کمکهای خارجی؛ سقوط یک ایدهآل؟

اکونومیست در سرمقاله نسخه خاورمیانه و آفریقا به بررسی آینده کمکهای خارجی پرداخت؛ کمکهایی که از سوی کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیر، در حال کاهش و حتی توقف کامل است.
جهان صنعت نیوز – اکونومیست در سرمقاله نسخه خاورمیانه و آفریقا، به موضوع کاهش کمکهای کشورها توسعه یافته به کشورهای فقیر پرداخت. دولت ترامپ با کاهش شدید و بیسابقه کمکهای خارجی، آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) را به تعطیلی کشاند، اقدامی که جان میلیونها نفر را که به این کمکها برای درمان بیماریهایی مانند HIV و سل وابسته بودند، به خطر انداخته است. این روند تنها به آمریکا محدود نیست؛ کشورهای اروپایی مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان نیز بودجه کمکهای خارجی خود را کاهش دادهاند. واقعیت این است که در حالی کمکهای بشردوستانه و بهداشتی موفقیتهایی داشتهاند، بخش عمدهای از این کمکها در پروژههای ناکارآمد هزینه شده و رشد اقتصادی قابلتوجهی ایجاد نکردهاند.
آشفتگی در کمکهای خارجی: واقعیت تلخ قطع بودجه توسط ترامپ
ایلان ماسک آن را یک “سازمان مجرمانه” مینامد. دونالد ترامپ میگوید که این نهاد “توسط گروهی از تندروهای رادیکال اداره میشود”. دولت ترامپ، بهعنوان مقدمهای برای تعطیلی آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID)، آن را با عباراتی تحقیرآمیز توصیف کرده است. این زبان تند ممکن است باعث شود لیبرالها تصور کنند که هرگونه استدلال علیه کمکهای خارجی بیاساس است، اما برخی از این انتقادات ارزش بررسی دارند. با این حال، نحوه کاهش کمکها توسط آمریکا بهطور غیرضروری و بیسابقهای آشفته و نامنظم است—و این بخشی از یک روند جهانی است.
بحران در تأمین بودجه کمکهای خارجی
ترامپ با نادیده گرفتن موانع قانونی، بودجه کمکهای خارجی را بهشدت کاهش داده است. تلاش برای ادامه اجرای برنامههای حیاتی با شکست مواجه شده و بسیاری از افراد فقیر که برای درمان HIV، سل و سایر بیماریها به این کمکها وابسته بودند، جان خود را از دست دادهاند—و بسیاری دیگر نیز در خطر هستند.
این روند فقط مختص آمریکا نیست. دیگر کشورهای غربی نیز در حال کاهش کمکهای خارجی خود هستند. دولت کیر استارمر بودجه کمکهای بریتانیا را ۴۰ درصد کاهش داده است تا منابع مالی بیشتری به بخش دفاعی اختصاص دهد. در فرانسه، دولت اقلیت و کمبنیه امانوئل مکرون قصد دارد بیش از یکسوم کمکهای خارجی را کاهش دهد. آلمان نیز در حال صرفهجویی در هزینههاست. عصر جدیدی از کاهش کمکهای خارجی در حال آغاز شدن است—که هم چالشهای بزرگی به همراه دارد و هم فرصتی برای اصلاح سیستمی ناکارآمد که مدتها نیاز به بازنگری داشته است.
کمکهای خارجی: از ایدهآل تا واقعیت تلخ
بیش از ۶۰ سال است که کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیر کمک مالی میکنند، با این امید که هم سطح زندگی را بهبود بخشند و هم منافع استراتژیک خود را پیش ببرند. جان اف. کندی هنگام تأسیس USAID در سال ۱۹۶۱، هم امنیت ملی و هم تعهد اخلاقی به کمک به فقرا را مطرح کرد. در اوایل قرن ۲۱، کمکهای خارجی افزایش یافت، زیرا اهداکنندگان به دنبال شتاببخشیدن به رشد اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه بودند. تا سال ۲۰۲۳، کشورهای ثروتمند سالانه بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار صرف کمکهای خارجی میکردند (بدون احتساب هزینههای مربوط به پناهندگان داخلی).
اما نتایج این کمکها چندان روشن و قطعی نیست. بزرگترین موفقیتها معمولاً در برنامههای جهانی بهداشت و کمکهای بشردوستانه دیده میشود—مانند کمک به قربانیان سیل و قحطی. واکسیناسیون و کلینیکهای تأمینشده توسط اهداکنندگان باعث شدهاند که نرخ مرگومیر کودکان در آفریقا از دهه ۱۹۶۰ تاکنون سهچهارم کاهش یابد. داروهای ضدویروس تأمینشده توسط آمریکا، تعداد مرگهای ناشی از ایدز را در دو دهه منتهی به ۲۰۲۰ به نصف کاهش داده است.
اما این نوع کمکها تنها ۲۵ درصد از کل کمکهای خارجی را تشکیل میدهند و در آفریقای جنوب صحرایی این سهم فقط یکسوم کل کمکها است. بخش زیادی از کمکهای خارجی به زیرساختها، یارانههای صنعتی یا پرداخت حقوق معلمان اختصاص دارد. اما اگر هدف اصلی این کمکها افزایش رشد اقتصادی است، این هدف هنوز محقق نشده است. درآمد واقعی هر فرد در آفریقا تقریباً در همان سطح ۳۰ سال گذشته باقی مانده است و بهرهوری کل عوامل تولید از دهه ۱۹۷۰ تغییر چندانی نکرده است.
چرا کمکها مؤثر نیستند؟
یکی از مشکلات این است که کمکهای توسعهای عموماً دولتیمحور هستند. پروژههای صنعتی مورد حمایت مالی اهداکنندگان بهندرت موفق میشوند. از سوی دیگر، رابطه ناسالمی میان کمکهای خارجی و نخبگان محلی وجود دارد. در برخی کشورها، کمکهای خارجی هزینه خدمات ضروری را تأمین میکند و در عوض، دولتها پول خود را صرف پروژههای بیهوده و غیرضروری میکنند.
همچنین، ادعای اینکه کمکهای خارجی نفوذ نرم ایجاد میکنند، جای تردید دارد. بسیاری از کشورها—از مصر و کنیا گرفته تا پاکستان—از شرایطی که کشورهای اهداکننده برای دریافت کمکها وضع کردهاند، ناخشنود بودهاند.
ازآنجاکه رشد اقتصادی مورد انتظار محقق نشده است، کمکهای خارجی به یک وضعیت دائمی و مزمن تبدیل شدهاند. در برخی کشورها، بخش بزرگی از فعالیتهای اقتصادی صرف اجرای دستورات چندگانه و گاه متناقض سازمانهای کمکرسان میشود. در مالاوی، طی ۶۰ سال گذشته، مقدار هزینهای که آژانسهای کمکرسان برای مردم این کشور صرف کردهاند، از کل بودجه دولت مالاوی بیشتر بوده است. نتیجه این است که این کشور بیشتر کارمندان خود را برای مدیریت قراردادهای کمکهای خارجی به کار گرفته است تا نظارت بر تجارت خارجی خود.
آیا کاهش کمکها اجتنابناپذیر است؟
کشورهای ثروتمند با مشکلات اقتصادی فزایندهای روبهرو هستند. کسری بودجه بالا و بدهیهای عمومی سنگین باعث شده است که بسیاری از دولتها، هزینههای خود را کاهش دهند. با افزایش سن جمعیت، هزینههای بازنشستگی و بهداشت نیز افزایش خواهد یافت. همچنین، کشورهای غربی مجبورند بودجه بیشتری را به بخش دفاعی اختصاص دهند. برای حمایت از اوکراین و بازدارندگی در برابر ولادیمیر پوتین، کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید بودجه دفاعی خود را دو برابر کنند—که این امر نیازمند ۳۲۰ میلیارد دلار هزینه اضافی در سال است.
چه باید کرد؟
یکی از راهحلها این است که هزینه برنامههای ناکارآمد قطع شود و بودجهها بر حوزههایی که بیشترین تأثیر را دارند، مانند بهداشت، متمرکز شوند. اما حتی در این حوزهها، دولتها باید مطمئن شوند که منابع مالی به بهترین شکل ممکن استفاده میشود. سه اصل میتواند راهنمای این سیاستها باشد:
- دخالت دولت در مواردی که نیاز به هماهنگی گسترده دارد، مانند تأمین امنیت در مناطق بحرانزده.
- سرمایهگذاری در زمینههایی که اطلاعات آن برای عموم مردم پیچیده و ارزیابی آن دشوار است، مانند تغییرات اقلیمی یا پاندمیهای جدید.
- تأمین مالی برنامههایی که آثار مثبت جهانی دارند، مانند پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار.
ترامپ و یک فرصت از دسترفته
متأسفانه، ترامپ هیچ استراتژی بلندمدتی برای اصلاح کمکهای خارجی ندارد. تصمیم او برای تعطیلی USAID بیشتر ناشی از یک واکنش احساسی و ضد جریانهای لیبرال است تا یک برنامهریزی حسابشده. این اقدام هم برنامههای مفید و هم برنامههای ناکارآمد را به یک اندازه متوقف کرده است. برخی از مقامات دولت ترامپ پیشنهاد کردهاند که کمکهای خارجی بهعنوان ابزاری برای کسب امتیازات سیاسی از کشورهای دریافتکننده استفاده شود—اما این استراتژی احتمالاً به نفع فقیرترین افراد جهان نخواهد بود. علاوه بر این، سیاستهای ضد تجارت آزاد ترامپ نیز کمکی به آنها نخواهد کرد.
رهبرانی که نردبان رشد را میسازند، نه آنهایی که آن را میشکنند
با کاهش کمکهای خارجی غرب، کشورهای فقیر در موقعیت بسیار شکنندهای قرار گرفتهاند. چین و امارات متحده عربی ممکن است تا حدی جای خالی غرب را پر کنند، اما کمکهای آنها بیشتر بر زیرساختها و منافع سیاسی متمرکز است تا توسعه پایدار. این یک دوران دشوار خواهد بود، اما دولتها و نخبگان کشورهای فقیر باید از این فرصت برای تقویت نهادهای خود، بهبود حکمرانی و اجرای اصلاحات اقتصادی استفاده کنند. برای بهتر یا بدتر، آنها باید سرنوشت خود را به دست بگیرند.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :