکت بزرگ فناوری آمریکا به تنهایی بیشتر از کل بازارهای بورس بریتانیا، کانادا، آلمان و ژاپن ارزش دارند؛ شرکت آمازون به تنهایی بیش از کل صنعت بریتانیا در تحقیق و توسعه هزینه می‌کند. از آنجا که دلار ارز ذخیره جهانی است، سرمایه‌گذاران علاقه زیادی به بدهی‌های آمریکایی دارند. در مواقع بحران، به سوی اوراق قرضه آمریکا هجوم می‌آورند و این به دولت اجازه می‌دهد بسته‌های محرک عظیمی ارائه کند.

سیاست به اقتصاد آمریکا ضربه خواهد زد

تا کنون، سیاست‌های بدتر شونده در آمریکا تأثیر کمی بر اقتصاد این کشور گذاشته‌اند. طی هشت سال گذشته، ترامپ و جو بایدن هر دو از سیاست‌های حمایت‌گرایانه و مداخله‌جویانه حمایت کرده‌اند که به نام کمک به کارگران کارخانه‌ها انجام شده، اما به زیان اقتصاد کلی بوده است. اما به دلیل قدرت فراگیر اقتصاد آمریکا، این سیاست‌ها هنوز به اقتصاد لطمه وارد نکرده‌اند؛ و برای سال‌ها، بسته‌های محرک اقتصادی نیز نقش کمکی داشته‌اند. با این حال، اقتصاد نمی‌تواند از سیاست‌ها مصون بماند و با افزایش شکاف‌های سیاسی در کشور، هریس و مخصوصا ترامپ در حال وعده دادن سیاست‌های مضر بیشتری هستند.

هر دو نامزد قصد دارند در بازار دخالت کنند و از برخی شرکت‌ها به نفع شرکت‌های دیگر حمایت کنند، که این مسئله می‌تواند به ضرر اقتصاد کلی باشد. همچنین، هر دو قصد دارند بسته‌های مالیاتی و هزینه‌های عمومی را افزایش دهند، بدون اینکه برنامه‌ای برای کاهش کسری بودجه داشته باشند. باید توجه داشت که کسری بودجه آمریکا در حال حاضر حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی است، سطحی که معمولاً فقط در زمان جنگ یا رکود دیده می‌شود. اگر این روند ادامه پیدا کند، ممکن است سرمایه‌گذاری خصوصی را تضعیف کرده و اعتماد به بدهی‌های آمریکا به عنوان یک دارایی بدون ریسک را کاهش دهد.

خطر ترامپ برای اقتصاد آمریکا

ترامپ خطر بزرگ‌تری برای اقتصاد فوق‌العاده آمریکا محسوب می‌شود. او به دنبال اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات و برنامه‌های عظیمی برای اخراج میلیون‌ها نفر از مهاجران غیرقانونی است که بسیاری از آن‌ها سال‌هاست که به طور کامل در بازار کار ادغام شده‌اند. ترامپ نسبت به نهادها، از جمله فدرال رزرو و قانون، بی‌توجه است. اگر استقلال این نهادها زیر سؤال برود، آمریکا دیگر نمی‌تواند استعداد و سرمایه لازم برای پیشرفت‌های آینده را جذب کند. هیچ‌کس نمی‌داند که آیا ترامپ واقعاً قصد دارد آنچه را که می‌گوید انجام دهد، اما احتمال این که چنین باشد، مانند سایه‌ای بر فراز نامزدی او سنگینی می‌کند، درست مثل موشک ماسک که بر روی سکوی پرتاب ایستاده است.

رشد اقتصادی یک حق مسلم نیست، بلکه هدیه‌ای است که باید از آن مراقبت کرد. اگر چرخه اقتصادی آمریکا معکوس شود، سیاست‌های سمی در آن زمان به بخشی از سیستم تبدیل خواهند شد. هیچ‌کس نمی‌داند ایده‌های یک رئیس‌جمهور تا چه اندازه باید بد باشند تا وضعیت از هم بپاشد. نقطه عطف ممکن است فردا نباشد، یا حتی در چهار سال آینده رخ ندهد. اما با هر اشتباهی که سیاست‌مداران مرتکب می‌شوند، این نقطه عطف یک قدم به ما نزدیک‌تر می‌شود.

اقتصاد کلانپیشنهاد ویژه

شناسه : 460679
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *