xtrim

توجه به زمان در تحلیل‌های مالی

مهدی رباطی، مدیرعامل کارگزاری اعتبار تابان

در تحلیل‌های بازارهای مالی توجه به زمان حتی از قیمت نیز مهم‌تر است. این اصل نه‌تنها تحلیل را سنجش‌پذیر می‌کند بلکه عیار و کیفیت تحلیل را نیز مشخص می‌سازد.

متاسفانه کمتر از پنج نفر از هر ۱۰۰تحلیلگر بر این نکته اشراف داشته و درک درستی از اهمیت زمان در تحلیل‌های خود دارند.

بیان اینکه شاخص کل، فلان سهم، بیت‌کوین، طلا و… تا یک عدد خاص رشد خواهند کرد یا ریزش خواهند داشت، کار ساده‌ای است و حتی به نوعی ابتدایی محسوب می‌شود. نکته مهم‌تر در تحلیل بازار، تعیین بازه زمانی و اهداف مشخص است.

به عبارت دیگر نمی‌توان تنها به پیش‌بینی قیمت اکتفا کرد بلکه باید مشخص شود که در چه بازه زمانی این تغییرات قیمتی رخ خواهد داد.

یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌هایی که ویلیام دلبرت گن با دیگر تحلیلگران بازارهای مالی داشت، درک همزمان و متوازن از قیمت و زمان بود. او به این نکته پی برده بود که قیمت و زمان باید با یکدیگر همگن و متوازن شوند تا تحلیل به درستی و به‌طور موثری انجام شود. او با مربع کردن قیمت و زمان توانست دیدگاه‌های متفاوت و دقیق‌تری نسبت به دیگران ارائه دهد.

این مفهوم تنها مختص به بازارهای مالی نیست. در عرصه سیاست نیز وعده‌ها و اقدامات سیاستمداران باید همراه با قید زمان باشد تا بتوان ارزیابی کرد که این وعده‌ها به‌موقع و به‌درستی انجام شده‌اند یا خیر. یکی از نوآوری‌های مهم تئودور روزولت، رییس‌جمهور آمریکا، در تاریخ سیاسی جهان، ایجاد گزارش ۱۰۰روزه بود. او برای اولین‌بار به این ایده دست زد که یک رییس‌جمهور باید هر ۱۰۰روز به مردم گزارش دهد که چقدر به وعده‌های خود عمل کرده و چقدر تنها سرگرم تقسیم منافع و وفاق بوده است.

با این تفاسیر همیشه به‌خاطر داشته باشید که اگر وعده‌ای از فردی شنیدید یا تحلیلی از تحلیلگری مشاهده کردید، حتما زمان دقیق این وعده یا تحلیل را درخواست کنید. این امر به شما این امکان را می‌دهد که عیار و صحت تحلیل را بسنجید و از آن برای مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر استفاده کنید.

این موضوع چیزی است که همواره در تحلیل‌ها به آن اشاره دارم البته این امر کار را دشوارتر می‌کند چراکه اضافه کردن قید زمان به تحلیل‌ها، ریسک نقدپذیری و شکست تحلیل را بالا می‌برد. با این حال، این رویکرد به تحلیل‌ها جنبه علمی و سنجش‌پذیری می‌بخشد و آن را از دیدگاه پوزیتیویستی قابل ارزیابی می‌سازد.

در خصوص حرکت اخیر بازار اما مشاهده می‌شود که برخی تکنیکالیست‌های جوان و کم‌تجربه، پس از چهار سال ریزش بازار و یادگیری مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت در تلاشند برای شاخص هر ۱۰۰۰واحد مقاومت تعیین کنند. این در حالی است که این اعداد و سطوح مقاومتی، بدون توجه به تحلیل زمان حرکت بازار، هیچ ارزشی نخواهند داشت.

در تحلیل‌های قبلی، به‌ویژه در ابتدای سال‌جاری اشاره کرده بودم که از نظر زمانی، بازار در ماه‌های نوامبر یا دسامبر ۲۰۲۴ روند رشد خود را آغاز خواهد کرد. این روند افزایشی، در یک سناریو می‌تواند تا اوایل مارس ۲۰۲۵ و در سناریویی دیگر تا پایان آوریل ۲۰۲۵ ادامه داشته باشد. جالب این است که این پیش‌بینی‌ها زمانی مطرح شد که تنش‌های فعلی بین ایران و اسرائیل هنوز آغاز نشده بودند.

اکنون بازار از نظر زمانی این ظرفیت رشد را که پیشتر اشاره کرده بودم، داراست. تارگت‌های قیمتی نیز در همین زمان‌ها معنا پیدا می‌کنند. بر این اساس باید دید در این بازه زمانی شاخص به چه عددی خواهد رسید. اهداف قیمتی شاخص کل، ممکن است در محدوده‌های ۲۷۰۰، ۳میلیون، ۳‌میلیون و ۲۰۰‌هزار و حتی در یک سناریو ۴‌میلیون قرار گیرد. آنچه اهمیت دارد، زمان‌بندی مشخص‌شده در این تحلیل‌هاست. در واقع باید بررسی شود که در این بازه‌های زمانی مشخص، کدام‌یک از اهداف قیمتی تحقق پیدا کرده‌اند. هرگونه تحلیل بدون توجه به زمان و صرف تمرکز بر سطوح حمایت و مقاومت می‌تواند منجر به خطا در معامله‌گری شود.

در نهایت نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که تحلیل‌های درست در بازارهای مالی تنها زمانی ارزشمند خواهند بود که زمان دقیق تحقق اهداف قیمتی نیز مشخص شود.

اخبار برگزیدهبورسیادداشت
شناسه : 472478
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *