پایتخت دوم ایران؛ مکران یا خلیجفارس؟
این روزها بحث انتقال پایتخت یا انتخاب پایتخت دوم به یکی از بحثهای داغ در جامعه تبدیل شده است که در این گزارش تلاش کردیم این موضوع را مورد بررسی واقع بینانه قرار دهیم.
جهان صنعت نیوز، امروزه کشورهای زیادی در سطح دنیا هستند که سعی کردهاند با تمرکز زدایی از ظرفیتهایشان به قول قدیمیها همه تخم مرغهایشان را در یک سبد نگذارند، چنین کشورهایی عموماً پایتختهای سیاسیشان با پایتختهای اقتصادی و تجاریشان متفاوت است.
چنین موضوعی عموماً در کشورهایی دیده میشود که تکاپوی رشد اقتصادی در آنها بالا است و یا جزو کشورهای توسعه یافته به خصوص در حوزه اقتصادی به شمار میآیند.
کشورهایی با دو پایتخت سیاسی و اقتصادی
به عنوان مثال کشور «بوتسوانا» که بزرگترین تولید کننده الماس در جهان است، پایتخت سیاسیاش در شهر «گابورون» قرار دارد و امور اقتصادیاش در شهر «لروی» مدیریت میشود.
کشور «مالزی» نیز دارای دو پایتخت است و شهرهای «کوالالامپور» و «پوتراجایا» دو شهر اصلی این کشور در تصدی امور سیاسی، اداری و تجاری هستند.
پایتخت سیاسی کشور تاجیکستان شهر «دوشنبه» است اما مرکز امور اقتصادی این کشور شهر «خوجند» در شمال آن است.
چنین موضوعی در رابطه با ترکیه نیز صدق میکند که پایتخت سیاسیاش «آنکارا» است و امور اقتصادی و مالیاش در شهر «استانبول» رتق و فتق میشود.
چنین رابطهای در «نیویورک» به عنوان پایتخت اقتصادی ایالات متحده و «بندر شانگهای» برای جمهوری خلق چین نیز قابل تصور است، بنابراین داشتن چند شهر در قد و قواره پایتختی امری مرسوم در کشورهای توسعه یافته یا کشورهای در حال توسعه است که اخیراً چنین موضوعی در ایران نیز مطرح شده است.
از انتقال پایتخت تا انتخاب پایتخت دوم
یکی از موضوعاتی که طی سنوات گذشته توسط رؤسای جمهور مختلف در ایران مطرح شده است، بحث انتقال پایتخت است، موضوعی که هزینههای بسیار بالای آن دولتها را مجبور به عقب نشینی در این رابطه میکند اما به هر صورت «تهران» با چالشهای جدی زیادی مواجه است و تقریباً ارزش افزوده خود را برای توسعه بیشتر از دست داده است و طی دهههای آینده تأمین آب، خاک و هوا نیز در صورت تداوم وضعیت فعلی برای این کلانشهر به چالشی جدی تبدیل خواهد شد.
به نظر میرسد دولت چهاردهم نیز قصد ندارد زیر بار هزینههای انتقال پایتخت سیاسی کشور برود از این رو قصد بر این شده است که یک شهر یا منطقه به عنوان پایتخت دوم کشور انتخاب شود، امری که ضرورتی انکارناپذیر برای جمهوری اسلامی ایران است چرا که منطقه اوراسیا و در مقیاس کوچکتر غرب آسیا، تقریباً پایتخت تجاری و اقتصادی جهان است، در این منطقه هم بزرگترین بازارهای مصرف وجود دارد و هم بزرگترین منابع تولیدی و همین امر نیز قدرتهای استعماری و استکباری را در طول تاریخ به این منطقه کشانده است.
بنابراین برای قوی کردنِ دورِ بازو در رقابتهای اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران نیز به یک پایتخت دوم و ترجیحاً از نوع تجاری و اقتصادی نیاز دارد.
بررسی گزینههایی برای تبدیل شدن به پایتخت اقتصادی
انتخاب پایتخت اقتصادی کشور قطعاً یکی از مهمترین و در عین حال سختترین انتخابهای پیشروی مجموعه حاکمیت است چرا که از سویی چنین انتخابی قطعاً هزینههای سیاسی بالایی برای تصمیمگیران خواهد داشت و چنانچه شاهد بودیم در هفتههای اخیر با طرح نام برخی مناطق، اظهارنظرهای زیادی در سطوح مختلف صورت گرفته است.
اگر بخواهیم برای کشور سه نقطه استراتژیک اقتصادی متصور شویم، باید سه منطقه شمال شرق کشور، شمال غرب کشور و جنوب کشور با خط به هم وصل کنیم.
شمال شرق کشور نقطه اتصال ما به بخش عمدهای از کشورهای عضو اکو و چین است.
شمال غرب کشور، نقطه اتصال ایران به بازار بزرگ اروپا است و جنوب کشور با توجه به اتصال به خلیجفارس، دریای عمان و اقیانوس هند و محل اتصال به یکی از پر تردد ترین آبراهههای جهان، بازار بزرگ انرژی و بازار بزرگ مصرفی حوزه خلیجفارس!
جنوب ایران نقطه ثقل توسعه اقتصادی ایران
هر کدام از مناطقی که نام بردیم ظرفیتهای بزرگی برای کشور به شمار میآیند اما اگر بخواهیم در مقام انتخاب این سه محور را بررسی کنیم به دور از عصبیت باید بگوییم، جنوب ایران از خوزستان تا سیستان و بلوچستان بهترین نقاط برای ایفای نقش به عنوان پایتخت اقتصادی هستند و در بین این پهنه بزرگ ساحلی نیز اگر بخواهیم سه نقطه را به عنوان نقطه مرکزی قرار دهیم باید روی بنادر خوزستان و در رأس آن بندر امام خمینی (ره) بنادر هرمزگان در سه محور غرب (بندرلنگه) مرکز (بندر شهید رجایی) و شرق (بندر جاسک) و سیستان و بلوچستان با محوریت بندر چابهار متمرکز شویم.
بنادر خوزستان پیش از احداث بندر شهید رجایی نقشی محوری در تعاملات دریایی کشور داشتند، آنهایی که دوران دفاع مقدس را به یاد دارند میتوانند شهادت بدهند که دور بودن بنادر خوزستان از دهانه ورودی به آبهای سرزمینی، چه اشکالاتی را ایجاد میکرد، کشتیهایی که به مقصد ایران محموله حمل میکردند باید کل طول ساحل جمهوری اسلامی ایران را طی میکردند تا خود را به انتهای خلیجفارس و خوزستان برسانند و همین امر مخاطرات را بسیار افزایش میداد و هزینه حمل و نقل را بیشتر میکرد در صورتی که اگر در دورانهای پیش از انقلاب به جای محوریت قرار دادن بنادر خوزستان، چابهار محور توسعه قرار میگرفت، قطعاً کالاها زودتر به مقصد میرسید و حفاظت از آنها نیز آسانتر بود، بنابراین بنادر خوزستان را نمیتوان گزینهای در جنوب ایران برای میزبانی از پایتخت اقتصادی کشور دانست.
گزینه دوم هرمزگان است، استانی که هم ریشه در خشکی دارد و هم ریشه در آب، استانی با ۱۴ جزیره و تنها استانی که هم به خلیجفارس راه دارد و هم به دریای عمان!
بزرگترین زیرساختهای بندری کشور نیز در هرمزگان قرار گرفته است و این استان ظرفیتهای بسیاری برای ایفای نقش به عنوان پایتخت اقتصادی کشور دارد.
هرمزگان هم میتواند به عنوان میزبان بخشی از منطقه مکران، نامزدِ پایتخت شدن باشد و هم به لحاظ جای دادن بزرگترین زیرساختهای بندری کشور در خود!
سومین گزینه نیز چابهار و بنادر پیرامونی آن است که در ادامه به این بخش نیز خواهیم پرداخت.
پایتخت دوم اقیانوسی باشد یا دریایی؟
یک کارشناس حوزه مدیریت و حکمرانی که نخواست نامش فاش شود در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با انتخاب چابهار به عنوان پایتخت دوم کشور، گفت: چابهار یک بندر اقیانوسی است و اقیانوسها و بنادر اقیانوسی با مخاطراتی روبرو هستند که با وجود گزینههای بنادر غیر اقیانوسی در کشور صلاح بر این نیست که از این بندر به عنوان پایتخت یاد شود.
وی افزود: پایتخت دوم باید محلی برای افزایش تعاملات تجاری باشد، بندر اقیانوسی که مرز مشخصی با کشور ثانی ندارد نمیتواند چنین نقش آفرین باشد.
این کارشناس حوزه حکمرانی و مدیریت گفت: پایتخت دوم ایران باید در نقطهای باشد که بتوان از آنجا در کوتاهترین زمان با چندین کشور ارتباط برقرار کرد و کنترل بیشتری از طریق این بندر بر روی خطوط کشتی رانی بینالمللی و ناوگان دریایی ورودی داشت از این رو باید از سمت اقیانوس هند به سمت دریای عمان و خلیج فارس گام برداریم و چنین فرصتی را در این پهنه جستجو کنیم.
بندرعباس و شهر جدید خلیج فارس قابلیتی برای تبدیل شدن به پایتخت اقتصادی
محمد آشوری تازیانی استاندار هرمزگان جزو نخستین کسانی بود که موضوع پایتخت دوم را مطرح کرد.
او بندرعباس را برای قبول این مسئولیت به رئیس جمهور معرفی کرده است؛ موضوعی که به صورت جدی در حال پیگیری است.
استاندار هرمزگان باور دارد که ساحل شرقی شهر بندرعباس که قرار است شهر جدید خلیج فارس در آن احداث شود بهترین پهنه برای ایفای چنین نقشی است.
احداث شهر خلیجفارس که از دولت دوازدهم مقدمات آن فراهم شد کلنگ آن در سفر رئیس جمهور شهید به استان هرمزگان بر زمین خورد.
محمد آشوری تازیانی در جلسات متعددی با اشاره به شکاف توسعه در دو سوی خلیجفارس و سرخوردگی اجتماعیِ حاصل از آن گفته است که احداث شهر جدید خلیج فارس یا بندرعباس جدید میتواند به نماد توسعه یافتگی ایران تبدیل شود و به حس مقایسه اجتماعی در ایران و هرمزگان پایان دهد.
وی در آخرین اظهار نظرش تاکید کرده است که آمادگی دارد بستر مشارکت همه ایرانیان در احداث شهر جدید خلیج فارس را فراهم کند تا شهری با مشارکت همه استانهای کشور در پهنه خلیجفارس احداث شود.
به گزارش خبرنگار مهر، انتخاب این شهر به عنوان پایتخت اقتصادی با توجه به قرار گرفتن در بین پهنه صنعتی غرب بندرعباس و دروازه سواحل مکران میتواند آن را به پلی میان توسعه پیشین و توسعه پَسین ایران اسلامی تبدیل کند و نقطه ثقلی برای تبدیل شدن به زیستگاه نمونه کشور شود چرا که برای این محدوده با تلاش مشترک دولتهای دوازدهم و سیزدهم و در رأس آنها شهرداری بندرعباس یکی از بزرگترین بلوارهای ساحلی غرب آسیا اجرا شده است که عرض آن ۱۱۰ متر است و شامل لاینهای کندرو، تندرو، پیاده رو، دوچرخه سواری و همچنین فضای سبز و نورپردازی است.
شهر جدید خلیج فارس در مجموع با مساحت ۱۸ هزار هکتار اجرایی خواهد شد که در فاز نخست، عملیات اجرایی احداث این شهر در نزدیک به یکهزار و ۵۰۰ هکتار زمین در حوزه مسکونی جدید با ظرفیت ۱۰ هزار واحد آغاز شده است.
لزوم ایجاد زمینه استقرار جمعیت در سواحل جنوبی ایران
مختار رحیمی فعال سیاسی رسانهای شرق هرمزگان و منطقه مکران با اشاره به اینکه بحث انتقال پایتخت ایران از تهران به منطقه مکران در هفتههای اخیر به یکی از موضوعات داغ برنامهریزیهای کلان کشور تبدیل شده است، اظهار کرد: هرچند که این ایده از طرف دولت، با هدف کاهش تمرکز جمعیتی و معضلات پایتخت فعلی، است، اما باید قبل از هر اقدامی به فکر توسعه متوازن منطقه مکران بود.
وی با اشاره به اینکه، آمارها نشان میدهد که بیشترین جمعیت جهان در کنار دریاها ساکن هستند، تصریح کرد: در ایران تمرکز جمعیت کمتری در سواحل است که باید این نقیصه رفع شود و امکانات استقرار گسترده جمعیت در سواحل فراهم شود.
وی با بیان اینکه اکثر طرحهای توسعهای نوشته شده برای کشور بر محور توسعه خشکیهای کشور استوار بوده، گفت: اگر که دولت به دنبال دریا پایه کردن اقتصاد ایران باشد باید به سمت جنوب که دریا محور است حرکت کنند و بخشی از مراکز تصمیم سازی را نیز به این سواحل منتقل کند.
رحیمی با اشاره به ظرفیتهای منطقه مکران گفت: هر چند که منطقه مکران هنوز از بسیاری از امکانات زیرساختی بیبهره است، ولی با وجود موقعیت جغرافیایی استراتژیک و ظرفیتهای زیادی که دارد انتخاب این منطقه به عنوان پایتخت جدید میتواند به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه و کشور کمک کند، البته انتخاب این منطقه به عنوان پایتخت دوم نیاز به زمان دارد تا مقدمات آن فراهم شود.
منبع: مهر
اجتماعی و فرهنگیلینک کوتاه :