xtrim

۱۳ سال نبرد دلار و بورس

رقابت دلار و بورس در اقتصاد ایران بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که ثبات اقتصادی و کاهش تحریم‌ها به برتری بورس انجامیده، درحالی‌که بحران‌های سیاسی و نوسانات ارزی به سود دلار بوده است.

دیبا حاجیها – جهان صنعت نیوز : در اقتصاد ایران، بازارهای رقیب برای سرمایه‌گذاری، همواره مورد توجه تحلیلگران، کارشناسان و سرمایه‌گذاران بوده‌اند. از جمله این بازارهای رقیب، بازار ارز و بازار سرمایه هستند. این دو بازار به دلیل ویژگی‌های خاص خود و تأثیرات متقابل بر یکدیگر، در بسیاری از مواقع به عنوان رقبای جدی برای جذب سرمایه‌ها مطرح شده و با یکدیگر مقایسه می‌شوند.

از آنجایی که نوسانات قیمت دلار و تغییرات شاخص کل بورس ( به عنوان شاخصی که عملکرد کلی بازار سرمایه را مورد بررسی قرار می‌دهد) به‌طور مستقیم تحت تأثیر عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار دارند، بررسی همزمان این دو بازار و تحلیل بازدهی آن‌ها می‌تواند نشان دهد که در هر دوره زمانی کدام یک از این بازارها توانسته است عملکرد بهتری داشته باشد. در نتیجه مقایسه و تحلیل نسبت بازدهی دلار به شاخص کل بورس از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳، نگاهی جامع به روندهای مالی و اقتصادی ایران ارائه می‌دهد. تحلیل این نسبت، همچنین می‌تواند نسبت به انتخاب بازار مناسب برای سرمایه‌گذاری در آینده، دیدگاه مناسبی فراهم کند.

بورس دلار

opal

۱۳۹۰: سالی که هیچ بازاری قافیه را نباخت!

در نیمه اول سال ۱۳۹۰، وضعیت اقتصادی کشور نسبتاً باثبات بود. دلار و بورس تقریباً به‌طور همزمان رشد داشتند و نسبت قیمت دلار به شاخص کل بورس در حدود عدد یک نوسان می‌کرد. این وضعیت نشان‌دهنده توازن نسبی بین بازار ارز و بورس بود و هیچ‌کدام بر دیگری غلبه کامل نداشتند.

در این دوره، اقتصاد ایران هنوز تحت تأثیر تحریم‌های همه جانبه قرار نگرفته بود و نرخ تورم به‌طور کنترل‌شده‌ای افزایش پیدا می‌کرد. این آرامش نسبی در اقتصاد باعث شد که سرمایه‌گذاران به‌طور متوازن در هر دو بازار فعالیت کنند.

 ۱۳۹۱:  بورس بازنده بزرگ در رقابت با دلار

از سال ۱۳۹۱ به بعد، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران به شدت افزایش یافت. این تحریم‌ها باعث محدودیت‌های جدی در صادرات نفت و کاهش درآمدهای ارزی شد. از طرفی، بورس ایران نیز از این شرایط آسیب دید.

تحریم‌های جدید باعث کاهش ارزآوری کشور شدند و بر روند اقتصادی کشور تأثیر منفی گذاشتند. با این حال، نسبت دلار به بورس بسیار بیشتر از یک بود که غلبه بازدهی دلار بر بورس در سری زمانی مذکور را نشان می‌دهد. این نسبت در اواخر سال ۱۳۹۱ به بیش از ۲.۵ رسید که بیانگر افزایش افسار گسیخته دلار و عقب‌ماندگی شدید بورس به عنوان آینه‌ای از تولید کشور است. این وضعیت موجب شد که برخی از سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری به خرید دلار و خروج از بورس پیدا کنند.

۱۳۹۲ و ۱۳۹۳:  وعده‌های دیپلماتیک افسار یکه‌تازی دلار را کشید

انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در خرداد ماه سال ۱۳۹۲ و انتخاب حسن روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور، به عنوان یک نقطه عطف سیاسی در این سال شناخته می‌شود. وعده‌های روحانی برای بهبود روابط بین‌المللی و کاهش تحریم‌ها، بازار سرمایه را کمی امیدوار کرد. نسبت دلار به شاخص کل بورس از همین زمان شروع به کاهش کرد و به زیر یک رسید که نشان‌دهنده بازدهی بیشتر بورس نسبت به دلار در این مقطع زمانی است.  

در سال ۱۳۹۳، مذاکرات هسته‌ای بین ایران و کشورهای گروه ۱+۵ (آلمان و ۵ کشور دائمی شورای امنیت سازمان ملل) آغاز شد. این مذاکرات به‌طور مستقیم بر کنترل نوسانات بازار ارز و  همچنین بهبود شرایط بورس اثرگذار بودند. برتری بورس بر دلار تا اواسط سال ۱۳۹۳ ادامه داشت.

۱۳۹۴: توافق هسته‌ای و اثرات آن بر اقتصاد

در تیرماه ۱۳۹۴، توافق هسته‌ای (برجام) میان ایران و گروه ۱+۵ به امضاء رسید. این توافق باعث امیدواری به کاهش تحریم‌ها و بازگشت اقتصاد ایران به مدار رشد شد.

توافق هسته‌ای باعث کاهش فشارهای اقتصادی و افزایش جریان سرمایه به داخل کشور شد. در این دوره، بورس و دلار تقریبا بازدهی یکسانی داشتند اما به طور دقیق، بازدهی دلار عملکرد بهتری از خود نشان داد.  نوسان نسبت دلار به شاخص کل در حدود عدد یک، بیانگر وجود ثبات نسبی در بازدهی بازارهای موازی است. بازدهی‌های مناسب، بازارها را از سفته‌بازی دور نگه می‌دارد و وجوه را به سمت سرمایه‌گذاری‌های مولد رشد می دهد.

۱۳۹۵ و ۱۳۹۶: حرکت از از دلار به بورس

در سال ۱۳۹۵، پس از توافق هسته‌ای، ایران توانست برخی از منابع مالی مسدودشده خود را بازیابی کند. ایران پس از برجام به بازارهای جهانی دسترسی یافت و توانست در حوزه نفت و گاز صادرات خود را افزایش دهد. این افزایش صادرات، باعث رشد اقتصادی و همچنین افزایش سودآوری شرکت‌های پالایشی و پتروپالایشی شد. در این سال، بورس عملکرد بسیار خوبی داشت و بازدهی آن بیشتر از دلار بود. این برتری بورس بر دلار تا سال ۱۳۹۷ ادامه داشت. این موضوع نشان می‌دهد که در سال‌هایی که اقتصاد ایران از تحریم‌ها به دور بوده، بورس با بهره‌گیری از ظرفیت‌های تولید بالقوه، عملکرد بهتری نسبت به دلار داشته است. در صورتی که سرمایه‌گذاران در یک سری زمانی بلندمدت متوجه برتری بورس بر دلار شوند، وجوه خود را از یک بازار غیر مولد مثل بازار دلار خارج کرده و به سمت تولید روانه می‌کنند. این رویکرد به تقویت تولید و افزایش رشد اقتصادی منجر خواهد شد.

۱۳۹۷ و ۱۳۹۸:  دلار می‌تازد!

در ابتدای سال ۱۳۹۷، با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌های اقتصادی، بورس ایران به طور مجدد زمین بازی را به دلار واگذار کرد.

بحران سیاسی و اقتصادی ناشی از تحریم‌ها باعث شد که قیمت دلار به شدت افزایش یابد و نسبت دلار به شاخص کل بورس به بیش از عدد دو برسد. این دوره نشان‌دهنده افزایش فشارهای اقتصادی و عقب‌ماندگی بازار  بورس به دلیل کاهش صادرات و کاهش سودآوری شرکت‌های بورسی بود.

در سال  ۱۳۹۸، تحریم‌ها همچنان در اقتصاد ایران ماندگار بودند و اقتصاد ایران تحت فشار بیشتری نیز قرار گرفت. در نتیجه، بازار ارز همچنان به روند صعودی خود ادامه داد و پول ملی روز به روز ارزش خود را بیشتر از دست داد.

تشدید تحریم‌ها و بحران‌های اقتصادی باعث شد که نسبت دلار به بورس همچنان بالا بماند. بورس در این دوره عملاً در حالت رکود قرار داشت و بیشتر سرمایه‌گذاران به بازار ارز روی آوردند. در نتیجه، بررسی روند بلندمدت نشان می‌دهد که یکی از علل اصلی سفته‌بازی در اقتصاد ایران، تضعیف مدوام تولید و رشد روز افزون نرخ ارز است.

۱۳۹۹ تا ۱۴۰۳: رقابت تنگاتنگ بورس و دلار

از سال ۱۳۹۹ تا اواخر سال ۱۴۰۲، بازار بورس ایران در بسیاری از مقاطع توانست بازدهی بهتری نسبت به دلار داشته باشد و جایگاه خود را به‌عنوان یک بازار جذاب برای سرمایه‌گذاران حفظ کند. در سال ۱۳۹۹، با رشد تاریخی شاخص کل بورس، نسبت دلار به شاخص کل به کمترین میزان خود در طی ۱۳ سال اخیر رسید. این رشد چشمگیر در بورس ناشی از ورود گسترده سرمایه‌های خرد به این بازار و حمایت‌های دولتی بود. اما پس از این جهش تاریخی، بورس ایران دچار ریزش شدیدی شد که بسیاری از سرمایه‌گذاران را با زیان‌های سنگین مواجه کرد. در نتیجه این سقوط، نسبت دلار به شاخص کل به سمت عدد یک حرکت کرد، که نشان‌دهنده بازدهی تقریباً یکسان دلار و بورس در این مقطع بود.

با این حال پس از گذشت مدت کوتاهی، سیاست‌های کنترل دستوری نرخ ارز توسط دولت باعث شد که قیمت دلار سرکوب شود و بورس بتواند عملکرد بهتری نسبت به دلار از خود نشان دهد. البته در ابتدای سال ۱۴۰۲، به دلیل شوک‌های مقطعی اقتصادی و سیاسی، دلار توانست برای مدت کوتاهی بازدهی بیشتری نسبت به بورس داشته باشد. اما این شرایط دوام نیاورد و بورس بلافاصله برتری خود را بازپس گرفت. از ابتدای سال ۱۴۰۳ و با افزایش ریسک‌های سیاسی و ناآرامی‌های منطقه‌ای، دلار توانست مجددا بازدهی بهتری نسبت به بورس داشته باشد اما نسبت دلار به شاخص کل همچنان حول عدد یک نوسان می‌کند و فاصله زیادی از عدد مذکور ،که نشان‌دهنده ثبات نسبی است، از خود نشان نداده است. در نتیجه به نظر می‌رسد بورس و دلار در حال حاضر رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند. این که در این رقابت کدام بازار برنده و کدام یک بازنده است، به شدت وابسته به توافق هسته‌ای و سیاست‌های پولی کلان اقتصادی دارد.

بررسی روند این چهار سال نشان می‌دهد که سیاست‌های کلان اقتصادی، از جمله کنترل نرخ ارز و حمایت از بازار سهام، نقش تعیین‌کننده‌ای در عملکرد این دو بازار داشته است. بورس در این دوره با وجود فراز و نشیب‌های متعدد توانست همچنان به‌عنوان یک بازار سودده برای سرمایه‌گذاران مطرح شود و سرمایه‌گذاران بلندمدت را به سمت خود جذب کند. این امر اهمیت ثبات در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی و حذف مداخلات غیرضروری در بازارها را بیش از پیش نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری

بررسی روند بازدهی دلار و بورس از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳ نشان می‌دهد که این دو بازار در رقابتی دائمی تحت تأثیر سیاست‌های اقتصادی، تحریم‌ها، و شرایط سیاسی بوده‌اند. در سال‌های ثبات و کاهش تحریم‌ها، بورس با عملکرد بهتر خود سرمایه‌گذاران را جذب کرده، اما در دوران بحران و نوسانات ارزی، دلار توانسته بازدهی بالاتری ارائه دهد. 

تجربه این دوره‌ها نشان می‌دهد که ایجاد ثبات اقتصادی، حمایت از تولید و کاهش مداخلات غیرضروری در بازارها می‌تواند جذابیت بورس را افزایش داده و از تمایل به فعالیت‌های غیرمولد نظیر خرید و فروش ارز بکاهد. اصلاحات ساختاری در سیاست‌های کلان اقتصادی و تقویت زیرساخت‌های تولیدی، لازمه حرکت به سمت رشد پایدار و تعادل میان بازارهای مالی است.

 

بورسپیشنهاد ویژه
شناسه : 477843
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *