پیام ربیعی: ترانه باید برای شنونده گوشنواز باشد

ترانه باید ساده، گوشنواز و عمیق باشد؛ آینده ترانهسرایی در گرو تلفیق دانش، تجربه و همراهی با ساختارهای نوین است.
جهان صنعت نیوز، در فضای کنونی موسیقی پاپ، ترانه یکی از مهمترین عناصر موفقیت یک قطعه در نظر گرفته میشود و با رصد آثار منتشر شده در سالهای اخیر میتوان دریافت که حساسیت در مقوله ترانه به حدی شده که برخی از آثار توسط دو یا سه ترانهسرا خلق شده است. در ادامه گفتوگویی انجام شده با پیام ربیعی. ترانهسرایی که آثار موفق بسیاری با هنرمندانی نظیر مانی رهنما، بابک جهانبخش، رضا صادقی، امیرعباس حسن زاده، سامان جلیلی و چندین خواننده مطرح دیگر داشته است.
– رفتن به سمت نوشتن و سرودن را از کی آغاز کردید؟
نوشتن برای من دقیقاً از ترانه شروع شد. دور از چشم همه و تنها در خلوت خودم. هجده سالم بود که شروع کردم یعنی حدود ۲۰ سال از آن دوران گذشته است. برادرم پوریا ربیعی کسی بود که حس نوشتن و سرودن را از او میگرفتم و به نوعی از روی دستش مینوشتم تا یواش یواش به زبان و بینش خودم رسیدم.
– در سالهای اخیر کدام همکاری را بیشتر دوست داشتید و بازخورد بهتری از سمت مخاطبین خواننده دریافت کردید؟
پاسخ به این سوال ساده نیست! همکاریهای موفق بسیاری داشتهام و از میان آنها اثر دو نفری و میریم جنوب که کار اول حاصل همکاری من با رضا صادقی و کار دوم همکاری با بابک جهانبخش بود. البته از اثر ساقی با صدای شارمین هم نمیتوانم اینجا یاد نکنم که در زمان انتشار، بسیار مورد استقبال قرار گرفت و از تجربههای به یاد ماندنی من به شمار میآید.
– به شکل کلی پیام ربیعی در سرودن به دنبال چیست؟
اگر بخواهم صادقانه جواب بدهم باید بگویم دیگر چندان به فکر سرودن خودم نیستم! تلاش میکنم از ترکیبها، استعارهها و عباراتی استفاده کنم که نخ نما نشده باشد. در نهایت نمیتوانم بگویم اصلاً خودم در ترانههایم نیستم، اما تلاش میکنم اثری خلق کنم که برای شنونده گوشنواز باشد. من همیشه شاعر سادهای بودم و در همین سادگی همیشه چیزی نوشتم که هر فردی بتواند قسمتی از روحیات خود را در ترانه پیدا کند و همذات پنداری کند.
– جهانبینی شما چقدر در ترانههای شما نمود پیدا میکند؟ به شکل کلی یک شاعر و ترانهسرا چقدر باید خودش را بنویسد؟
همان طور که گفتم خودم و روحیاتم در ترانههایم هستم ولی خودم را به خورد مخاطب نمیدهم! جهان بینی من و نیاز شنونده در کنار هم قرار میگیرند و ترانه شکل میگیرد. من بارها ترانهای را نوشتم که آن را تجربه نکردم ولی خودم را به جای کارکتر ترانه قرار دادم و تصویرهایی را پیاده کردم که مخاطب آن به خوبی آن را درک کند.
– بیشتر همکاریهای شما در موسیقی پاپ بوده. این انتخاب خودتان بود یا ترانههای شما مسیر را به سمت موسیقی پاپ برده است؟
من عاشق موسیقی پاپ دوران خودم بودم. آثاری که از صدا و سیما یا رادیو پخش میشد. ناخودآگاه به سمت موسیقی پاپ کشیده شدم و جالب است که این شانس را داشتم با افرادی مثل مانی رهنما و امیر تاجیک همکاری کنم که آثارشان تاثیر زیادی روی ورود من به بازار موسیقی داشت. من با موسیقی پاپ عاشق ترانه و ترانهسرایی شدم.
– به نظر شما ترانه موسیقی پاپ باید چه مولفههایی داشته باشد؟
همان طور که از اسم آن پیدا است باید پاپیولار باشد. باید طیف مخاطبش بسیار گسترده باشد و بتواند یک خوراک سالم برای گوش افراد مختلف و اقشار متفاوت جامعه باشد. ترانه پاپ باید با ملودی و تنظیم سازگار باشد. نمیتوانیم در موفقیت یک موسیقی پاپ، انسجام ترانه و ملودی را نادیده بگیریم. موسیقی پاپ استاندارد از نظر من باید ترانهای داشته باشد که به راحتی قابل لمس باشد و البته معنی حرف من این نیست که ترانه موسیقی پاپ باید سطحی باشد! عمیق اما قابل دسترس و قابل درک.
– تعریف شما از ترانه چیست؟
از نظر من ترانه مثل رسیدن موج به ساحل است. مثل درخشش خورشید از میان ابر. ترانه چیزی است که حتی روی کاغذ و خارج از قالب ملودی نیز خواندنش میتواند انسان را دگرگون کند و برای همین کتاب ترانه بسیار مورد توجه مخاطب قرار میگیرد. موسیقی بیکلام بسیار تاثیرگذار است اما وقتی کلام با موسیقی ترکیب میشود واقعاً شاهد یک هنر متفاوت هستیم. ترانه حرف دلی است که آراسته و آهنگین بیان میشود.
– در مصاحبههای قبلی خود گفتهاید به چارچوبهای سرودن مثل وزن و قافیه بسیار پایبند هستید. این برخلاف جریان حاکم بر موسیقی پاپ است. چه پاسخی در این مورد دارید؟
بله بسیار پایبند هستم و کم نبودند آثاری که به سرانجام نرسید چرا که خواننده یا آهنگساز تصمیم داشتند سلیقه خود را در این موضوع اعمال کنند و من به شدت ایستادگی کردم. نوشتن به غیر از استعداد نیاز به دانش هم دارد و شنونده باید با شنیدن ترانه بتواند بفهمد که مولف در چه سطحی قرار دارد.
– آثار موفقی هستند که از وزن معمول و قافیه دور هستند. نوشتن ترانه روی ملودی دلیل اصلی دور شدن از وزنهای معمول است. نظر شما چیست؟
بله من هم مثل دیگر همکارانم چندین تجربه سرودن بر اساس ملودی را داشته ام اما به نظر من شاعر باید بتواند قافیه را رعایت کند. به سادگی نباید از این موضوع عبور کرد. میشود به راحتی در وزن، ترانه را در اختیار ملودی قرار داد اما نباید قافیه فدا شود. شاعرانگی نباید محو شود. از نظر من چنین اتفاقاتی در ترانه به نوعی از بایدها هستند. باز هم میگویم که شاعر باید بتواند قافیه را نگه دارد.
– فکر میکنید آینده ترانه به کدام سمت میرود؟ سرودن اکادمیک و شبهه کلاسیک یا مدرن با ساختار جدید؟
اطمینان دارم ترانه به سمت مدرن شدن و ساختار جدید پیش خواهد رفت. همانطور که موسیقی کلاسیک ما همین راه را طی کرده است امروز میبینیم در چه فضاهایی موسیقی تولید میشود. خیلی از خوانندههایی که توانا هستند و میتوانند یک خواننده در سبک سنتی یا کلاسیک باشند به سمت این دست موسیقی مدرن آمدهاند. باید قبول کنیم نه تنها سلیقه مردم، بلکه سلیقه خوانندهها هم تغییر میکند. خیلی از خوانندههای نسلهای گذشته به دنبال موسیقی جدیدتر هستند چرا که به دنبال جذب مخاطب هستند.
– آینده موسیقی پاپ را چطور ارزیابی میکنید؟
آینده روشن است. موزیسینهای کم سن و سال اما با استعداد و دانش بالا خودی نشان دادهاند. در ترانه هم همین طور. در آینده شاهد خواهیم بود در ژانرهای مختلف، آثار متعددی منتشر میشود و هر مخاطب با هر سلیقه میتواند موسیقی مورد نظر خودش را پیدا کند. در این میان حمایت تهیهکنندهها بسیار مهم است و باید منتظر باشیم و ببینیم چه تصمیمی برای حمایت از نسل جدید خواهند گرفت.
اجتماعی و فرهنگیلینک کوتاه :