ناگفتهها از زبان زنان سرپرست خانوار؛ از مشاغل غیررسمی تا نبود بیمه
قوانین ناکارآمد و نبود سیاستهای حمایتی مؤثر، زنان سرپرست خانوار را به سوی مشاغل غیررسمی و بدون آتیه سوق داده و لزوم بازنگری جدی در حمایتهای اجتماعی را آشکار میکند.
هما میرزایی – جهان صنعت نیوز : جامعه شناسان معتقدند که قوانین موجود برای حمایت از زنان سرپرست خانوار ناکارآمد بوده و توان پاسخگویی به نیازهای این قشر آسیبپذیر را ندارند. این موضوع بهویژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که ساختار سنتی تأمین معاش که بر دوش مردان قرار داشته، به دلایلی همچون بیکاری، طلاق و یا فوت تغییر کرده و زنان را در نقش تامینکننده خانوار قرار میدهد. نبود سیاستهای هدفمند اجتماعی و اقتصادی، لزوم بازنگری جدی در قوانین را دوچندان میکند.
مصوبه بیمه زنان سرپرست خانوار
طی روزهای گذشته رئیس کمیته تلفیق کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرده است که: “۱۰۰ میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانهها به تأمین اجتماعی داده شود تا زنان سرپرست خانوار بیمه شوند بهعبارتی با این مصوبه با هزینه دولت زنان سرپرست خانوار در سال آینده بیمه میشوند.”
در صورت اجرایی شدن این مصوبه، که چندین سال است در میان مسئولین دست به دست میشود، میتواند برای این زنان امنیت خاطر به همراه اورده و دوران بازنشستگی آنها را تضمین کند.
کمتر از ۲۰ درصد این زنان شغل رسمی دارند
یکی از چالشهای بزرگ این طرح عدم شناسایی تمامی زنان سرپرست خانوار است، به طوریکه هنوز آمار دقیقی از تعداد این افراد در دست نیست. بر اساس آمارهای موجود، حدود ۴.۵ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارند. از این میان کمتر از ۱۵ درصد در مشاغل رسمی مشغول به کار بوده و باقی یا خانهدار بوده و از محل یارانه، حمایتهای دولتی و خیریهها، دریافت اجاره خانه امرار معاش میکنند، و یا در مشاغل غیر رسمی همچون آرایشگری در منزل و ساخت صنایع دستی اشتغال دارند .
روایت یک زن سرپرست خانوار
مریم، زن ۳۵ ساله که ۲ پسر دبستانی و یک دختر پیش دبستانی دارد، ۵ سال پیش شوهرش را از بر اثر سکته قلبی دست داده است. در محله فرحزاد تهران سکونت دارد و زیرزمین خانه پدریاش را تبدیل به آرایشگاه زنانه کرده است. وی درباره شرایط زندگیاش میگوید: “مسئولیت ۳ بچه کوچک در کنار کار وقتی برای فکر کردن به خودم باقی نمیگذارد. در این سالها توانستهام آنقدری پول جمع کنم که یک آپارتمان کوچک در همین فرحزاد رهن کنم. اما خب مثلا مدرسه برای یک اردوی ساده هر کدام از بچهها ۳۰۰ هزار تومان میگیرد، من بچههایم را قانع کردهام که نمیتوانیم چنین خرجهایی بکنیم”.
درباره کار و درآمدش میگوید: “چون ماهیانه کمتر از ۳۰ میلیون تومان درآمد دارم، فعلا خوشبختانه مالیات آنچنانی پرداخت نمیکنم. اما خب با این پول زندگی کردن هم سخت است. درآمد جانبی هم ندارم، چون همسرم کار رسمی نداشت. همان یارانهای که دریافت میکردیم، را میگیرم و از جایی حمایتی نمیشوم.”
مشاغل رسمی؛ وجهه اجتماعی خوب با حقوق کم و بدون بیمه
این زنان درصد قابل توجهی از نیروی کار جوان جامعه را تشکیل میدهند، و آنطور که نشان دادهاند ابایی از کار و تلاش جدی و فعالیت اقتصادی ندارند. در حال حاضر و در نبود سیاستهای حمایتی آن دسته از زنان سرپرست خانواری که جویای کار هستند، به سمت مشاغل کاذب و بدون آتیه کشیده میشوند. برخی از کارفرمایان هم از این فرصت استفاده کرده و با پرداخت دستمزد اندک و محروم کردن این زنان از حق بیمه سودجویی میکنند.
فاطمه، یکی دیگر از زنانی که از همسر خود جدا شده و سرپرستی دختر ۶ ساله خود را بر عهده دارد، یکی از قربانیان دیگر این شرایط است. او در یک کارگاه خیاطی کار میکند و میگوید: “تا سال پیش در بخش فروش یک شرکت خصوصی کار میکردم و از لحاظ اجتماعی از وجهه کارم راضی بودم، اما هر چه اصرار کردم کارفرما من را بیمه نکرد، و حقوقم هم کفاف زندگی خودم و دخترم را نمیداد. الان کارم سنگینتر و ساعت کارم طولانیتر شده، اما درآمدم هم بیشتر شده و راحتتر مخارج دخترم را میپردازم.”
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :