xtrim

اختصاص ۷۶ درصدی تسهیلات به بخش تولیدی؛ پارادوکس پابرجاست

با وجود اختصاص بیش از ۷۶ درصد تسهیلات بانکی به سرمایه در گردش، بنگاه‌های اقتصادی ایران همچنان از مشکلات جدی در تامین مالی رنج می‌برند؛ تناقضی که ریشه آن در تورم، نوسانات ارزی و ساختار ناکارآمد نظام بانکی نهفته است.

محمد اصغرزاده-جهان صنعت نیوز: اقتصاد ایران در سال‌های اخیر با تناقضی عجیب دست به گریبان بوده است. داده‌های بانک مرکزی نشان می‌دهد که در نه‌ماهه ابتدایی امسال، بیش از ۷۶ درصد تسهیلات بانکی به تامین سرمایه در گردش بنگاه‌ها اختصاص یافته است. با این حال، فعالان اقتصادی همچنان از مشکلات جدی در تامین مالی گله‌مندند. مرور آمار سه سال گذشته نیز گویای این است که بخش عمده‌ای از منابع بانکی صرف سرمایه در گردش شده است. دلیل این تناقض چیست؟ آیا نظام بانکی ایران در مقایسه با کشورهای پیشرفته تسهیلات کمتری ارائه می‌کند یا مشکل جای دیگری است؟

تحلیل آمار تسهیلات اعطایی بانک مرکزی

یکی از ابزارهای اصلی بانک مرکزی برای ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای اقتصادی، تحریک پولی از طریق اعطای تسهیلات است. این تسهیلات عمدتاً به سه حوزه اختصاص می‌یابند: تامین سرمایه در گردش، توسعه و ایجاد بنگاه‌های جدید. براساس آمار سه سال اخیر، حدود ۶۰ درصد تسهیلات به سرمایه در گردش اختصاص یافته است. تحقیقی در سال ۱۳۹۹ توسط پژوهشکده شورای اسلامی نشان داد که این رقم تقریباً چهار برابر اقتصادهای پیشرفته و دو برابر میانگین کشورهای منطقه است. این تفاوت را می‌توان ناشی از شوک‌های ارزی مکرر، تورم بالا و افزایش نیاز بنگاه‌ها به نقدینگی دانست. سهم سایر حوزه‌ها در این میان بسیار کمتر بوده است: تنها ۴ تا ۶ درصد از تسهیلات به توسعه بنگاه‌ها و حدود ۱۴ درصد به ایجاد بنگاه‌های جدید تخصیص یافته است.

تسهیلات تولید در اقتصادهای پیشرفته

در اقتصادهای پیشرفته، سهم تسهیلات بخش تولید به‌طور میانگین بین ۱۰ تا ۳۰ درصد است. به عنوان مثال، این سهم در آمریکا حدود ۱۵ درصد، در چین ۳۰ درصد و در ژاپن ۲۰ درصد است. این ارقام نشان می‌دهد که در ایران، درصد بالاتری از تسهیلات به بخش تولید اختصاص می‌یابد، اما در حجم اسمی، میزان تسهیلات بسیار کمتر است.

opal

چرا با وجود تسهیلات کلان، مشکلات مالی پابرجاست؟

نظام بانکی ایران به‌عنوان یکی از محورهای اصلی تامین مالی تولید، نقش پررنگی ایفا می‌کند. اما بازدهی نامناسب این تسهیلات نشان می‌دهد که مشکلات ساختاری عمیقی وجود دارد:

۱. نوسانات نرخ ارز: بی‌ثباتی در نرخ ارز باعث افزایش هزینه‌های تولید و مواد اولیه شده و امکان برنامه‌ریزی بلندمدت را از مدیران می‌گیرد. ۲. تورم: تورم بالا نه تنها هزینه‌های تولید را افزایش می‌دهد، بلکه فضای اقتصادی را غیرقابل پیش‌بینی می‌کند. این شرایط مدیران را به خرید پیشاپیش نهاده‌ها وادار می‌کند که نیاز به سرمایه در گردش را بیشتر می‌کند. ۳. فرسودگی زیرساخت‌ها: زیرساخت‌های قدیمی و عدم دسترسی به فناوری‌های روز، کارایی تولید را کاهش داده و نیاز به تسهیلات را افزایش داده است.

راهکارهای جایگزین برای تامین مالی

برای کاهش فشار بر نظام بانکی و بهبود وضعیت مالی بنگاه‌ها، می‌توان از راهکارهای زیر بهره برد؛ استفاده از بازار سرمایه و جذب سرمایه‌گذاری خارجی. یکی از روش‌های موثر، تامین مالی از طریق بورس اوراق بهادار است. شرکت‌ها می‌توانند با عرضه سهام، منابع مورد نیاز خود را تامین کرده و از وابستگی به تسهیلات بانکی با نرخ‌های بهره بالا بکاهند. جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی نیز می‌تواند منابع لازم را به‌ویژه در کوتاه‌مدت فراهم کند. علاوه بر تامین مالی، این سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانند با انتقال فناوری و افزایش بهره‌وری نیروی کار، کارایی صنایع را در بلندمدت بهبود بخشند.

کلام آخر

اقتصاد ایران با وجود سهم بالای تسهیلات بانکی در تامین سرمایه در گردش، همچنان درگیر مشکلات ریشه‌ای در تامین مالی بنگاه‌هاست. نوسانات ارزی، تورم مداوم و فرسودگی زیرساخت‌ها از عوامل اصلی ناکارآمدی این تسهیلات هستند. این وضعیت نشان می‌دهد که راهبرد فعلی نظام بانکی، هرچند در ظاهر حمایت‌گرانه است، نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای واقعی تولید باشد. برای رفع این چالش، ضرورت دارد که بانک مرکزی و سایر سیاست‌گذاران اقتصادی با ایجاد تنوع در ابزارهای تامین مالی مانند استفاده از بازار سرمایه و جذب سرمایه‌گذاری خارجی، فشار بر نظام بانکی را کاهش دهند. اصلاح ساختارهای اقتصادی و حرکت به‌سوی افزایش بهره‌وری تولید نیز از پیش‌نیازهای کلیدی برای خروج از این وضعیت است.

اخبار برگزیدهویژه اقتصاد کلان
شناسه : 482021
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *