۷ رفتار عجیب مدیرم که باعث شد کارم را ترک کنم!
در دنیای حرفهای امروز، رفتار مدیران نقش بسزایی در رضایت شغلی کارمندان و ماندگاری آنها در سازمان دارد. داستان من نمونهای از این تاثیر است. من سالها در یک شرکت معتبر مشغول به کار بودم، اما مجموعهای از رفتارهای عجیب و غیرمنتظره مدیرم باعث شد در نهایت تصمیم به ترک آنجا بگیرم. حالا میخواهم این تجربیات را با شما به اشتراک بگذارم تا بدانید چرا جذب و نگهداری کارکنان نیازمند ابزارها و فرآیندهای حرفهای است.
۱. نادیده گرفتن عملکرد واقعی من
یکی از اولین مشکلات این بود که مدیرم هیچگاه عملکرد واقعی من را به درستی ارزیابی نمیکرد. حتی با وجود تلاشها و دستیابی به نتایج عالی، همیشه احساس میکردم که کارم نادیده گرفته میشود. بهطور مثال، پیشنهادهایی که برای بهبود پروژهها داده بودم، حتی خوانده هم نمیشد. این موضوع باعث ایجاد احساس بیارزشی در من شد.
در چنین شرایطی، اگر سازمان از نرمافزارهای ارزیابی عملکرد استفاده کند، میتواند دید بهتری از عملکرد کارمندان به دست آورد و عدالت را در تصمیمگیریها لحاظ کند. این نرمافزارها، با فراهم کردن دادههای دقیق و مستند، عملکرد هر فرد را با شفافیت بررسی میکنند.
۲. تخصیص وظایف بدون در نظر گرفتن مهارتها
مدیرم بدون توجه به تواناییها و تخصصهای من، کارهایی را به من واگذار میکرد که خارج از حوزه تخصصیام بود. این نه تنها بهرهوری من را کاهش میداد، بلکه باعث ایجاد استرس و نارضایتی در من میشد. برای مثال، در حالی که تخصص من در تحلیل دادهها بود، او مرا مسئول ارائههای فروش قرار میداد.
اینجاست که استفاده از نرمافزار مدیریت کار و وظایف میتواند تحولآفرین باشد. این نرمافزارها امکان تخصیص وظایف بر اساس مهارتها، اولویتها و زمانبندی را فراهم میکنند. همچنین به مدیران کمک میکند تا وظایف را بهصورت متعادل میان اعضای تیم توزیع کنند.
۳. عدم توجه به بازخوردها
هرگاه میخواستم درباره مسائل تیم یا نیازهای خودم صحبت کنم، مدیرم با بیتفاوتی گوش میداد یا اصلاً توجهی نمیکرد. برای مثال، وقتی پیشنهاد دادم که جلسات تیمی بهصورت ساختاریافتهتر برگزار شوند، او این موضوع را نادیده گرفت. این رفتار، انگیزه و روحیه مرا کاهش داد.
نرمافزارهای منابع انسانی میتوانند با ایجاد بستری برای ثبت و پیگیری بازخوردها، این مشکل را حل کنند. کارمندان میتوانند نظرات و پیشنهادات خود را ثبت کنند و مدیران نیز از طریق این ابزارها نظارت بهتری بر درخواستها و بازخوردها داشته باشند.
۴. بیتوجهی به زمان استراحت کارکنان
یکی دیگر از رفتارهای عجیب مدیرم، انتظار کار مداوم بدون در نظر گرفتن زمان استراحت بود. برای مثال، حتی زمانی که در جلسات طولانیمدت بودم، انتظار میرفت بلافاصله پس از پایان جلسه به کارهای دیگر بپردازم. این رفتار باعث خستگی مفرط و کاهش تمرکز من شد.
در اینجا، سیستمهای منابع انسانی میتوانند نقش موثری ایفا کنند. با استفاده از این سیستمها، زمانبندی کار و استراحت کارکنان مدیریت میشود و تعادل بهتری میان کار و زندگی ایجاد میشود.
۵. شفاف نبودن اهداف سازمانی
مدیرم هیچگاه اهداف سازمانی را بهطور واضح بیان نمیکرد و این باعث سردرگمی تیم میشد. بهطور مثال، در یکی از پروژهها، تا لحظه آخر نمیدانستیم که هدف اصلی چه چیزی است و این موضوع باعث هدر رفتن زمان و منابع شد.
نرمافزارهای مدیریت کار و وظایف میتوانند به تعریف دقیق اهداف و ارتباط آنها با وظایف تیم کمک کنند. این ابزارها نه تنها شفافیت را افزایش میدهند، بلکه همکاری و هماهنگی میان اعضای تیم را نیز تقویت میکنند.
۶. نبود سیستم ارزیابی منصفانه
مدیرم بدون هیچ سیستم ارزیابی مشخصی تصمیم به تشویق یا تنبیه کارکنان میگرفت. برای مثال، همکار من که عملکرد ضعیفی داشت، تنها به دلیل روابط دوستانه با مدیر، پاداش گرفت، در حالی که من هیچ تقدیری دریافت نکردم.
نرمافزارهای ارزیابی عملکرد کارکنان میتوانند با ارائه شاخصهای کمی و کیفی، تصمیمگیریها را منصفانهتر کنند و از ایجاد احساس تبعیض جلوگیری کنند.
۷. عدم حمایت در زمانهای بحرانی
در زمانهایی که به حمایت نیاز داشتم، مدیرم هیچ قدمی برای کمک برنداشت. برای مثال، زمانی که یکی از پروژهها با چالش بزرگی روبرو شد، او بهجای کمک به حل مشکل، صرفاً انتقاد میکرد.
نرمافزارهای مدیریت منابع انسانی و وظایف میتوانند به مدیران کمک کنند تا با داشتن اطلاعات دقیقتر از وضعیت تیم و پروژهها، پشتیبانی لازم را به موقع ارائه دهند.
نتیجهگیری
تجربه من نشان میدهد که رفتارهای مدیران میتواند تاثیر عمیقی بر انگیزه و عملکرد کارکنان داشته باشد. استفاده از ابزارهای حرفهای مانند نرمافزارهای منابع انسانی و مدیریت کار و وظایف میتواند به سازمانها کمک کند تا فرآیند جذب، نگهداری و ارزیابی عملکرد کارکنان خود را بهبود بخشند. این ابزارها نه تنها به شفافیت و عدالت کمک میکنند، بلکه باعث ایجاد محیطی مثبت و سازنده برای کارکنان میشوند. اگر مدیر من از چنین ابزارهایی استفاده میکرد، شاید داستان من پایان متفاوتی داشت.
این مطلب توسط جهان صنعت نوشته نشده و انتشار آن به منزله تایید محتوا نیست
اقتصاد کلانلینک کوتاه :