اعتماد عمومی در مسلخ ریا
جهان صنعت نیوز: اعتماد به مسئولان سیاسی و اجتماعی بی شباهت نیست به ماجرای اعتماد به والدین. خانواده ای راتصور کنید که در بدترین شرایط اقتصادی و معیشتی ممکن به سر می برد اما پدر خانواده هر روز پس انداز را هزینه مطالبات شخصی خود می کند.
گرچه این این مثال فاصله ای جدی دارد با آنچه در جامعه بین مردم و مسئولین رخ داده است اما باید پذیرفت بی شباهت نیست حاصل بی اعتمادی به والدین و مسئولین. این بی اعتمادی به هر نوع و شکلی ایجاد شکافی عمیق می کند. عدم امنیت، نگرانی نسبت به آینده و استرس مدام کمترین نتایج حاصل از شکاف بین مردم و مسئولین است.
در یک ماه گذشته خط خبری دادگاه مفسدان اقتصادی، دستگیری و احضار افراد مشکوک به فسادهای مالی و البته فرار و پناه گرفتن مفسدان اقتصادی از خطوط داغ خبری بود. این اخبار اما در شرایطی مدام در گلوی جامعه چنگ می اندازد که فقر، بحران مالی، تنگی معیشت و البته دشواری تهیه دارو و مواد غذایی خانواده ها را به شدت دچار بحران کرده است.
جان به لب اما زنده
جان به لب شدن اما جان ندادن گاهی هزار بار دشوارتر و دردناک تر از آن است که آنی یک دم دیگر بازدمیده نشود. حالا والدین در هزارتوی مشکلات اقتصادی به دنبال راهکارهایی می گردند که هرگز پیدا نمی شوند. کودکان بیمار در آغوش مادرانی جان می دهند که چشمشان تر است اما توان خرید دارو را ندارند.
داروهایی که هر روز گران تر و نایاب تر از گذشته اند در دست آدم هایی مدیریت می شوند که پول، ثروت و سرمایه داری مهم ترین ارزش زندگی آنها است و شیوه های تزویر و ریاکاری را به خوبی می دانند. آنها می دانند و آگاهند نسبت به دردهایی که درمانشان در دست سرمایه آنها است. سرمایه ای که از رگ و پی مردم به معنای واقعی مردم تمردم قربانی می شوند و جانشان به لب می رسد از داغی که سرمایه داران بر دلشان می گذارند. داغ ننگینی که در هیچ دادگاهی پاک نخواهد شد. گذر از مرگ انسان هایی که جانشان بازیچه منافع مالی و اقتصادی گروهی آقازده می شود برای برخی آنقدر ساده شده است که نانشان را به سادگی در خون مردم می زنند و می بلعند.
مفاسد اقتصادی همواره موضوعی نگران کننده برای جوامع است. در ایران اما مفسدان اقتصادی خوب می دانند دست بر کدام عضو زخم خورده جامعه بگذارند تا در نهایت بیشترین سود و منفعت مالی حاصل جیبشان شود. دارو. دارو همان اکسیری است که تجارت آلوده به فساد مالی آن در این روزهای آغشته به تحریم های بین المللی جیب سودجویان را رنگین کرده و چشم بیماران را خونین.
دارو و قیمت گذاری آن البته همواره در ردیف مسائلی بود که دست آویز تبلیغات انتخابی و جلب رضایت عمومی قرار می گرفت. برای مثال داروی ساده پلاویکس شبیه شاخص های تالار بورس بهایش پایین و بالا می شد. قبل از انتخابات ریاست جمهوری حسن روحانی این دارو تا قیمت ۱۲۰ هزار تومان رسید، هنگام انتخابات بهایش به حدود ۷۵ هزار تومان کاهش یافت. حالا اما این داروی حیاتی و البته معمولی سهمیه بنده شده و به سختی قابل تهیه است.
قدرت و ثروت در تقابل با مرگ
جان مردم دستمایه دسترسی به قدرت و ثروت می شود. این موضوع یک حقیقت تلخ و بزرگ و البته غیر قابل انکار است. حقیقت فساد مالی به حدی در جامعه بزرگ و مشهود شده که دیگر دیده نمی شود. فساد عادی شده است و این یعنی زنگ خطر. فساد زیر چتر امنیت رخ می دهد و این یعنی رسوایی. چگونه ممکن است در شرایطی که مردم از داروخانه ای به داروخانه دیگر می دوند برای تهیه نسخه ای که جانشان به آن وابسطه است؛ یک نفر تنها به حکم دختر وزیر سابق بودن پول روی پول بگذارد؟
در نهایت هم ژست دلواپس مردم بودن به خود بگیرد. شبنم نعمت زاده روزهایی که حساب بانکی اش مدام در حال فزونی بود کدام یک از مسئولین در پی آن بودند که بدانند چرا یک نفر با دسترسی به رانت های اقتصادی و اطلاعاتی هر روز فربه تر می شود؟ این فربگی تنها در شرایطی رخ داد که جامعه هر لحظه ضعیف تر نحیف تر شده است. نکته عجیب اما آن است که فریاد مسئولان هر روز درباره مبارزه با فساد بلند و بلندتر می شود. حال آنکه به گفته نعمت احمدی در تازه ترین مصاحبه اش با «جهان صنعت» آنچه در جامعه ما در حال شکل گیری است مبارزه ا فساد نیست. ما در طول همه این سال ها از اولین اختلاص های بزرگ تا امروز هرگز با فساد به معنای واقعی مبارزه نکرده ایم. برخورد قانون همواره با فاعلی تحت عنوان فاسد بوده است. به گفته احمدی، متاسفانه علت شکل گیری مفسدان اقتصادی هرگز مورد توجه قرار نگرفته است. فاعل زمانی توان فاعل شدن را دارد که شرایط و بستر فعل فراهم باشد. از همین رو است که باید قوانین را آنگونه که لازم است بازخوانی کنیم. باید با فساد به عنوان یک فعل برخورد شود. به هر روی تا زمانی که بسترهای فساد پاکسازی نشوند هر روز و هر دم با مفسدان اقتصادی روبرو خواهیم شد.
ماسک ریاکاری
نکته دیگری که خاص این پرونده قابل توجه است رفتار مزورانه و ریاکارنه ای است که شبنم نعمت زاده به عنوان متهم پرونده در جلسه دادگاه داشته است. شاید شرایط به گونه ای باشد که این تصور در ذهن متبادر شود که حضور در جلسه دادگاه تنها با پوشش تعیین شده از سوی دادگاه ممکن است. حال آنکه هیچ اجباری برای نوع پوشش در جلسه دادگاه وجود ندارد. شبنم نعمت زاده اما در نخستین جلسه دادگاه خود در روز گذشته تصویری متفاوت را به نمایش گذاشت. او با پوشش چادر در جلسه حاضر شد و این پوشش هیچ شباهتی با پوشش او در شرایط عادی نداشت.
همین موضوع این شاعبه را تشدید می کند که ریاکاری به الوان ترین شکل ممکن خود نمایی می کند. به راستی چه لزومی داشت که متهم با ماسکی دروغین در جلسه رسیدگی به پرونده حضور پیدا کند؟ گرچه این موضوع به واقع در حاشیه قرار دارد و اهمیت آن با توجه به فساد شکل گرفته به دست او بسیار کمرنگ است اما به هر روی ذهن جامعه را درگیر کرده و بدگمانی ها را دامن زده است.
اخلال عمده درنظام اقتصادی کشور
اتهامات شبنم نعمتزاده فرزند محمدرضا دایر بر مشارکت در اخلال عمده درنظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در امر توزیع مایحتاج عمومی (دارو) به منظور ایجاد انحصار و اخلال در نظام تولیدی کشور از طریق تخلف از تعهدات مربوط در قبال تامین کنندگان دارو با علم به موثر بودن اقدامها در ضربه به نظام جمهوری اسلامی ایران منجر به کسب منفعت، مشارکت در اخلال در نظام توزیع دارویی کشور، فعالیت غیرمجاز در شبکه دارویی استان البرز از طریق ایجاد موسسه پزشکی در استان مزبور بدون مجوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نگهداری غیرمجاز دارو (قاچاق) بدون انجام تشریفات قانونی است.
نیاز آبادی، نماینده دادستان درباره جرایم این پرونده گفت: به طور کلی موضوع هزار و ۸۵۰ میلیارد ریال مطرح است از این مبلغ هزار و ۶۴۰ میلیارد و ۲۹۸ میلیون و ۶۷۰ هزار و ۵۳ ریال آن طرح شکایت کردند و الباقی وجودی است که مورد شکایت قرار نگرفته است البته لازم به ذکر است نعمتزاده در بازجوییها رقم طلب شکات را ۲۰۰ میلیارد تومان اعلام کرده بود. شرکت جابربن حیان ؛اسوه از جمله شکات پرونده هستند که حسب گفته مدیرعامل یکی از آنها متهمان از سال ۹۲ اقدام به خرید انبوه دارو کرده اما چک هایشان برگشت خورده است و منجر به ۱۸۳ میلیارد ریال بدهکاری به غیر از ضرر وارده شدند.
حساب های شخصی میلیاردی
نماینده دادستان ادامه داد:فعالیت متهمان ضربه سنگینی به نظام دارویی کشور زده است که نتیجه آن عدم تولید داخلی و کمبود داروهای اساسی بوده است. همچنین شرکتهای دارویی تامین دارو پخش پارس دارو ظهرابی کاسپین رازکو فارابی همگی علیه شبنم نعمتزاده شکایت کردند. شرکتهای وابسته به شستا هم اعلام کردند توزیع و تولید تحت نظر غذا و داروست و اگر شرکت رسا در این حوزه فعال بوده باید مستندات خود را نشان می داد متاسفانه علی رغم پیگیری ها در رابطه با فروش داروها بحث وجود دارد. از سویی دیگر نماینده دادستان به شگرد متهمان اشاره کرد و گفت مدیران دارویی رسا با اعلام وضعیت نامناسب این شرکت دارویی اقدام به خرید داروی بیشتر کردند این موضوع بیانگر این است که مدیران با علم به وضعیت شرکت اقدام به استفاده از وصول نقد در سایر حوزهها به جز دارو کردند. شاکیان از جمله دلایل شکایت خود را صدور چکهای با هویت و صاحب امتیازی نامعلوم و برگشت آن عنوان کردند.در یک شکایت دیگر فردی به نام زرگر علیه شبنم و زینب نعمتزاده اعلام شکایت کرده است.
به گفته وی ۲۲ فقره حساب شخصی در مورد متهمه نعمت زاده شناسایی شده که از سال ۸۸ تا ۹۷ بوده است و ۴۲ فقره حساب مشترک برای این متهمه شناسایی شده است و از سویی برای متهم لشگری پور ۱۴ فقره حساب شخصی و ۳۴ فقره حساب مشترک شناسایی شده و در شرکت توسعه دارویی رسا نیز ۷ فقره حساب شناسایی شده است که ۹۳ درصد گردش حسابها مربوط به بانک ملت است و درباره این شرکت ۱۸ فقره حساب دیگر نیز شناسایی شده است.
شرکت دارویی رسا و بروز بحران کارگری
نماینده دادستان افزود: براساس گزارش وزارت اطلاعات و نتیجه تحقیق از مدیران تولیدی دارو با شرکت دارویی رسا نشان میدهد فعالیت این شرکت موجب بروز بحران کارگری شده و باعث اخذ تسهیلات بانکی شده است. در جلسات مواجهه حضوری متهمه با نماینده شرکتهای مختلف از جمله جابربن حیان متهمه اظهار کرده بدهی شرکت ۱۸ میلیارد تومان بوده را میپذیرم که البته مدیرعامل باید خودش پرداخت کند. محمدمسعود علی مراد مدیرعامل شرکت جابربن حیان قبول کرده و گفته بدهی شرکت توسعه دارویی رسا باعث کمبود نقدینگی و عدم تسویه حساب شرکت شده است. همچنین در جلسه مواجهه حضوری آقای زرگر احدی از شکات، متهمه گفته بدهی او را قبول دارم اما بخاطر اضطرار از او ربا گرفتم تا مشکلات حل شود که او کالاهای انبار را به عنوان جبران خواسته است.
وی افزود: طبق گزارشهای ارسالی وزارت اطلاعات نتیجه تحقیق از مدیران توسعه دارویی رسا قریب به اتفاق اقرار و صراحتا اذعان کردهاند متهمین از کم و کیف کار اطلاع داشتهاند و با علم به موضوع و با وجود بحران شرکت به اقدامات خود ادامه میدادند و حال این شرایط اخلال جدی را برای تولیدکنندگان دارو در کشور ایجاد میکرد.
شبنم نعمتزاده در سالهای ۹۵ و ۹۶ از وضعیت وخیم شرکت مطلع بود
در ادامه نماینده دادستان با اشاره به گزارش تحقیقات وزارت اطلاعات در تاریخ پنجم آبان ماه ۹۷ افزود: نتیجه تحقیقات مدیران و کارکنان شرکت دارویی رسا حاکی از آن است که متهمان شبنم نعمتزاده و لشکریپور از بدهیها اطلاع کامل داشتند و با وجود آن سعی داشتند از منابع تولیدکننده دارو برای شرکت رسا نقدینگی ایجاد کنند و تلاشهای ایشان در راستای منافع متخلفانه آنها انجام شد. وی ادامه داد: دو دفتره بودن شرکت رسا، جوایز نامتعارف و غیرمنطقی و هدایای نامعقول دلایل اصلی در عدم توان در پرداخت بدهیهای شرکت رسا بوده است. مدیران شرکت رسا از حقوق و مزایای بالایی برخوردار بودند درحالی که شرکت بحرانزده بوده است.شبنم نعمتزاده در سالهای ۹۵ و ۹۶ از وضعیت وخیم شرکت مطلع بود ولی متهم لشکری پور جوایز را به عنوان ویزیت علمی برنامه ریزی می کرد.
وثیقه گذاری یک فرد ۲۶ساله
از نکات عجیب و قابل توجه پرونده شبنم نعمت زاده خوب است به وثثیقه میلیاردی او از طرف فردی ۲۶ ساله اشاره کرد. قاضی مسعودی مقام در این باره طی جلسه دادگاه به شبنم نعمت زاده گفت: فردی که برای شبنم نعمت زاده وثیقه گذاشته متولد ۱۳۷۳است. به دلیل بیم فرار و اختفای شما و موضوع اسناد وثیقه گذاشته شده، قرار بازداشت موقت صادر شد. سندی که گذاشته بودید از طرف فردی به نام امیر بارانی متولد ۷۳ است و وی در دادگاه حضور نیافت اما بیست میلیارد اسناد ارایه کرده است. ضمانت نامه بانکی پدرتان رو به پایان بود و به دلیل این مسائل قرار بازداشت موقت شما صادر شد. ردیابی ها در این رابطه انجام خواهد شد. چگونه ممکن است جوانی ۲۶ ساله وثیقه ای تا این حد سنگین را فراهم کند، آن هم در شرایطی که ۲۶ ساله های امروز در کشور در پی یافتن شغل، حقوق حداقلی و حتی آرمش هر روز کفش پاره می کنند و دیگر کفش آهنین هم راهگشایشان نیست. شکاف طبقاتی، فاصله بین فقر و ثروت، گسترش سرمایه داری و سرمایه پرستی و البته افزایش اشرافی گری معنایی جز این ندارد. چند جوان ۲۶ ساله را اطرافتان می شناسید که امکان دسترسی به چنین امکاناتی راداشته باشد. این روند فقط و فقط برای تعداد انگشت شماری در جامعه فراهم است. از همین رو است که جامعه هر روز سرخورده و بحران زده تر از گذشته می شود.شیداملکی
عمومیلینک کوتاه :