توهمات اقتصادی ترامپ

اکونومیست در سرمقاله نسخه جهانی این هفته خود به بررسی آثار سیاستهای اقتصادی ترامپ و اعمال شدید تعرفههای تجاری پرداخت.
جهان صنعت نیوز – اکنومیست این هفته با سه جلد متفاوت منتشر شد. در سرمقاله نسخه جهانی، به بررسی تعرفههای دونالد ترامپ پرداخت و استدلال کرد که پیامدهای این سیاستها جدی است—هم برای آمریکا و هم برای سایر نقاط جهان. دونالد ترامپ در سخنرانی خود تصویری اغراقآمیز از موفقیت اقتصادی آمریکا ارائه داد، اما سیاستهای حمایتگرایانه و تعرفههای او، از جمله بر کانادا، مکزیک، چین و اتحادیه اروپا، آسیبهای جدی به اقتصاد داخلی و تجارت جهانی وارد کرده است. در حالی که سرمایهگذاران ابتدا به سیاستهای او خوشبین بودند، نشانههای نگرانکنندهای همچون افت شاخصهای مالی، کاهش اعتماد کسبوکارها و افزایش انتظارات تورمی آشکار شده است. ترامپ همچنان به تأثیرگذاری تعرفهها بر اقتصاد معتقد است و اطرافیانش توان مهار او را ندارند. سیاستهای او نهتنها رشد اقتصادی را تهدید میکند، بلکه آمریکا را در برابر بحرانهای تجاری و مالی آسیبپذیرتر ساخته و ممکن است فدرال رزرو را نیز تحت فشار قرار دهد.
توهمات اقتصادی دونالد ترامپ
دونالد ترامپ در سخنرانی خود در کنگره تصویری خیالی و اغراقآمیز ارائه داد. او اعلام کرد که رؤیای آمریکایی در حال شکوفایی است، بزرگتر و بهتر از همیشه. تعرفههای او نهتنها مشاغل را حفظ خواهند کرد، بلکه آمریکا را ثروتمندتر ساخته و روح این کشور را نیز محافظت خواهند کرد. اما متأسفانه، در دنیای واقعی اوضاع متفاوت به نظر میرسد. سرمایهگذاران، مصرفکنندگان و شرکتها نشانههای اولیهای از دلسرد شدن نسبت به دیدگاه ترامپ نشان میدهند. با سیاستهای حمایتگرایانه تهاجمی و غیرقابل پیشبینی خود، ترامپ در حال بازی با آتش است.
با اعمال تعرفه ۲۵ درصدی بر کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک، ترامپ یکی از یکپارچهترین زنجیرههای تأمین جهان را به خطر میاندازد. اگرچه او در نهایت اعمال تعرفه بر خودروها را به مدت یک ماه به تعویق انداخت، اما صنایع زیادی آسیب خواهند دید. او همچنین تعرفههای جدیدی بر کالاهای چینی وضع کرده و اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی را تهدید کرده است. برخی از این تعرفهها ممکن است به تأخیر بیفتند و برخی دیگر شاید هرگز اجرا نشوند. با این حال، همانطور که در سیاست خارجی نیز دیده میشود، اکنون روشن شده که سیاستگذاری اقتصادی نیز تابع خواستههای لحظهای رئیسجمهور است. این امر آسیبهای ماندگاری را هم در داخل آمریکا و هم در سطح بینالمللی به همراه خواهد داشت.
زمانی که ترامپ در ماه نوامبر انتخابات را برد، سرمایهگذاران و مدیران شرکتها از او استقبال کردند. شاخص S&P 500 در هفته پس از انتخابات نزدیک به ۴ درصد افزایش یافت، زیرا بازار انتظار داشت که رئیسجمهور جدید با حذف قوانین دستوپاگیر و کاهش چشمگیر مالیاتها شرایطی مطلوب برای کسبوکارها ایجاد کند. سرمایهگذاران امیدوار بودند که لفاظیهای حمایتگرایانه و ضد مهاجرتی ترامپ در نهایت بینتیجه بماند. آنها همچنین گمان میکردند که اصلاحات بازار سهام یا بازگشت تورم میتواند ترامپ را در اجرای افکارش مهار کند.
اما این امیدها به سرعت در حال از بین رفتن هستند. هرچند وزارت بهرهوری ایلان ماسک سر و صدای زیادی به پا کرده و توجه رسانهها را جلب کرده است، اما هنوز نشانهای از یک انقلاب واقعی در مقرراتزدایی دیده نمیشود. طرح بودجهای که در ماه فوریه در کنگره تصویب شد، کاهش مالیاتهای سال ۲۰۱۷ را که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ اجرا شده بود، حفظ میکند، اما آنها را گسترش نمیدهد—در عین حال، تریلیونها دلار به بدهی ملی اضافه خواهد کرد. در همین حین، وعدههای تعرفهای ترامپ باعث خواهند شد که میانگین تعرفههای مؤثر به سطوحی بازگردند که از دهه ۱۹۴۰ تاکنون مشاهده نشدهاند، زمانی که حجم تجارت جهانی بسیار کمتر از امروز بود.
جای تعجب نیست که باوجود ادعاهای ترامپ درباره بازگشت قدرتمند اقتصاد، بازارهای مالی نشانههای هشداردهندهای را بروز میدهند. شاخص S&P 500 تقریباً تمام سودهایی را که از زمان انتخابات به دست آورده بود، از دست داده است. هرچند رشد اقتصادی هنوز در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما در هفتههای اخیر بازده اوراق قرضه دهساله خزانهداری کاهش یافته، شاخصهای احساسات مصرفکنندگان افت کرده و اعتماد کسبوکارهای کوچک کاهش یافته است—که همه این موارد نشاندهنده احتمال کند شدن رشد اقتصادی هستند. در همین حال، انتظارات تورمی در حال افزایش است، شاید به این دلیل که ترامپ مرتباً درباره این تعرفههای “عالی” صحبت میکند.
نگرانی اصلی این است که سرمایهگذاران به تدریج درک میکنند ترامپ کمتر از آنچه تصور میشد، محدودیتپذیر است. هرچند افزایش قیمتها باعث شکست کارزار انتخاباتی کامالا هریس شد، اما چشمانداز تورم ترامپ را نگران نمیکند، زیرا او معتقد است که آسیب اقتصادی ناشی از تعرفهها ارزش تحمل کردن را دارد. در دوره اول ریاستجمهوری خود، ترامپ از رونق طولانیمدت بازار سهام لذت میبرد؛ اما این بار، بازارهای مالی دیگر جایی در میان پستهای متعدد او در شبکههای اجتماعی ندارند. به تعویق انداختن تعرفههای خودرو برای مدتی بسیار کوتاهتر از آن است که این صنعت بتواند خود را با آن تطبیق دهد. ترامپ همچنان بر این باور است که تعرفهها برای اقتصاد مفید هستند.
به همان اندازه که سیاستهای ترامپ اهمیت دارند، به نظر میرسد که اطرافیان او نیز تأثیر چندانی بر تصمیماتش ندارند. اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، و هاوارد لاتنیک، وزیر بازرگانی، هر دو از افراد برجسته دنیای مالی هستند، اما اگر در تلاشند تا ترامپ را مهار کنند، چندان موفق نبودهاند. آنها بهجای آنکه مشاورانی خردمند باشند، بیشتر شبیه به افرادی منفعل به نظر میرسند که فقط تلاش میکنند تعرفهها را توجیه کنند و اهمیت والاستریت را بیارزش جلوه دهند. از سوی دیگر، بسیاری از صاحبان کسبوکارها از ترس خشم ترامپ، جرئت نمیکنند حقیقت را به او بگویند. در نتیجه، رئیسجمهور و واقعیت روزبهروز بیشتر از یکدیگر فاصله میگیرند.
این وضعیت برای شرکای تجاری آمریکا تهدیدی جدی محسوب میشود. به دلایلی نامشخص، ترامپ خصومت ویژهای با کانادا و اتحادیه اروپا دارد. ازآنجاکه رویکرد او هیچ منطق منسجمی ندارد، هیچ راه مشخصی برای جلوگیری از تهدیدهایش وجود ندارد. اوضاع حتی بدتر خواهد شد اگر وعدهاش به کنگره را عملی کند و تعرفههای متقابل را اعمال نماید—یعنی تعرفههایی که دقیقاً با تعرفههایی که صادرات آمریکا در خارج با آنها مواجه است، برابر باشند. این سیاست باعث ایجاد ۲.۳ میلیون تعرفه جداگانه خواهد شد که نیاز به تنظیم و مذاکره دائمی دارند—یک کابوس اداری که آمریکا در دهه ۱۹۲۰ بهطور یکجانبه آن را کنار گذاشت. تعرفههای متقابل ضربهای مرگبار به سیستم تجارت جهانی وارد خواهند کرد، سیستمی که در آن هر کشور برای هر کالایی که مشمول توافق تجارت آزاد نیست، نرخ تعرفه یکسانی دارد.
اما اگر این کافی نبود، تعرفهها به اقتصاد آمریکا نیز آسیب خواهند زد. رئیسجمهور میگوید که میخواهد به کشاورزان نشان دهد که دوستشان دارد. اما محافظت از ۱.۹ میلیون مزرعه آمریکایی در برابر رقابت خارجی باعث افزایش قیمت مواد غذایی برای حدود ۳۰۰ میلیون مصرفکننده خواهد شد؛ از سوی دیگر، پرداخت غرامت به کشاورزانی که تحت تأثیر تعرفههای تلافیجویانه قرار میگیرند، کسری بودجه را افزایش خواهد داد. برخلاف آنچه ترامپ باور دارد، رشد اقتصادی به دلیل افزایش هزینههای تولید ناشی از تعرفهها آسیب خواهد دید. اگر شرکتها نتوانند این هزینهها را به مصرفکنندگان منتقل کنند، حاشیه سود آنها کاهش خواهد یافت؛ و اگر بتوانند، خانوادههای آمریکایی عملاً با یک افزایش مالیاتی روبهرو خواهند شد.
سیاستهای ترامپ بهطور بالقوه باعث یک رویارویی شدید با فدرال رزرو خواهد شد، نهادی که بین دو گزینه متناقض گیر خواهد کرد: نگه داشتن نرخهای بهره در سطح بالا برای مهار تورم، یا کاهش نرخ بهره برای تحریک رشد اقتصادی. فدرال رزرو یکی از آخرین نهادهای مستقل باقیمانده در آمریکاست، اما اکنون با رئیسجمهوری که عادت دارد همیشه حرف خود را به کرسی بنشاند، درگیر خواهد شد. دولت ترامپ زمانی که قدرت فدرال رزرو را در زمینه نظارت بر مقررات مالی محدود کرد، با دقت از دخالت در سیاستهای پولی خودداری نمود. اما این تمایز تا چه مدت دوام خواهد آورد؟
جنون بزرگ بینی ترامپی
اقتصاد جهانی در لحظهای خطرناک قرار دارد. ترامپ که پس از شکست در انتخابات ۲۰۲۰ واقعیت (و قانون اساسی) را نادیده گرفت، در نهایت در ۲۰۲۴ با پیروزی مجدد به کاخ سفید بازگشت. اکنون، او هیچ صبری برای شنیدن این ندارد که ممکن است اشتباه کند. این حقیقت که باور او به حمایتگرایی اقتصادی اساساً اشتباه است، ممکن است برای مدتی طولانی درک نشود—اگر اصلاً زمانی به آن پی ببرد.
با افزایش هشدارها مبنی بر اینکه سیاستهای ترامپ به اقتصاد آسیب میزنند، او ممکن است واکنشی تهاجمی نشان دهد و پیامرسانان این واقعیت را هدف قرار دهد، از جمله مشاورانش، فدرال رزرو، یا رسانهها. به نظر میرسد که ترامپ برای مدتی طولانی در دنیای خیالی حمایتگرایانه خود باقی خواهد ماند. اما این دنیای واقعی است که بهای آن را خواهد پرداخت
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :