پارادوکس سلاح اقتصادی ترامپ

نیکلاس مالدر استادیار تاریخ در دانشگاه کرنل و نویسنده کتاب سلاح اقتصادی در یادداشتی در فارن افرز به تحلیل سیاستهای اقتصادی ترامپ پرداخت
جهان صنعت نیوز – با بازگشت به کاخ سفید، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، مجموعهای از تغییرات سیاستی، ادعاهای ارضی و تهدیدات اقتصادی را به راه انداخته است. در هفتههای نخست ریاستجمهوریاش، ترامپ تمایل خود را برای به دست گرفتن کنترل مستقیم کانادا، گرینلند، کانال پاناما و نوار غزه ابراز کرده است. او همچنین جنگ تجاری خود علیه چین را گسترش داده و کانادا و مکزیک، دو شریک تجاری بزرگ ایالات متحده، را نیز هدف قرار داده است. در مورد کانادا، ترامپ فشار تجاری خود را با خواستی غیرمنتظره همراه کرده است: از بین رفتن موجودیت این کشور. او در شبکهٔ اجتماعی خود، “تروث سوشال” نوشت: «کانادا باید پنجاه و یکمین ایالت عزیز ما شود. مالیات بسیار کمتر و حفاظت نظامی بسیار بهتر برای مردم کانادا – و بدون تعرفهها!”»
علاوه بر این، ترامپ بهطور ناگهانی کمکهای آمریکا به اوکراین را به حالت تعلیق درآورده است. بسیاری از مفسران از این اقدامات هم متحیر و هم نگران شدهاند. *والاستریت ژورنال* در ژانویه تهدید ترامپ برای اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک را بهعنوان آغاز *”احمقانهترین جنگ تجاری در تاریخ”* محکوم کرد. اما این روشهای فشار اقتصادی ترامپ آنقدرها هم غیرمنطقی نیستند. در تاریخ، استفاده از فشار اقتصادی علیه متحدان، برخلاف دشمنان، سیاستی موفق بوده است. از قرن نوزدهم که اقتصاد جهانی یکپارچه شد، ابزارهای تحریم و فشار اقتصادی معمولاً زمانی مؤثرتر بودهاند که علیه شرکای دیپلماتیک و اقتصادی اعمال شدهاند، نه علیه دشمنان.
فشار اقتصادی بر متحدان: یک سلاح قدرتمند
در طول جنگ سرد، واشنگتن بارها از فشار اقتصادی علیه متحدانش استفاده کرد. دولتهای پیشین ایالات متحده ممکن است در لحن خود متفاوت بوده باشند، اما در ماهیت تهدیدها مشابه ترامپ عمل کردهاند: از اولویتهای آمریکا پیروی کنید، وگرنه متحمل خسارات اقتصادی سنگین خواهید شد.”
ترامپ از این قدرت اقتصادی برای برهم زدن اتحادهای چندجانبه و ایجاد یک حوزهٔ نفوذ جدید تحت رهبری آمریکا استفاده میکند. او ممکن است سبک دیپلماتیک خشن و آیندهنگری استراتژیک ضعیفی داشته باشد، اما در مذاکرات دوجانبه، مهارت قابلتوجهی در استفاده از اهرم فشار دارد. در دورهٔ نخست ریاستجمهوریاش، او و تیمش دریافتند که زورگویی اقتصادی به کشورهای رقیب اغلب بینتیجه است، اما متحدان آمریکا را به سرعت وادار به تسلیم میکند. حالا، او به دنبال افزایش وابستگی کشورهای دوست به بازار و دلار آمریکاست.
چرا فشار اقتصادی روی برخی کشورها مؤثر است و روی برخی دیگر نه؟
موفقیت تحریمهای اقتصادی به میزان وابستگی مادی کشور هدف بستگی دارد، اما عامل مهمتر انتظارات و اولویتهای آن کشور است. دشمنان آمریکا معمولاً در برابر فشار اقتصادی مقاومتر هستند. برای مثال تحریمهای گسترده آمریکا علیه روسیه هنوز نتوانستهاند هزینه جنگ را برای مسکو غیرقابل تحمل کنند یا ولادیمیر پوتین را مجبور به عقبنشینی کنند. کنترلهای صادراتی و تحریمهای فزاینده علیه شرکتهای چینی، بهجای تضعیف، باعث تسریع خودکفایی چین در فناوری شدهاند.
اما در مورد متحدان آمریکا که به روابط نزدیک با واشنگتن وابستهاند، نتیجه کاملاً متفاوت است. کانادا، مکزیک و دیگر شرکای آمریکا بیشتر در برابر تهدیدها تسلیم میشوند، زیرا ارزش زیادی برای این روابط قائلاند.
درسهای تاریخی: فشار اقتصادی علیه متحدان نتیجه میدهد
تاریخ نشان داده است که ایالات متحده بارها از اقتصاد بهعنوان ابزاری برای مدیریت متحدانش استفاده کرده است.
در سال ۱۹۴۸دولت ترومن تهدید کرد که در صورت عدم توقف جنگ هلند علیه جنبش ملیگرای اندونزی، کمکهای طرح مارشال را متوقف خواهد کرد. هلند تسلیم شد و ظرف یک سال استقلال اندونزی را پذیرفت.
در سال ۱۹۵۶ دولت آیزنهاور با اعمال فشار مالی، بریتانیا را مجبور کرد از حمله به مصر و بحران سوئز عقبنشینی کند.
در دهه ۱۹۷۰ دولت فورد با تهدید به تعلیق کمکهای مالی، کرهٔ جنوبی را مجبور کرد برنامهٔ تسلیحات هستهای خود را کنار بگذارد.
در دههٔ ۱۹۸۰ دولت ریگان با تهدید به تحریمهای تجاری، ژاپن را مجبور کرد از صادرات بیشازحد به بازار آمریکا دست بردارد.
در سال ۲۰۱۹ ترامپ ترکیه را تحریم کرد تا آنکارا نیروهای نیابتی خود را در سوریه مهار کند.
خطر زیادهروی: آیا ترامپ در حال تسریع زوال نفوذ آمریکا است؟
اگرچه ایالات متحده همچنان از اهرمهای فشار اقتصادی قوی برخوردار است، اما نفوذ آن در حال کاهش است. سهم آمریکا در تجارت جهانی در هشت سال گذشته از ۶.۵ درصد به ۵.۲ درصد کاهش یافته است. کشورهای بیشتری به چین، اتحادیهٔ اروپا، و تجارت منطقهای وابسته شدهاند.
به همین دلیل، سیاستهای ترامپ ممکن است به جای احیای برتری آمریکا، روند افول قدرت اقتصادی این کشور را تسریع کند. بسیاری از متحدان آمریکا ممکن است در نهایت تصمیم بگیرند که وابستگی به واشنگتن هزینهای دارد که ارزش پرداختن ندارد. اگر این اتفاق بیفتد، ترامپ به جای تقویت نفوذ آمریکا، بهطور ناخواسته زوال آن را سرعت بخشیده است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :