xtrim
DBA
سعید معیدفر در گفتگو با جهان صنعت مطرح کرد؛

وقتی ناامنی از دانشجویان هم قربانی می‌گیرد

امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران، در پی مقاومت در برابر دزدی از اموالش، در کوی دانشگاه جان خود را از دست داد. کارشناسان بر این باورند که افزایش چنین جرایم خشنی می‌تواند ناشی از بحران اقتصادی و ضعف در مدیریت اجتماعی باشد که امنیت مردم را تهدید می‌کند.

جهان صنعت نیوز – سارا پوردلجو: ناامنی در شرایط امروز جامعه، همراه با افزایش تورم و بالا رفتن هزینه‌های زندگی، بیش از پیش بیداد می‌کند. یکی از اتفاقات تلخ و ناگوار که برای امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ ساله دانشگاه تهران در کوی دانشگاه رخ داد، نمونه‌ای از این وضعیت ناامن است. در سال‌های اخیر، بیشتر از هر زمان دیگری شاهد چنین دزدی‌هایی بوده‌ایم که نه تنها منجر به آسیب‌های جسمی، بلکه گاهی به کشته شدن افراد نیز منتهی شده‌اند. فارغ از اینکه تحت هر شرایطی سرقت و چنین جرایمی محکوم هستند و باید با این افراد برخورد جدی صورت گیرد، اما نمی‌توان منکر تأثیر شرایط اقتصادی و وضعیت اجتماعی جامعه در افزایش این گونه جرایم شد. ناکارآمدی دولت در رسیدگی به مشکلات معیشتی و اجتماعی نیز مزید بر علت است. بر همین اساس، گفتگویی داشتیم با دکتر سعید معیدفر، جامعه‌شناس، در خصوص ریشه‌یابی و تأثیر شرایط اقتصادی جامعه در بروز چنین جرایمی.

دو وجه یک تراژدی؛ دانشجویی که برای دفاع از خود جان باخت

آنچه که در این حادثه رخ داده، دو وجه دارد. یک وجه آن، دانشجویی است که مورد حمله قرار گرفته و برای حفظ اموال خودش که برایش بسیار ارزشمند بوده، مقاومت کرده و به چنین شیوه فجیع و ناگواری کشته می‌شود. وجه دیگر آن کسانی هستند که به چنین کاری دست می‌زنند. بر اساس گزارش‌های اعلام شده نیز، چنین مواردی کم نیست.

بحران اقتصادی، از عوامل مهم در افزایش ناامنی‌ها به‌شمار می‌رود

این موضوع از نزدیکان و اطرافیان بارها به گوش رسیده که موبایل یا وسایل دیگر آن‌ها در خیابان توسط زورگیر و سارق به سرقت برده شده و این امر ناشی از ناامنی است. این موضوع به سرقت از اتومبیل و خانه‌های مردم هم تعمیم پیدا می‌کند که نگرانی مهمی را برای مردم جامعه به‌وجود آورده و احساس می‌کنند نه در خانه، نه در اتومبیل و نه پای پیاده امنیت ندارند. این موضوع برمی‌گردد به شرایط بسیار دشوار اقتصادی و ناهنجاری‌هایی که در کشور اتفاق می‌افتد. در چنین شرایطی، افزایش این ناامنی‌ها و سرقت‌ها تابع افرادی که این کار را انجام می‌دهند نیست، بلکه تابع شرایط اقتصادی بسیار بد حاکم در کشور است. شرایط اقتصادی، روز به روز بدتر می‌شود و کشور در یک مسیر فروپاشی تمام‌عیار اقتصادی قرار گرفته است؛ طبیعی است که در چنین وضعیتی، افراد جامعه برای امرار معاش و گذران زندگی، دست به چنین خلاف‌هایی بزنند. از طرف دیگر، بحران‌های اجتماعی باعث شده تا قانون و مقررات و مسیرهای زندگی به کل تغییر کنند. اغلب افراد تلاش می‌کنند برای امرار معاش از راه‌های قانونی و هنجارمند استفاده کنند اما بخشی از جوانان جامعه نیز، به‌دلیل نبود شغل و ناامنی اقتصادی و سستی مقررات و قوانین و رویکرد دولت ممکن است برای مواجهه با این عوامل به هنجارشکنی روی بیاورند و  میزان این قبیل جرایم در کشور زیاد شود.

از سرقت‌های کوچک تا باندهای سازمان‌یافته و دزدی‌های کلان

در حال حاضر، ما با چندین نوع دزدی مواجه هستیم: یکی دزدی‌های کلان که سوء استفاده‌کنندگان از بانک‌ها و کسانی که از رانت‌های بسیار بالایی برخوردار هستند و به‌صورت میلیاردی شاهد دزدی و فساد در آن‌ها هستیم. این مسئله باعث سستی باور و اعتقاد مردم به درست‌کاری و صداقت و امانت و زیست هنجارمند می‌شود. وقتی آمار این فسادها و دزدی‌های کلان از بانک‌ها و سیستم‌های مختلف که آنطور که باید و شاید با آن‌ها برخورد نمی‌شود، و بعدتر افشا می‌شود، افزایش می‌یابد، باعث می‌شود ذهنیت عموم جامعه تغییر کرده و زندگی شرافتمندانه زیر سوال برود. بنابراین این موضوع امری است که باعث تعمیم زندگی هنجارشکن، غیرشرافتمندانه و چه بسا دزدی می‌شود. سرقت‌های دیگری هم هست که سازمان‌یافته صورت می‌گیرد، مثلاً سرقت از طلافروشی یا صندوق امانات بانک مرکزی و در عین حال سرقت‌های خرد که اصطلاحاً به آن “دله‌دزدی” می‌گویند. این دله‌دزدها هستند که با احکام شدیدتر و سخت با آن‌ها برخورد می‌شود، در حالی که به نظر می‌رسد این افراد از قشرهای پایین و محروم جامعه هستند که به‌دلیل محرومیت‌های اقتصادی و فرهنگی، خرده‌فرهنگ‌هایی را شکل داده‌اند که باعث ترویج بیشتر چنین رفتارهایی می‌شود. در خصوص اینکه چرا چنین اتفاقی باید برای دانشجویی که مشخص است زندگی دانشجویی دارد و شاید دارایی چندانی نداشته باشد، اتفاق می‌افتد، باید گفت که دلیل آن شاید این باشد که برای افراد واضح است که یک دانشجو قطعاً به همراه خود لپ‌تاپ یا موبایل هوشمند که در دنیای امروز نوعی ابزار کار به‌حساب می‌آید را به همراه دارد. سارقین حتی به همین دزدی از یک دانشجو هم اکتفا می‌کنند. البته که این ضرب‌المثل نیز وجود دارد: تخم‌مرغ دزد روزی شتر دزد می‌شود و به‌تدریج همین دله‌دزدها، روزی به باندهای سازمان‌یافته برای سرقت بدل می‌شوند. عملاً این قبیل افراد تحت نظر نیستند و در صورتی، دستگاه‌های امنیتی وارد می‌شوند که احساس کنند این نوع سرقت موجبات ناامنی بزرگ‌تری را فراهم کند. ما با یک مسئله فردی روبرو نیستیم، بلکه با یک موضوع اجتماعی مواجهیم. چون شرایط کشور و شرایط اقتصادی کشور ناهماهنگ است و در نتیجه، بروز چنین سرقت‌ها و رفتارهایی افزایش می‌یابد. بنابراین طبیعی است که تعداد زورگیرها و افرادی که درگیر خشونت هستند، افزایش می‌یابد.

ناکارآمدی دولت‌ها و تأثیر آن در افزایش چنین جرایمی

ناکارآمدی‌ دولت، باعث افزایش فقر در انواع مختلف آن در جامعه می‌شود؛ از جمله فقر اقتصادی و فقر اجتماعی که به معنای سست شدن هنجارهای اجتماعی است و راه‌حلی نیز، برای آن در نظر گرفته نشده. متاسفانه به‌مرور، کار به جایی می‌رسد که کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که خودش یا خانواده و اطرافیانش مورد اخاذی و سوء استفاده و جرایم خشن قرار نگرفته باشند. در اینجا متوجه می‌شویم که با یک مسئله گسترده روبرو هستیم که ریشه‌های آن را باید در ناکارآمدی مسئولین دولت‌ها و هنجارهای اجتماعی و نظام اقتصادی و بحران فرهنگی جستجو کنیم، نه در ارتباط با کسانی که دست به این نوع رفتارها می‌زنند. متاسفانه جامعه حال خوبی ندارد و وضعیت اقتصادی بسیار بد است و روز به روز نیز بدتر می‌شود و به سمت یک فروپاشی تمام‌عیار اقتصادی می‌رویم. در عین حال به لحاظ اجتماعی هم، رفتارهایی که باعث هم‌بستگی و اعتماد افراد به یکدیگر می‌شود، در وضعیت بحرانی قرار گرفته است. از طرفی ایران، یکی از کشورهایی در جهان به‌شمار می‌رود که نگاه منفی نسبت به آن وجود دارد و مردم این نگاه منفی را در همه زمینه‌ها حس می‌کنند که دال بر وضعیت ناخوشایند جامعه امروز ماست.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیده
شناسه : 493134
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *