xtrim

توسعه صنعتی یا بازتولید بحران؟

پنجمین نشست استراتژی توسعه صنعتی با حضور فرشاد مؤمنی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد.

جهان صنعت نیوز – براساس ماده ۴۸ برنامه هفتم پیشرفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق ایران با همکاری سایر ذی‌نفعان، مکلف به تدوین استراتژی توسعه صنعتی هستند. بر این اساس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران به ریاست حجت میرزایی، سلسله نشست‌هایی را با حضور اقتصاددان‌ها، فعالان اقتصادی و نماینده تشکل‌های تخصصی برگزار می‌کند.

میرزایی، رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در پنجمین نشست بررسی سیاست‌های صنعتی در ایران که با حضور فرشاد مؤمنی، اقتصاددان برگزار شد، گفت: برای تدوین سیاست توسعه صنعتی، اتاق ایران سلسله جلساتی را برگزار می‌کند و این نشست در ادامه چهار نشست قبلی است. اتاق ایران می‌خواهد نسبت به تدوین استراتژی توسعه صنعتی فعالانه برخورد کند و نظر فعالان اقتصادی، تشکل‌های تخصصی و بنگاه‌های صنعتی را تدوین در سند استراتژی توسعه‌ای موردتوجه قرار دهد.

در ابتدای این نشست فرشاد مؤمنی، اقتصاددان، از «مهیاشدن برای فاز صفر سیاست صنعتی» سخن گفت و اظهار کرد: از آنجایی که آمادگی ذهنی و عینی بایسته برای تدوین سیاست صنعتی در کشور مشاهده نمی‌شود، برای همین باید با واقعیت‌ها مواجه شویم و مسئله را به‌صورت علمی ببینیم و در این مسیر گام برداریم.

opal

مهم‌ترین مسئله امروز ایران

مؤمنی گفت: مهم‌ترین مسئله امروز ایران را از دریچه اقتصاد سیاسی، این است که آمادگی بایسته برای ارائه تصویر عالمانه از روندهای موجود وجود ندارد. برای همین ما چیزی را می‌خواهیم تغییر دهیم که نمی‌دانیم چیست. در تمام متون کلیدی توسعه، مسئله صنعت مترادف با توسعه در نظر گرفته می‌شود. مسئله صنعت مسئله نظام حیات جمعی است نه فعالیتی در گوشه‌ای شهر و در یک سوله. تا زمانی که چنین درکی از صنعت پیدا نکنیم، هر تصمیم و تخصیص منابعی تحت این عنوان بدون نسبت با توسعه یا نقطه مقابل توسعه خواهد بود.

او ادامه داد: به کتاب «نظام ملی اقتصاد سیاسی اثر فردریک لیست» نگاه کنید و ببینید که هنوز به نیمه قرن ۱۹ نرسیده از چه بیانی درباره اهمیت صنعتی شدن استفاده می‌کند و ما در ایران چه مسیری را طی می‌کنیم. فردریک صنعت را به‌مانند پدر و مادر علم، ادبیات، هنر و اعتلای فرهنگی در نظر می‌گیرد. داگلاس نورث می‌گوید وقتی بنیه تولید صنعتی پدیدار شد انسان به بی‌سابقه‌ترین سطح امنیت اقتصادی در طول تاریخ دست پیدا کرد. به گفته هارت هم متعالی‌ترین جلوه اخلاق در جامعه انسانی در جوامعی مشاهده‌شده که به سطوحی از امنیت اقتصادی دست پیداکرده‌اند. هرکدام از این سطوح را که بررسی کنیم به کج‌فهمی اساسی در نظام سیاست‌گذاری کشور پی می‌بریم. در کتاب «تغییرات نهادی» داگلاس نورث گفته تمام شواهد حکایت از این دارد که برده‌داری ازنظر اقتصادی توجیه داشت ولی جامعه به سطوحی از امنیت اقتصادی دست‌یافته بودند با علو فرهنگی با این مسئله برخورد کردند.

او ادامه داد: ما با مسئله جدیدی روبه‌رو هستیم که باید با استانداردهای خود آن را بفهمیم. برای نوشتن سیاست صنعتی باید به این پیش‌نیازها توجه کنیم. مثلاً در ۳۰ هزار سال بنیه تولید بشر حداکثر ۳ برابر شد در ربع پایان قرن ۱۸ تا قرن ۲۰، بنیه اقتصاد بشر ۱۷۲۰ برابر شد. حیاتی‌ترین مؤلفه صنعت به مفهوم manufacturing شیوه تولید جدید با قابلیت استثنایی و الزامات استثنایی‌تر است. اگر به این الزامات توجه نداشته باشید، بر شما همان خواهد رفت که ۲۰۰ سال قبل، اتفاق افتاده است. مساله صنعت در متون نظری، مترادف با توسعه در نظر گرفته می‌شود. مساله صنعت ساخت یا manufacturing و نه industry، یک مساله نظام حیات جمعی است و تا زمانی که چنین درکی در کل حاکمیت ایجاد نشود و هویت جمعی پیدا نکند، هر تخصیص منابعی که تحت این عنوان اتفاق بیفتد، می‌تواند درست مقابل توسعه باشد. به اعتقاد داگلاس نورث نوبلی است اقتصاد، بنیه تولید صنعتی، امنیت اقتصادی با خود به همراه می‌آورد.

چرا بدون درک صنعت، قاعده‌گذاری امکان‌پذیر نیست؟

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: متفکران بزرگی می‌گویند صنعت کل نظام حیات جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باید این را درک کنید وگرنه قاعده‌گذاری ممکن نیست. آنچه در کشور ما در حوزه استراتژی توسعه صنعتی مطرح است به هیچ‌کدام از این وجوه توجه ندارد. توسعه صنعتی خصلت فراگیری و همه‌چیزخواهی و تأثیر فراگیر بر همه عرصه‌های زندگی دارد. اگر جامعه‌ای صنعت مدرن می‌خواهد باید منطق زیربنایی، آموزش، بروکراسی‌اش با این اقتضائات تنظیم شود. یعنی هزینه فرصت غفلت از این قابل‌محاسبه نیست. صنعت مدرن قابلیت خلق تقاضای جدید دارد و اگر این تقاضای جدید پاسخ داده نشود، سیستم با ناپایداری ذاتی و فراگیر روبه‌رو خواهد شد. بحران کمیابی تشدید می‌شود و ستیز و حذف رواج می‌یابد. در ستیز و حذف، نظامیان مسلط می‌شوند. بنابراین باز کردن مفهوم صنعت بسیار مهم است. اگر از صنعت ساخت غفلت شود، ۳ اتفاق خواهد افتاد: گسترش تعصبات جاهلی؛ غلبه نظامیان؛ جایگزینی مناسبات سفله‌ساز و سفله‌پرور به‌جای مشارکت و تعلق.

 مؤمنی ادامه داد: علی رضاقلی در کتاب «سراب‌گرایی صنعتی در نظام قبایلی ایران» گفته: تا وقتی‌که اروپایی‌ها به توان صنعتی دست نیافته بودند، ۹ درصد سلطه جهان را داشتند ولی با تولید صنعتی این‌ها در فاصله کمتر از ۱۵۰ سال بیش از ۸۰ درصد خشکی‌های جهان را تحت سلطه درآوردند. مخاطب نظام تصمیم‌گیری اساس کشور است. وقتی درک نمی‌کنید که این موضوع چیست و چه اقتضائاتی دارد مؤلفه قدرت را در حوزه‌های دیگری پیگیری می‌کنید.

او تأکید کرد: باید صورت‌مسئله درک شود و به الزامات آن باور داشته باشیم. علم می‌تواند به سمت سلطه فراگیر حرکت کند و این را تجربه بریتانیا اثبات می‌کند. این فهم در سرنوشت بین‌المللی، ما هم اثرگذار است. رسانه‌های فراگیر به‌جای تأکید بر موعظه گرایی، به الزامات و میراث اندیشه‌ای تقویت صنعت توجه کند. در جامعه ساخت مسلط تولیدی‌اش  اقتصاد معیشتی است ارتباط اندک می‌شود که خودمحور انگاری پدید می‌آورد. رواج بی‌کفایتی و ناکارآمدی و ایستایی در پی آن می‌آید در حالی که آن‌هایی که مناسبت جدید را درک کرده‌اند از شما فاصله می‌گیرند؛ نتیجه این بحران امنیت ملی است. این را فردریک لیست به صدراعظم آلمان در نامه‌ای توضیح دهد. برای جنگ‌طلبی هم باید بنیه تولید، تقویت شود وگرنه دولت‌ها منکوب می‌شود.

عواقب غفلت از تولید صنعتی

مؤمنی در ادامه به کتاب «تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی» داگلاس نورث اشاره می‌کند: اگر از تولید صنعتی غفلت کردید سه اتفاق می‌افتد: گسترش و تعمیق تعصب‌های جاهلی پیش می‌آید؛ در غیاب صنعت با سلطه سیاسی نظامیان بر تمام شون جمعی روبه‌رو می‌شوید؛ به‌جای این‌که عزت‌نفس مشارکت و حس تعلق در مردم پدیدار شود، با مناسبات سفله ساز روبه‌رو می‌شود. یکی از قابلیت‌های منحصربه‌فرد صنعت مدرن این است که قدرت خلق تقاضاهای جدیدی در ابعاد غیرقابل تصور دارد. اگر به این تقاضاها، پاسخ داده نشود، سیستم با ناپایداری ذاتی و فراگیر روبه‌رو خواهد شد. نظریه نهادگرایی می‌گوید تقاضاهای دائمی که پاسخ نیابد بحران کمیابی بیشتر می‌شود و در آن صورت هر کس برای دستیابی به نیاز خود رقبای  خود را حذف می‌کند. ستیز جای رقابت را می‌گیرد. ستیز با نظامی‌ها تحکیم می‌شود که در همه مقدرات حیات جمعی دخالت می‌کنند. یکی از کلیدی‌ترین مسائل، باز کردن مفهوم صنعت در دنیا مدرن است. این مفهوم می‌گوید ما با نظام حیات جمعی روبه‌رو شده‌ایم. صنعت مدرن بزرگ‌ترین نیروی محرکه پیوند برقرار کردن بین عناصر یک جامعه و  با بقیه دنیاست. اگر ما روی مفهوم صنعت کار نکرده باشیم، نمی‌توانیم طراحی استراتژی کنیم. مفاهیم کلیدی و سرنوشت‌ساز را باید ژرف کاوی کرد. متأسفانه ما هنوز فکر می‌کنیم اگر ماشین‌آلات بیاوریم، یعنی تکنولوژی آورده‌ایم، این به دلیل آن است که درک درستی از مساله و. مفاهیم نداریم. هنوز بخش معدن در استراتژی توسعه صنعتی لحاظ می‌شود. صنعت مدرن بزرگ‌ترین هنرش ترکیب دانایی با توانایی است.

صنعتی‌زدایی چیست؟

به گفته مؤمنی صنعت‌زدایی به معنای پیوندزدایی در درون و بیرون است. گفت‌وگوهایی با جامعه‌شناس‌ها روانشناسان اجتماعی و اقتصاد سیاسی لازم است تا پیوندزایی و پیوندزدایی را برای ما تبیین کنند. به تعبیری هزینه فرصت غفلت از چنین پدیده‌ای به معنای در معرض نابودی قرار دادن نسل‌هاست. در دو دهه اخیر با بی‌سابقه‌ترین صنعت‌زدایی در کشور روبه‌رو بودیم و درباره این پدیده یک مقاله وجود ندارد. ما نمی‌دانیم چه چیزی را نابود می‌کنیم.

مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: برای اولین بار در تاریخ معاصر ایران دو سرشماری ۱۳۸۵ و ۱۳۹۰ داشتیم. در این مقایسه آماری متوجه می‌شویم، ۶۲۰ میلیارد دلار به این اقتصاد تزریق شده و خالص، فرصت شغلی منفی ۴۱۶ هزار نفر بوده است. حکومت باید از جامعه شناسان کمک می‌خواست و راهکار طلب می‌کرد. اشتغال مولدِ مدرن ۱۷ کارکرد دارد که سه تا جنبه اقتصادی دارد. صنعت‌زدایی در انحطاط اجتماعی اثر برجسته‌ای دارد. برای نوشتن سیاست صنعتی باید به مشکلات اجتماعی توجه شود وگرنه طراحی اصولی ممکن نیست. با مفهوم پیوندزایی و پیوندزدایی هیرشمن تحولات اعتماد اجتماعی را در ایران بررسی کنید. در آن صورت متوجه بحران‌های کوچک و بزرگ جامعه می‌شوید.سوزان رز اکرمن می‌گوید در چارچوب یک ساختار نهادی متکی به فعالیت‌های غیرمولد، وام خارجی به نام مصالح ملی از بیرون اخذ می‌شود و به کام رانت‌جویان از کشور خارج می‌شود و فقط هزینه‌های آن به کشور تحمیل می‌شود. قابلیت‌های ملی در کادر تولید فناورانه مفهوم پیدا می‌کند.

مؤمنی ادامه داد: در سال ۱۳۳۸ مهندس بازرگان گفته مدرسه در ایران، مدرسه نیست کارخانه مدرک‌سازی است الان دانشگاه‌های ما چنین است. هیچ‌کدام از کارکرد دانشگاه در جامعه مدرن، در دانشگاه‌های ما دیده نمی‌شود؛ این وضعیت در توسعه صنعت هم دیده می‌شود. باید مفاهیم کلیدی را باید ژرف کاوی کنیم.

به گفته مؤمنی هنوز هم در بالاترین سطح سیاسی و فکری تلقی از فناوری، جابه‌جایی ماشین‌آلات است. تکنولوژی ماشین‌آلات نیست. برای همین حساسیت بایسته هم نشان نمی‌دهیم و آسیب می‌بینیم. در اسناد رسمی کشور برای عبور از اقتصاد تک‌محصولی گزینه‌هایی را مطرح می‌کنند که ازنظر سطح دانایی شرم‌آور است؛ نمی‌شود با این‌ها در کشور قاعده گذاری کرد.

او تأکید کرد: مصرف مدرن را نمی‌توان با آن سطح از قابلیت ارزش، پاسخ داد. در این شرایط از حکومت مشروعیت زدایی می‌شود. در اسناد رسمی ما بحث سر این است که پیشران‌ها را تعیین کنیم. فرصت پیشران بسیار طولانی است. ذخیره دانایی در کشور وجود دارد ولی استفاده نمی‌کنیم. در قانون برنامه ششم توسعه، وزارت صمت مکلف است ظرف ۶ ماه فرصت اولویت صنعتی را با اولویت معدنی ارائه دهد یعنی به خام فروشی رانتی تأکید دارد. براساس این درک در عرض ۱۲ سال ۴ سند به‌عنوان استراتژی توسعه صنعتی تدوین می‌شود. اگر کسی درکی از مفهوم استراتژی داشت تغییر نمی‌کرد. کل ماجرا در هر چهار استراتژی صنعتی یکی است. مشخصه مناسبات رانتی سهل‌انگار و بی‌اعتنا به ملاحظات کارشناسی و عجول در تصمیم‌گیری و تخصیص منابع است. در هر عرصه‌ای وارد می‌شود این ناهنجاری‌ها را مشاهده می‌کنید.

صنعت مدرن با دانایی ممکن است

مؤمنی در ادامه گفت: آن چیزی که برای توسعه صنعتی حیاتی است صنعت مدرن با دانایی و توانایی ترکیب‌شده و این مشخصه اصلی این صنعت است. غفلت از این مشخصه جز اصول موضوعه است. این دانایی مدرن با توانایی پیوند دارد و غفلت از این ناتوانی سیستمی به همراه دارد. هزینه فرصت غفلت از فهم عمیق این پدیده چیست؟ در سرشماری سه گذشته ایران نشان می‌دهد به‌طور متوسط دو سوم جمعیت در سنین فعالیت کشور هیچ نقشی در تولید ملی ندارد. اگر غیر از مدرک سازی به مسائل دیگر اهمیت داده می‌شد، وضعیت امروز نبود.

او تصریح کرد: بحران انباشت تولید بنگاه‌ها مسئله دیگری است که نیاز به بررسی دارد. بهای این تعمیق فقر است. اگر حس‌گرهای سیستم کار می‌کرد، اندازه جمعیت فقیر در نیمه دوم دهه ۹۰ دو برابر شده است. آیا سیستم گفته که چرا مردم فقیر می‌شود؟ وقتی از مسائل اقتصادی حرف می‌زنیم از جذب سرمایه خارجی می‌گویند. اصول موضوعه اقتصاد سیاسی توسعه این است که هیچ کشوری تا امروز قادر نبوده از سرمایه خارجی جذب‌شده استفاده کارآمد کند مگر اینکه ابتدا صلاحیت خود را در استفاده از ظرفیت انسانی و مادی خود نشان دهد. فساد مدرن نشانه ناتوانی نظام تصمیم‌گیری اساسی در ایجاد انگیزش‌های تولید فناورانه است. پشت به تولید که می‌کنی مناسبات فساد و رانتی می‌شود.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی به کتاب سوزان رز اکرمن اشاره کرد که می‌گوید در چارچوب یک ساختار نهادی متکی به فعالیت‌های غیرمولد، وام خارجی به نام مصالح ملی از بیرون اخذ می‌شود و به کام رانتجویان از کشور خارج می‌شود و فقط هزینه‌های آن به کشور تحمیل می‌گردد. قابلیت‌های ملی در کادر تولید فناورانه مفهوم پیدا می‌کند.

مؤمنی تأکید کرد: برای تقویت تولید صنعتی، نظام آموزشی باید از بیخ و بن اصلاح شود. بر اساس همه ملاحظات، تصمیم‌گیری درباره سیاست صنعتی، قبل از هر چیز یک تصمیم‌گیری سیاسی و ناظر بر حیطه اقتصاد سیاسی است. در ۳۵ سال گذشته تمام سیاست‌های کلیدی اقتصادی با شکست مواجه شده است.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: سیاست صنعتی یک امر صرفاً داخلی هم نیست. باید قابلیت‌هایی برای شناخت مناسبات قدرت و ثروت داشته باشیم و چنین سندی پیوستی در خصوص منطقه و جهان داشته باشد. عدم شناخت نسبت به دنیا باعث شده همواره قدرت‌های دنیا به دنبال این باشند که ایران رشد صنعتی نکند و به طرق مختلف این مساله توسط قدرت‌های جهان دنبال شده است.

مؤمنی تصریح کرد: شاقول اصلی کیفیت نهادی، نحوه مواجهه با تولید فناورانه است. مساله حیاتی دیگر در بحث تدوین استراتژی توسعه صنعتی، مساله انتخاب استراتژیک است. تولید فناورانه یک تصمیم بلندمدت است و به تضمین‌های بلندمدت نیاز دارد. وقتی به اسم بازارگرایی، سیاست‌های بی‌ثبات‌سازی اقتصاد ملی از طریق تغییر قیمت‌های کلیدی اجرا می‌شود، بی ثبتی امنیت حقوق مالکیت اتفاق می‌افتد.

او در ادامه تأکید کرد: گام نخست برای صنعتی شدن، بالا بردن هزینه مفت‌خوارگی است. الزام بعدی برای صنعتی شدن، مشارکت مردم است. گام بعدی ایجاد ثبات در فضای کسب‌وکار است. و گام مهم دیگر تدوین برنامه پیشگیری کننده فساد.: در مناسبات پر فساد انگیزه‌های تولید صنعتی ریشه‌دار نمی‌شود.

در پایان این نشست مؤمنی تأکید کرد: حکومت را باید از کارهای شتاب‌زده و بی‌کیفیت پرهیز داد و اتاق ایران باید از موضع منافع ملی این مساله خطیر را متذکر شود. بزرگ‌ترین وجه تمایز کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه در فرایند تصمیم‌گیری و اجراست. در کشورهای توسعه‌یافته، فرایند تصمیم‌گیری بسیار کند و مشارکت‌جویانه است و اجرا سریع است. در کشورهای درحال توسعه برعکس است. تصمیم‌گیری عجولانه و اجرا کند است.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 473385
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *