انقلاب فرهنگی به سبک ترامپ

دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود نبردی بیسابقه علیه طبقه مدیران حرفهای و نخبگان فکری آمریکا آغاز کردهاست.
جهان صنعت نیوز، سیاستهای دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوریاش، نه صرفاً اقدامی در راستای تغییرات اداری، بلکه حملهای تمامعیار به طبقه موسوم به «مدیران حرفهای» است؛ همان قشر دانشگاهی، بوروکراتیک، و نخبگان دانشی که طی دهههای اخیر نفوذ گستردهای در نهادهای دولتی، رسانهای و دانشگاهی داشتهاند.
جنگ ترامپ با نخبگان فکری؛ انقلاب فرهنگی به سبک آمریکایی
دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود، آماج حملاتش را از دشمنان سیاسی سنتی به سوی طبقهای کمتر مورد توجه اما بسیار بانفوذ تغییر داده است: طبقه مدیران حرفهای یا بهعبارت دیگر «نخبگان دانشی» جامعه آمریکا.
این قشر که شامل دانشگاهیان، مشاوران، حقوقدانان، کارمندان دولت، روزنامهنگاران، و متخصصان تکنولوژی است، به گفته تحلیلگران، قربانی سیاستی سازمانیافته و ریشهدار شدهاند. هدف از این سیاست نه صرفاً حذف منتقدان، بلکه فروپاشی ساختار نهادیای است که این طبقه در آن شکل گرفته و قدرت گرفتهاند.
سیاست پاکسازی با ابزار قانون
آنچه ترامپ و متحدانش پیگیری میکنند، چیزی شبیه به تفسیر راستگرایانه از نظریههای مارکسیستی است: جنگ طبقاتی، اما نه علیه سرمایهداران بلکه علیه طبقهای از افراد که در بوروکراسی دولت، دانشگاهها، رسانهها و نهادهای پژوهشی به قدرت رسیدهاند.
از حذف کمکهزینههای پژوهشی دانشگاهها گرفته تا اخراج هزاران کارمند دولت فدرال و تعطیلی نهادهایی همچون مرکز ویلسون و صدای آمریکا، نشانههایی از یک استراتژی آشکار برای تضعیف نهادهای معرفتی کشور است. دولت ترامپ حتی پیشنهادهایی برای اخذ مالیات از سرمایههای دانشگاهی مطرح کرده و با صدور فرمانهای اجرایی، اعتبار برخی مؤسسات حقوقی را زیر سوال برده است.
ریشههای فکری این سیاستها
پایههای فکری این حرکت به دهههای گذشته بازمیگردد. نظریهپردازانی چون جیمز برنهام و اروینگ کریستول از دهه ۱۹۴۰ هشدار داده بودند که بوروکراسی و طبقه مدیران حرفهای، جای سرمایهداران سنتی را گرفتهاند و خود به تهدیدی برای دموکراسی بدل شدهاند. ترامپ، با چرخشی تاریخی، این نگاه را به هسته مرکزی سیاستگذاری خود تبدیل کرده است.
آنچه در ابتدا انتقادی به «طبقه نخبه مغرور و بیمسئولیت» بود، اکنون به برنامهای سیاسی برای حذف، تحقیر و جایگزینی این قشر بدل شده است. پروژه «۲۰۲۵» بنیاد هریتیج، به صراحت از لزوم پاکسازی ساختاری و تغییر بنیادین در ساختار مدیریتی کشور سخن میگوید.
شباهتهای تاریخی؛ از مائو تا ترامپ
نویسنده مقاله با اشاره به انقلاب فرهنگی مائو در چین، اقدامات ترامپ را نوعی «مائویسم آمریکایی» توصیف میکند؛ جریانی که میکوشد با تحقیر دانش و نخبگی، اعتماد عمومی را به تخصص از بین ببرد و در عوض، وفاداری سیاسی را به معیار اصلی کارآمدی تبدیل کند.
در ظاهر، این سیاستها ممکن است نوعی اصلاحطلبی یا ضدنخبگی به نظر برسند، اما در باطن، به گفته تحلیلگران، ریشه در بیاعتمادی عمیق نسبت به علم، آموزش، تخصص و تفکر انتقادی دارند؛ چیزی که میتواند اقتصاد و فرهنگ آمریکا را در بلندمدت با آسیبهای جدی مواجه کند.
منبع: آتلانتیک
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :