xtrim

تعرفه‌های ترامپ: آنگونه که فکر می‌کنید نیست!

دنی رودریک، اقتصاددان، سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ را نقد کرده و معتقد است که این سیاست‌ها بدون پشتیبانی از برنامه‌های داخلی، آسیب‌های جدی به اقتصاد آمریکا وارد خواهند کرد.

جهان صنعت نیوز – دنی رودریک، استاد اقتصاد سیاسی بین‌الملل ترک‌تبار‌ هاروارد، رییس انجمن بین‌المللی اقتصاد و نویسنده کتاب «گفت‌وگوی صریح در مورد تجارت: ایده‌هایی برای یک اقتصاد جهانی منطقی انتشارات دانشگاه پرینستون در سال ۲۰۱۷» سیاست‌های ترامپ را در مورد تعرفه‌ها به نقد کشیده است.

وی معتقد است که وقتی تعرفه‌ها در حد متوسط هستند و به عنوان مکملی برای برنامه‌های سرمایه‌گذاری داخلی استفاده می‌شوند، ممکن است زیان زیادی ایجاد نکنند و حتی می‌توانند مفید باشند اما وقتی بدون تمایز و پشتیبانی از سیاست‌های داخلی هدفمند به کار گرفته شوند، خسارات قابل‌ توجهی به بار می‌آورند؛ خسارت‌هایی که بخش اعظم آن متوجه داخل آمریکا می‌شود.

هراس اقتصادی جهانی از تعرفه‌های ترامپ

اقتصاد جهانی با هراس در انتظار اعمال تعرفه‌های تجاری دونالد ترامپ است. ترامپ آشکارا به تعرفه‌های وارداتی علاقه دارد و وعده داده که آنها را برای کالاهای وارداتی از چین، اروپا، مکزیک و حتی کانادا افزایش دهد. میزان خرابی‌ که این تعرفه‌ها ایجاد خواهند کرد، نه‌تنها به گستردگی و میزان آنها، بلکه به هدفی که برای آن طراحی شده‌اند نیز بستگی دارد.

اقتصاددانان به دلایل متعددی با تعرفه‌ها مخالف‌اند. مانند تمام موانع مبادلات بازار، تعرفه‌ها باعث ناکارآمدی می‌شوند، آنها مانع آن می‌شوند که شما چیزی را به من بفروشید که من بیش از شما به آن ارزش می‌دهم و در نتیجه هر دوی ما را در وضعیت بدتری قرار می‌دهند. البته نظریه‌ای اقتصادی وجود دارد که اذعان می‌کند این ناکارآمدی می‌تواند با دستاوردهای دیگری جبران شود. برای مثال، تعرفه‌ها می‌توانند در حضور صنایع نوپا، سرریزهای دانشی، قدرت انحصاری یا ملاحظات امنیت ملی مفید باشند. حتی در این شرایط هم اقتصاددانان استدلال می‌کنند که تعرفه‌ها ابزاری بسیار ناپخته هستند.

به هر حال، تعرفه واردات ترکیبی خاص از دو سیاست متفاوت است: مالیاتی بر مصرف کالای وارداتی و یارانه‌ای برای تولید داخلی آن به میزان برابر.

هر هدف اقتصادی یا غیر‌اقتصادی را می‌توان با اجرای این سیاست‌ها به صورت جداگانه و با نرخ‌های سفارشی، موثرتر به دست آورد و آنها را به طور مستقیم به نتایج مورد نظر هدف قرار داد.

تیری که ترامپ به پای خود شلیک می‌کند

به همین دلیل است که از نظر اقتصاددانان، تعرفه‌ها شبیه تیری هستند که به پای خود شلیک می‌کنید. اما دیدگاه ترامپ کاملا متفاوت است. او تصور می‌کند که تعرفه‌ها شبیه یک چاقوی سوییسی هستند؛ ابزاری که می‌تواند همزمان کسری تجاری آمریکا را برطرف کند، رقابت‌پذیری را افزایش دهد، سرمایه‌گذاری و نوآوری داخلی را تقویت و ضمن حمایت از طبقه متوسط، مشاغلی در داخل کشور ایجاد کند.

این دیدگاه تقریبا به ‌طور قطع خیالی است. تعرفه‌ها تاثیرات بسیار ناهمواری بر بخش تولید ایالات‌متحده خواهند داشت؛ برخی صنایع سود می‌برند، در حالی که صنایع دیگری که به نهاده‌های وارداتی یا بازارهای خارجی وابسته هستند، آسیب می‌بینند. حتی در مواردی که تعرفه‌ها منجر به افزایش سود شوند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این امر به سرمایه‌گذاری بیشتر در فناوری‌های جدید یا ایجاد اشتغال منجر شود. شرکت‌هایی که ثروتمندتر می‌شوند، ممکن است به جای افزایش ظرفیت تولید، سود خود را میان مدیران و سهامداران توزیع کنند.

بنابراین اگر ترامپ بر دیدگاه خود پافشاری کند، خبر خوب (‌حداقل برای سایر نقاط جهان‌) این است که هزینه‌های اقتصادی آن عمدتا بر عهده آمریکایی‌ها خواهد بود. این نکته یکی دیگر از بینش‌های کلیدی اقتصاد است: همانطور که مزایای گشایش در تجارت بین‌المللی عمدتا در داخل کشور محقق می‌شود، هزینه‌های ناشی از سیاست‌های حمایتی نیز عمدتا در داخل کشور متحمل می‌شود. در نتیجه واکنش بیش از حد و اقدام متقابل سایر کشورها با وضع تعرفه‌های خود، یک اشتباه فاجعه‌بار خواهد بود. هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها اشتباه ترامپ را تکرار کنند و خطر تشدید جنگ تجاری را افزایش دهند.

البته ترامپ می‌توانست رویکردی محدودتر را اتخاذ کند. او اغلب استدلال محدودی برای تعرفه‌ها به ‌عنوان ابزاری برای کسب امتیازات از شرکای تجاری ارائه داده است. نکته مهم این است که این رد ضمنی تعرفه‌های گسترده به نظر می‌رسد بازتاب دیدگاه اسکات بسنت، نامزد پیشنهادی او برای وزارت خزانه‌داری نیز باشد.

به‌ عنوان مثال، ترامپ پیش از انتخابات، مکزیک و کانادا را تهدید کرد که در صورت عدم تامین امنیت مرزهای خود، با تعرفه‌های ۲۵‌درصدی مواجه خواهند شد. در اصل چنین تهدیدهایی در صورتی که کشورهای دیگر به خواسته‌های ترامپ عمل کنند، نیازی به اجرا ندارند.

احتمال شکست سیاست تعرفه

مشخص نیست که استفاده از چنین تهدیدهایی برای تغییر رفتار دیگران موثر خواهد بود یا خیر؟ کشورهایی مانند چین و هند، به دلیل خطر ضعیف تعرفه‌ها، احتمالا تحت تاثیر این تهدیدها قرار نمی‌گیرند. در هر صورت، تعرفه‌ها تهدید ضعیفی محسوب می‌شوند، چه از دیدگاه متعارف که آنها را مضر برای اقتصاد داخلی می‌داند، چه از دیدگاه ترامپ که آنها را ذاتا مطلوب می‌بیند.

براساس دیدگاه متعارف، چون تعرفه‌ها به اقتصاد داخلی آسیب می‌زنند، به‌ عنوان مجازات برای دیگران اعتبار ندارند. در دیدگاه ترامپی نیز، چون تعرفه‌ها ذاتا مطلوب هستند، احتمال استفاده از آنها صرف‌نظر از اقدامات شرکای تجاری وجود دارد. دیدگاه چهارمی که واقع‌بینانه‌تر است و در برخی موارد کلیدی موثر بوده، تعرفه‌ها را به‌ عنوان سپری می‌بیند که پشت آن سیاست‌های دیگر، عمدتا داخلی، می‌توانند موثرتر عمل کنند. قوانین تجاری سنتی به کشورها اجازه داده است تا از تعرفه‌ها برای حمایت از بخش‌ها یا مناطق آسیب‌پذیر تحت شرایط خاص استفاده کنند، به ‌طوری که این اقدامات به‌ عنوان مکملی برای سیاست‌های اجتماعی داخلی عمل کنند.

نمونه‌ای مهم‌تر، حمایت از صنایع نوپاست که وقتی با ابزارهای دیگری برای تشویق شرکت‌های داخلی با نوآوری و ارتقا همراه باشد، بهترین عملکرد را دارد. برخی موارد برجسته شامل ایالات‌متحده در اواخر قرن نوزدهم، کره‌جنوبی و تایوان پس از دهه۱۹۶۰ و چین پس از دهه۱۹۹۰ است. در هر یک از این موارد، سیاست‌های صنعتی فراتر از حمایت تجاری بودند و بعید است موانع تعرفه‌ای به ‌تنهایی دستاوردهای این اقتصادها را فراهم کرده باشند.

به همین ترتیب، سیاست‌های زیست‌محیطی اغلب به برخی موانع تجاری نیاز دارند تا از نظر اقتصادی و سیاسی قابل ‌اجرا باشند، مانند تعرفه‌های کربن اتحادیه اروپا و الزامات محتوای داخلی قانون کاهش تورم ایالات‌متحده. در تمام این موارد، تعرفه‌ها نقش حمایتی برای سیاست‌های دیگر ایفا می‌کنند که هدفی گسترده‌تر دارند و می‌توانند هزینه‌ای کوچک در برابر منافع بزرگ‌تر باشند.

متاسفانه ترامپ هیچ برنامه داخلی برای نوسازی و بازسازی اقتصادی در هیچ‌یک از این حوزه‌ها ارائه نکرده است و تعرفه‌های او به ‌تنهایی اعمال خواهند شد و احتمالا شکست خواهند خورد. وقتی تعرفه‌ها در حد متوسط باشند و به‌ عنوان مکمل برنامه سرمایه‌گذاری داخلی استفاده شوند، ممکن است زیان زیادی ایجاد نکنند، حتی می‌توانند مفید هم باشند اما زمانی که بی‌هدف و بدون پشتیبانی از سیاست‌های داخلی هدفمند به کار گرفته شوند، خسارت قابل ‌توجهی وارد می‌کنند و این خسارت بیشتر در داخل کشور رخ می‌دهد تا برای شرکای تجاری.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 484420
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *