جهان مورد نظر ترامپ؛ قدرت آمریکا در عصر جدید ناسیونالیسم

با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، نظم جهانی شاهد تحولاتی بنیادین خواهد بود، جایی که ناسیونالیسم، رهبران کاریزماتیک و رقابت تمدنی جایگزین سیستمهای بینالمللی مبتنی بر همکاری خواهند شد.
جهان صنعت نیوز – ظهور رهبران کاریزماتیک و ملیگرا مانند پوتین، شی جینپینگ، نارندرا مودی و رجب طیب اردوغان طی یک دهه گذشته، نشاندهنده تغییر عمیقی در سیاست جهانی است که دونالد ترامپ نیز بخشی از آن محسوب میشود. بازگشت او به قدرت میتواند پایان نظم بینالمللی مبتنی بر همکاری و قواعد مشترک باشد و جهان را به سوی رقابت شدید بین “دولتهای تمدنی” سوق دهد.
آغاز موج جدید ناسیونالیسم جهانی
در دهههای پس از جنگ سرد، نظم جهانی تحت سلطه جهانیسازی و همکاریهای بینالمللی قرار داشت، اما از اوایل دهه ۲۰۱۰ موجی از ناسیونالیسم کاریزماتیک در کشورهای مختلف به راه افتاد.
روسیه: ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۲ پس از یک دوره چهارساله نخستوزیری، دوباره ریاستجمهوری را به دست گرفت و با سرکوب مخالفان، ایده “جهان روسی” را برای احیای عظمت گذشته روسیه ترویج کرد.
چین: شی جینپینگ در سال ۲۰۱۴ قدرت را در دستان خود متمرکز کرد و با سیاستهای اقتصادی و نظامی گسترده، چین را به چالشی بزرگ برای غرب تبدیل کرد.
هند: نارندرا مودی در همان سال نخستوزیر شد و ناسیونالیسم هندو را به ایدئولوژی غالب این کشور تبدیل کرد.
ترکیه: رجب طیب اردوغان نیز با تغییر ساختار سیاسی کشور، ترکیه را از یک دموکراسی چندحزبی به حکومتی تحت سلطه شخصی خود تبدیل کرد.
ایالات متحده: پیروزی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ نقطه عطفی در این روند بود؛ او شعارهای “اول آمریکا” و “عظمت آمریکا را بازگردانیم” را محور سیاست خود قرار داد.
بازگشت ترامپ؛ آیا بایدن یک استثنا بود؟
با شکست ترامپ در سال ۲۰۲۰، به نظر میرسید که آمریکا به مسیر همکاری بینالمللی بازمیگردد، اما پیروزی مجدد او در انتخابات ۲۰۲۴ نشان داد که بایدن یک وقفه موقت در این روند بود و نه یک تغییر پایدار. اکنون، جهان تحت تأثیر رهبرانی قرار دارد که کمتر به ائتلافهای بینالمللی و سیستمهای قانونمحور اهمیت میدهند و بیشتر به هویت ملی، سنتها و قدرت فردی تکیه دارند.
جهان پس از بازگشت ترامپ؛ چه تغییراتی در نظم بینالمللی رخ خواهد داد؟
ترامپ و رهبران مشابه او تمایلی به حمایت از نهادهای بینالمللی و اتحادهای چندجانبه ندارند. در دوران او، انتظار میرود که حمایت از ناتو کاهش و فشار بر اروپا برای تأمین امنیت خود افزایش یابد. در این دوران شاهد آن خواهیم بود که آمریکا از برخی سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی کنارهگیری کند و بر پیمانهای دوجانبه و شخصیسازی روابط بینالملل تمرکز کند.
در این دوران احتمالا شاهد به حاشیه رانده شده اروپا خواهیم بود؛ از زمان جنگ سرد، اروپا یکی از ارکان اصلی نظم جهانی بوده است، اما در دوران ترامپ، نقش اروپا بهشدت کاهش خواهد یافت. بهویژه که بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل ضعف رهبری و نبود قدرت نظامی مستقل، بهشدت به آمریکا وابسته هستند.
همچنین موج ناسیونالیسم جهانی، رقابت تمدنی را افزایش داده است. این روند که به “برخورد تمدنها لایت” (Clash of Civilizations Lite) تشبیه شده، بیشتر یک جنگ گفتمانی و تبلیغاتی است تا یک نبرد واقعی.
پوتین: روسیه را به عنوان “دولت تمدنی” معرفی کرده و بر تسلط بر بلاروس و اوکراین تأکید دارد.
مودی: دموکراسی را “جوهره تمدن هند” میداند و به دنبال تثبیت ناسیونالیسم هندو است.
شی جینپینگ: چین را “تنها تمدن بزرگ و بیوقفه تاریخ” معرفی کرده و هویت ملی را تقویت میکند.
ترامپ: در کنوانسیون جمهوریخواهان ۲۰۲۰ از او به عنوان “محافظ تمدن غربی” یاد شد.
تغییر در سیاست خارجی آمریکا؛ نه عقبنشینی، بلکه تغییر تمرکز
برخلاف باور عمومی، ترامپ به دنبال عقبنشینی آمریکا از جهان نیست، بلکه رویکرد او به قدرتنمایی و استقلال عمل است. برخلاف جنبش “اول آمریکا” در دهه ۱۹۳۰ که خواستار انزواطلبی بود، ترامپ به قدرت نظامی اهمیت زیادی میدهد و احتمالاً هزینههای دفاعی را افزایش خواهد داد. وی همچنین تمایلی به دخالتهای ایدئولوژیک و ترویج دموکراسی ندارد، بلکه بر معاملهگری و منافع اقتصادی تأکید میکند.
جنگ اوکراین؛ مهمترین آزمون دوران جدید
ادامه حمایت آمریکا از اوکراین؟ با وجود تمایل ترامپ به کاهش تعهدات بینالمللی، عقبنشینی کامل از اوکراین برای او دشوار خواهد بود، زیرا این کار میتواند ناتو را بیاعتبار کند و به نفوذ روسیه بیافزاید.
سناریوی صلح با روسیه؟ احتمال دارد که ترامپ برای کاهش تنشها، سیاستی مشابه جنگ سرد اتخاذ کند و به جای پایان دادن به جنگ، درگیری را “مدیریتشده” نگه دارد.
نظم جدید جهانی چگونه خواهد بود؟
جهانی که ترامپ به دنبال آن است، نه یک سیستم مبتنی بر قوانین و نهادهای بینالمللی، بلکه مجموعهای از دولتهای ناسیونالیست و رقبای تمدنی است که بر اساس منافع کوتاهمدت و شخصی با یکدیگر تعامل دارند. در این نظم جدید اروپا به حاشیه رانده خواهد شد. چین، روسیه، هند و ترکیه به بازیگران کلیدی تبدیل خواهند شد.
ائتلافهای بینالمللی مانند ناتو و سازمان ملل تضعیف خواهند شد. روابط بینالمللی بیشتر بر اساس شخصیسازی و معاملات فردی شکل خواهد گرفت.در چنین فضایی، آینده نظم جهانی به دیپلماسی منعطف، مدیریت بحرانهای بینالمللی و توازن قدرت بین بازیگران کلیدی بستگی خواهد داشت.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :