از چشماندازهای خوشبینانه تا نتیجهگیریهای تلخ، کجا اشتباه کردیم؟
بحران ناترازی انرژی که کمتر کسی از آن بیخبر است، دیگر تنها یک بحران نیست و از مرحله بحران فراتر رفته است. این معضل زودتر از آنچه که تصور میشود، میتواند تمام بخشهای کشور را تحت تاثیر قرار دهد و فرصتی برای جبران باقی نگذارد.
سارا پوردلجو- جهان صنعت نیوز: ناترازی انرژی به معنای عدم توازن میان تولید و مصرف انرژی است که عمدتاً به دلیل مصرف بیش از حد تولید و هدررفت در بخشهای مختلف انرژی به وجود میآید. یکی از مسائل کلیدی در حل بحران ناترازی، اصلاح نظام قیمتگذاری انرژی است. در حال حاضر، سیاستهای افزایش قیمت برای کنترل مصرف خانگی تأثیر چندانی نداشتهاند. علاوه بر این، سرمایهگذاری در بخش تولید و ارتقاء راندمان تبدیل انرژی به برق میتواند نقش مؤثری در کاهش ناترازی ایفا کند. بهویژه، توجه به هدررفت گازهای همراه نفت و مدیریت بهینه منابع مشترک نفتی میتواند به بهینهسازی تولید و مصرف انرژی کمک کند.
برای بهبود وضعیت انرژی در کشور، تقویت ارتباط با دنیای خارج و بهرهگیری از فناوریهای روز و سرمایهگذاریهای خارجی امری ضروری است. در نهایت، اجرای تغییرات لازم در سیاستها و انجام سرمایهگذاریهای مناسب میتواند به حل بحران ناترازی و حرکت کشور به سمت توسعه پایدار انرژی منجر شود.
بر همین اساس، گفتوگویی با مهندس «افشین شباب» مشاور ارشد سندیکای شرکتهای تأسیساتی و صنعتی ایران، در خصوص راهکارهای پیشنهادی برای حل بحران ناترازی (جز راهکارهای مصرفی) داشتهایم.
مفهوم ناترازی در انرژی چیست؟
ناترازی نتیجه مقایسه دو کمیت است؛ یک کمیت که از مصرف به دست میآید و دیگری که از تولید حاصل میشود. ناترازی به این معناست که این دو کمیت با یکدیگر تراز نیستند. بار منفی ناترازی ناشی از این است که مصرف بیشتر از تولید است. در زنجیره انرژی که از تولید تا مصرف را شامل میشود، چهار بخش اصلی وجود دارد. این چهار بخش شامل تولید یا استخراج انرژی (که در ایران بیشتر به صورت انرژیهای فسیلی است)، تبدیل انرژی به انواع دیگر انرژی مانند برق و گاز، توزیع انرژی و در نهایت مصرف انرژی میباشد. نگرش فعلی ما بیشتر بر بخش تولید این چرخه متمرکز است تا بر بخش مصرف، بهویژه مصرف خانگی که میتواند برای حل بحران ناترازی مؤثرتر باشد. در حالی که سیاستهای افزایش قیمت برای کنترل مصرف اعمال شده است، به نظر میرسد این سیاستها بازدهی مؤثری نداشتهاند. در بخش تبدیل انرژی نیز راندمان بهطور قابل توجهی پایین است. متأسفانه، دولت بیشتر به سمت کنترل مصرف پیش رفته است تا سرمایهگذاری در بخش تولید و این امر فشار زیادی به مردم وارد میکند تا با کاهش مصرف، به کاهش ناترازی کمک کنند.
حل بحران ناترازی در کشور نیازمند چه زیرساختهایی است؟
در واقع دو مسئله همزمان مطرح است: اول اینکه نظام قیمتگذاری انرژی باید اصلاح شود. بهطور مثال، در حال حاضر برخی صنایع که نیروی محرکه تولید کشور هستند، برای تولید به برق نیاز دارند، ولی گاهی برق این صنایع قطع میشود، در حالی که برق مصرف خانگی به ندرت قطع میگردد. این صنایع حتی حاضرند قیمت برقشان افزایش یابد، ولی برقشان قطع نشود. دولت در تلاش است تا قیمتها را برای کنترل مصرف خانگی افزایش ندهد، اما این اقدام چندان موفق نبوده است. اگر بتوانیم مکانیزم اصلاح قیمتها را از یک سو داشته باشیم و از سوی دیگر تغییرات لازم را در نظام قیمتگذاری اعمال کنیم، بدون شک هیچکس مخالف اصلاح قیمتها نخواهد بود. البته منظور ما این نیست که قیمتها بهطور یکباره افزایش یابد، بلکه میتوان از روشهای دیگری نیز استفاده کرد. بهعنوان مثال، قیمت برق خانگی نباید به شدت افزایش یابد و یکباره فشار زیادی بر مردم وارد شود. همچنین، طرحهایی که هماکنون برای مشترکین کممصرف وجود دارد، میتواند با مطالعه دقیقتر ادامه یابد.
طرف دیگر مسئله، سرمایهگذاری در بخشهای مختلف است. بهطور مثال، ما در حال حاضر حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیارد مترمکعب گاز در سال تولید داریم، اما تقریباً نیمی از این مقدار به مصرف نیروگاههای گازی میرسد. اگر سرمایهگذاری کنیم تا برخی از نیروگاهها به نیروگاههای ترکیبی با راندمان بالاتر تبدیل شوند، این تغییر میتواند به بهبود تولید برق و مصرف گاز کمک کند. این موضوع در واقع یک راهحل در بخش تبدیل انرژی است که میتواند به کاهش نارضایتیها کمک کند. اگر بخواهیم نارضایتیها را بررسی کنیم، باید بگوییم که اغلب ناشی از کمبود منابع نیست، بلکه به دلیل استفاده نادرست از منابع است. در واقع، ما باید در بخش تولید و حتی قبل از تولید، هدررفتها را کاهش دهیم. بهعنوان مثال، در مورد گازهای همراه نفت، گاهی این گازها بدون استفاده رها میشوند و هدر میروند. اگر این گازها را به چرخه تولید انرژی بازگردانیم، میتوانیم هم در مصرف گاز صرفهجویی کنیم و هم در تولید انرژی بهینه عمل نماییم. در بخش تولید نیز هدررفتهایی وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم. بسیاری از میادین نفتی مشترک ما به دلیل سرمایهگذاری ناکافی، با راندمان پایینتری مورد بهرهبرداری قرار میگیرند و در نتیجه هدررفت انرژی داریم. اگر این منابع را به درستی مدیریت کنیم، میتوانیم تولید بیشتری داشته باشیم. در نهایت، باید در جاهایی که مهمتر است، ولی توجه کمتری به آنها میشود، بیشتر تمرکز کنیم.
تا چه اندازه راهکارهای پیشنهادی را اثرگذار میبینید؟
به نظر ما، نتیجهگیری بستگی به این دارد که حاکمیت تا چه اندازه به این تغییرات و تأثیرات آن پی ببرد. اگر تغییرات در سیاستها و استراتژیها به درستی پیادهسازی شود، میتوانیم در مدت کوتاهی به نتیجه برسیم. اگر بخواهیم در میادین مشترک سرمایهگذاری کنیم، میتوانیم برق بیشتری تولید کنیم. این سرمایهگذاریها میتواند در کوتاه مدت بازدهی خوبی داشته باشد. بهطور مثال، یک پروژه ۲۳ میلیارد دلاری میتواند در عرض سه سال به بازدهی خوبی برسد. اما برای موفقیت این پروژهها، باید در کنار آنها ارتباط خود را با دنیای خارجی نیز برقرار کنیم و از فناوریهای روز دنیا بهرهمند شویم. همچنین، باید از سرمایهگذاریهای خارجی نیز استفاده کنیم. بدون بهرهگیری از منابع خارجی، نمیتوان به پیشرفتهای چشمگیری دست یافت. در نتیجه، برای پیشبرد این پروژهها، باید منابع خارجی را جذب کنیم. این نکات به ما کمک میکند تا در آیندهای نزدیک شاهد تغییرات بزرگ باشیم. امیدواریم این تغییرات به نتیجه برسد و کشور به سمت توسعه پایدار انرژی حرکت کند.
اخبار برگزیدهنفت و پتروشیمیلینک کوتاه :