xtrim
DBA
ads
«جهان‌صنعت» از سکوت دولت در برابر گران‌شدن کاغذ تحریر گزارش می‌دهد

بحران کاغذ مطبوعات

ads

فاطمه رحیمی– رسانه‌ها، به‌ ویژه رسانه‌های مکتوب همواره در جامعه نقش‌ اساسی در توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایفا می‌کنند و از این رو باید مورد حمایت قرار گیرند. در برابر کوچک‌ترین بحران‌های اقتصادی رسانه‌های مکتوب آسیب‌های بسیاری می‌بینند چرا که هزینه‌های این رسانه‌ها افزایش پیدا می‌کند اما به همان نسبت درآمدشان افزایش نمی‌یابد. به عبارتی زمانی که قیمت کاغذ دو یا سه برابر شد، درآمد آنها نه‌تنها بالا نرفت بلکه آسیب‌های ویرانگر آن دامان روزنامه‌ها را گرفت، از این‌رو در اینگونه مواقع دولت موظف است از رسانه‌های کاغذی حمایت کند.

سال۱۴۰۰ در ابتدای دولت سیزدهم مصوب شد که ۲۰‌میلیون یورو ارز ترجیحی (۴۲۰۰‌تومانی) برای واردات کاغذ تخصیص داده شود که اختصاص این ارز بازار کاغذ را به تعادل رساند اما متاسفانه طی سال‌جاری که ارز نیمایی هم به کاغذ تعلق نگرفته، بازار کاغذ با وضعیت اسفباری روبه‌رو شده است.

تا سال گذشته با تخصیص ارز نیمایی به کاغذ تحریر، قیمت تمام‌شده کاغذ ۳۰‌هزارتومان بود اما در حال حاضر با وجود کاهش قیمت جهانی کاغذ (‌هر تن حدود ۵۵۰‌دلار) و همزمان با حذف ارز نیمایی و رسیدن نرخ ارز تجاری به ۷۰‌هزار تومان، قیمت تمام‌شده کاغذ روزنامه ۵۰‌هزار تومان می‌شود، این رقم برای مطبوعات به صرفه نیست و حیات آنها را تهدید می‌کند.

آنچه مسلم است برای بقای مطبوعات انتظار می‌رود که دولت چهاردهم نیز سیاست‌های حمایتی را در برنامه داشته باشد تا مطبوعات بتوانند به حیات خود ادامه دهند. ضروری است وزارت ارشاد در این دوره برای اینکه مطبوعات با بحران مواجه نشوند، این امتیاز را از دولت بگیرد.

در دولت چهاردهم همچنان از ۲۰‌‌میلیون یورویی که در دولت سیزدهم برای واردات کاغذ اختصاص داده شد، (هرچند در آن دولت هم با عدم مدیریت استفاده حداکثری از ۲۰‌میلیون یورو نشد) خبری نیست و از سوی مسوولان امر هیچ پیگیری صورت نمی‌گیرد، تا جایی که پس از حذف ارز نیمایی نیز بازار مکاره کاغذ آشفته‌تر شد و یک شبه افزایش ۲۰۰‌هزار ریالی در هر کیلو را تجربه کرد.

ذکر این نکته ضروری است که امروزه مدیریت و کنترل افکار عمومی حتی بسیار بااهمیت‌تر از توسعه اقتصادی است یعنی با کنترل و مدیریت افکار عمومی، می‌توان توسعه اقتصادی را نیز مدیریت کرد. از این رو است که در کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته رسانه‌ها را رکن چهارم دموکراسی می‌نامند و معتقدند که رسانه‌ها باید ساختار و جایگاه قوی داشته باشند. از پیش‌نیازهای رسانه‌ای قوی می‌توان به حمایت، فضای‌باز، آموزش و نیز قوانین و مقررات مناسب اشاره کرد تا رسانه‌ها بتوانند با خیال راحت و با حمایت‌های صنفی و مردمی به کار خود ادامه دهند.

آنچه مسلم است، گرانی کاغذ تاثیر بسیار جدی و گاه ویرانگری بر حیات مطبوعات ایران، به خصوص مطبوعات کاغذی داشته به طوری که بازار کاغذ از سال گذشته تا‌کنون افزایش غیرمنطقی را تجربه کرده است. این افزایش نرخ بدون تردید بقای مطبوعات را تهدید کرده و بسیاری از مشاغل در این صنعت یا تعطیل شده‌اند یا به صورت نیمه‌تعطیل درآمده‌اند.

توزیع ناعادلانه ارز دولتی

علاوه بر حذف ارز نیمایی، دلایل دیگری نیز در گرانی کاغذ عنوان می‌شوند، به گفته یک وارد‌کننده به «جهان‌صنعت»، ارز تجاری به صورت عادلانه توزیع نمی‌شود و در این زمینه رانت و فساد بسیاری وجود دارد. در این میان صادرکنندگان جعلی با دریافت کارت‌های بازرگانی ارز دولتی دریافت می‌کنند و به این رانت و فساد دامن می‌زنند، به عقیده این واردکننده، دولت باید از صادرات واقعی حمایت کند، نه اینکه به خاطر منافع شخصی، از صادرکنندگان دروغین حمایت شود. به واسطه این رانت، ده‌ها میلیارد دلار از کشور خارج شده است. از سوی دیگر، کاهش حمایت دولتی از مطبوعات و ناشران کاهش یافته است و یارانه‌ها به درستی پرداخت نمی‌شوند.

در کشور تنها دو تولیدکننده کاغذ داریم که تولیدات آنها برای کاغذ تحریر مناسب نیست، از این‌رو از روسیه کاغذ وارد می‌کنیم و این در حالی است که جنگ اوکراین و تحریم‌های روسیه، هزینه حمل‌ونقل و قیمت کاغذ وارداتی از روسیه را افزایش داده و بالطبع هزینه نهایی کاغذ نیز سیر صعودی را طی کرده است. از طرفی افزایش قیمت جهانی کاغذ نیز در این بحران دخیل بوده است.

مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و شفافیت دارند اما گرانی کاغذ و مشکلات ناشی از آن منجر به تضعیف آنها و در نتیجه تضعیف دموکراسی و گردش آزاد اطلاعات می‌شود. این مساله نیز زمینه‌ساز افزایش شایعات و اخبار جعلی نیز خواهد شد.

در چند ماه اخیر با حذف ارز نیما نیز اوضاع برای مطبوعات داخلی بحرانی‌تر شده و تامین کاغذ که برای مطبوعات از نان شب واجب‌تر است را با مشکل مواجه کرده. با حذف نرخ نیما، نرخ آن از ۴۵‌هزار تومان به حدود ۷۰‌هزار تومان افزایش یافت. این افزایش باعث شده هزینه تمام‌شده کالاهای وارداتی با ارز نیما از جمله کاغذ افزایش یابد و قیمت نهایی برای مصرف‌کننده نیز بالا برود. به عنوان مثال، کالایی که قبلا با قیمت حدود ۳۰‌هزار تومان فروخته می‌شد، اکنون با قیمت ۴۸‌هزار تومان به فروش می‌رسد. در این میان، دلالان با سوءاستفاده از ارز نیما، کالاهایی را که با دلار ۴۵‌هزار تومانی خریداری کرده‌اند، با قیمت دلار آزاد (حدود ۷۰‌هزار تومان) می‌فروشند و سود زیادی کسب می‌کنند.

از آنجا که بخش عمده‌ای از کاغذ مصرفی در کشور از طریق واردات تامین می‌شود، با افزایش نرخ ارز، قیمت کاغذ وارداتی به طور مستقیم افزایش می‌یابد. در این میان، برخی فروشندگان به دلیل این تغییر و نوسانات قیمت، تمایلی به فروش کاغذ ندارند و منتظر افزایش قیمت‌ها می‌مانند و با افزایش چند برابری کاغذ را به فروش می‌رسانند.

به باور کارشناسان تک‌نرخی شدن ارز تنها در درازمدت نتیجه بخش خواهد بود چراکه موجب حذف دلالان و کاهش قیمت‌ها خواهد شد. با این سیاست، دلالان دیگر نمی‌توانند از اختلاف قیمت ارز نیما و ارز آزاد سوءاستفاده کنند و کالاها با قیمت واقعی و منصفانه‌تری به فروش خواهند رسید.

کاغذ بخش قابل‌توجهی از هزینه‌های تولید روزنامه‌ها و مجلات را تشکیل می‌دهد. با گرانی کاغذ، این هزینه‌ها به طور چشمگیری افزایش یافته و مطبوعات را با مشکلات مالی جدی مواجه کرده است. این مساله برای مطبوعات محلی و کم‌تیراژ که حاشیه سود کمتری دارند نیز بحرانی‌تر است.در نتیجه برای جبران افزایش هزینه‌ها، مطبوعات مجبور به افزایش قیمت فروش خود شده‌اند. این افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا و در نتیجه کاهش تیراژ شده است. کاهش تیراژ به معنای کاهش درآمد از فروش و همچنین کاهش مخاطبان است که می‌تواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود.

از طرفی برای کاهش هزینه‌ها، برخی مطبوعات به استفاده از کاغذ با کیفیت پایین‌تر روی آورده‌اند. این امر به کاهش کیفیت ظاهری و دوام نشریات منجر شده و مخاطبان را ناراضی کرده است. همچنین بعضی از نشریات تعداد صفحات خود را کاهش داده یا از قطع کوچک‌تری برای چاپ استفاده می‌کنند. متاسفانه، گرانی کاغذ منجر به تعطیلی بسیاری از نشریات کوچک و کم‌تیراژ به خصوص در شهرستان‌ها شده است. این نشریات که اغلب نقش مهمی در انعکاس دیدگاه‌های مختلف و اطلاع‌رسانی محلی دارند، در برابر افزایش هزینه‌ها آسیب‌پذیرتر هستند.

در این بین می‌توان گفت گرانی کاغذ مطبوعات را به سمت انتشار آنلاین و کاهش یا توقف نسخه چاپی سوق داده است. در حالی که انتشار آنلاین مزایای خود را دارد اما می‌تواند به کاهش دسترسی برخی گروه‌های جامعه به اطلاعات منجر شود، به خصوص در مناطقی که دسترسی به اینترنت محدود است. همچنین مدل درآمدی آنلاین برای بسیاری از مطبوعات هنوز به طور کامل جا نیفتاده است. یکی دیگر از معضلات افزایش قیمت کاغذ بحث اشتغال است. خبرنگاران، ویراستاران، کارکنان چاپخانه و توزیع‌کنندگان روزنامه و مجله با تعطیلی مطبوعات یا شغل خود را از دست داده‌اند یا با کاهش درآمد مواجه شده‌اند.

در نهایت، گرانی کاغذ یک تهدید جدی برای حیات مطبوعات ایران است که پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای داشته است. این مساله نیازمند راه‌حل‌های جدی و درازمدت از سوی دولت و مسوولان مربوطه است.

ضرورت ارائه تسهیلات دولتی به مطبوعات

علیرضا بختیاری، مدیرمسوول روزنامه دنیای اقتصاد در‌خصوص گرانی کاغذ به «جهان‌صنعت» گفت: شرایط فعلی به گونه‌ای است که تامین مواد اولیه برای رسانه‌ها بسیار دشوار است، در نتیجه در اینگونه موارد دولت‌های مختلف در جهان به رسانه‌ها یارانه پرداخت می‌کنند، در نتیجه در حال حاضر انتظار می‌رود که دولت برای مطبوعات تسهیلات قائل شود چراکه با قیمت این روزهای کاغذ در بازار و با توجه به درآمد رسانه‌ها، دوام و بقای آنها عملا غیرممکن است.

این مدیرمسوول در ادامه اضافه کرد: تقاضای ما از دولت این است که برای مطبوعات تسهیلات در نظر بگیرد تا بحران موجود را پشت سر بگذارند. اگر دولت برای مطبوعات این تسهیلات را قائل نشود، نه‌تنها بقای آنها به خطر می‌افتد بلکه بیم آن می‌رود که دیگر هیچ رسانه کاغذی باقی نماند.

ذکر این نکته نیز ضروری است که تامین کاغذ تحریر با قیمت ۴۸‌هزار تومان برای مطبوعات غیرممکن است، علاوه بر اینکه روزنامه محصولی نیست که با افزایش قیمت مواد اولیه، بتوان قیمت آن را نیز افزایش داد چراکه به طورکلی مطبوعات اولویت چندم مخاطب است و با توجه به شرایط اقتصادی کشور نیز در سبد اصلی مردم جای ندارد، در نتیجه این راه درآمدزایی برای آنها نیست. انتظار می‌رود دولت برای ادامه حیات مطبوعات به راهکاری برسد تا مطبوعات از این شرایط خارج شوند.

سودجویی تجار

ناصر بزرگمهر، مدیرمسوول روزنامه صمت درباره گرانی کاغذ و معضل واردات به «جهان صنعت» گفت: متاسفانه وضعیت کاغذ مربوط به امروز و دیروز نیست، مطبوعات نزدیک به سه دهه است که با کمبود کاغذ روبه‌رو هستند و این موضوع یک امر طولانی مدت است ضمن اینکه در حوزه کاغذ دو مشکل اساسی وجود دارد؛ یک، چیزی به نام کاغذسازی در ایران وجود ندارد، تنها دو ‌تولید‌کننده کاغذ در کشور وجود دارد، یکی در جنوب و دیگری در شمال که کاغذهای خاصی را تولید می‌کنند و معمولا به درد مطبوعات نمی‌خورند و حتی چندان برای چاپ کتاب هم مناسب نیستند.

جای بسی تاسف است که در طول تاریخ کاغذ در کشور فقط دو کارخانه تولید کاغذ ایجاد شده‌اند. پس از انقلاب هم هیچ تلاشی برای اینکه کارخانه مدرن و جدید برای در حوزه کاغذ ساخته شود، انجام نشده است. مصرف کاغذ تنها به مطبوعات مربوط نیست، همه خانواده‌های ایرانی از یک بچه کوچک تا بزرگسالان نیاز به کاغذ دارد.

وی در ادامه اضافه کرد: در تمام این سال‌ها تمرکز بر واردات کاغذ بوده است و بر این مبنا نیازهای کشور را برطرف کردیم. متاسفانه در حوزه واردات هم سیستم به روشی نیست که همه تجار بتوانند کاغذ وارد کنند و تنها تعداد محدودی حوزه واردات کاغذ را در سیطره خود دارند و در دوره‌هایی که براساس سیاست‌های اقتصادی ارز وارداتی یا یارانه‌ای به کاغذ داده شده است، همه این تسهیلات به افرادی تعلق گرفته که تعدادشون محدود بوده و امروز سرمایه‌داران بسیار بزرگی در حوزه کاغذ هستند.

زمانی که یکی از محصولات استراتژیک کشور به صورت محدود در اختیار افراد خاص قرار می‌گیرد آنها قادر خواهند بود در هر زمانی که لازم شد، بر تنگناهای موجود بیفزایند، هر زمانی که خواستند قیمت کاغذ را افزایش دهند و بازار را در اختیار خود می‌گیرند، متاسفانه نه‌تنها وزارت صمت، وزارت ارشاد هم در حوزه کاغذ کار جدی در طول این پنج دهه گذشته انجام نداده است.

امروز هم که شرایط ویژه‌ای در کشور حاکم است و وضعیت ارز بسیار بحرانی شده، دولت امکانات کافی را برای این امر در اختیار فعالان قرار نداده است، طبیعتا وضعیت کاغذ هر لحظه سخت و سخت‌تر می‌شود، قطعا در روزهای آینده وضعیت مطبوعات و حوزه‌هایی که نیاز به کاغذ دارند، پیچیده‌تر خواهد شد. ارز واردات کاغذ در اختیار عده‌ای خاص قرار دارد و آنها در بازار کاغذ جولان می‌دهند.

اجتماعی و فرهنگی
شناسه : 489724
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *