xtrim

دلار نامتقارن؛ چرا قیمت‌ها با کاهش نرخ ارز کم نمی‌شود؟

در اقتصاد ایران، واکنش مردم به افزایش نرخ ارز بسیار سریع‌تر و شدیدتر از واکنش آنان به کاهش آن است.

جهان صنعت نیوز، در اقتصاد تورمی ایران، نرخ ارز به یکی از مؤثرترین محرک‌های روانی تورم تبدیل شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که مردم در مواجهه با افزایش نرخ ارز، بلافاصله منتظر گرانی می‌شوند و واکنش سریع و گسترده‌ای نشان می‌دهند. اما اگر نرخ ارز کاهش پیدا کند، همان واکنش اتفاق نمی‌افتد؛ مردم کاهش نرخ ارز را باور نمی‌کنند و انتظار کاهش قیمت‌ها ندارند.

افزایش نرخ ارز، آتش‌زننده انتظارات تورمی

تورم در ایران، فقط یک پدیده اقتصادی نیست؛ بلکه پدیده‌ای روانی و رفتاری است. مردم قیمت‌ها را نه فقط بر اساس وضعیت امروز بازار، بلکه بر اساس چیزی که از آینده تصور می‌کنند، تنظیم می‌کنند. در این میان، نرخ ارز به‌نوعی به شاخص روانی اصلی مردم تبدیل شده است. کافی است قیمت دلار یا یورو بالا برود تا موجی از نگرانی، پیش‌دستی در خرید، افزایش قیمت کالاها، و حتی انبار کردن اجناس در بازار شکل بگیرد.

همین موضوع است که «انتظارات تورمی» را به یکی از عوامل اصلی و خطرناک در شکل‌گیری تورم تبدیل کرده‌است. حتی اگر بانک مرکزی بتواند رشد نقدینگی را کنترل کند، یا بانک‌ها را منضبط‌تر سازد، تا زمانی که مردم از آینده بترسند، باز هم تورم سر باز می‌زند و آن‌چه در اقتصاد ایران بیش از هر چیز دیگری محرک ترس از آینده شده، نوسان نرخ ارز است.

کاهش نرخ ارز، چرا به کاهش انتظارات منجر نمی‌شود؟

یکی از یافته‌های بسیار مهم و قابل توجه در پژوهش‌های اقتصادی این است که واکنش مردم به افزایش و کاهش نرخ‌ارز، یکسان نیست. وقتی نرخ‌ارز بالا می‌رود، انتظار مردم برای افزایش قیمت‌ها بسیار بالا می‌رود. اما وقتی نرخ ارز پایین می‌آید، مردم همچنان منتظر گرانی می‌مانند یا در بهترین حالت، تغییر چندانی در ذهنیت آن‌ها ایجاد نمی‌شود.

این رفتار را در اقتصاد، اثر نامتقارن نرخ‌ارز بر انتظارات تورمی می‌نامند. در واقع، مردم ایران یاد گرفته‌اند که کاهش نرخ‌ارز، پایدار نیست. هر بار که قیمت دلار کمی افت کرده، پس از مدت کوتاهی دوباره جهش کرده و حتی رکورد جدیدی ثبت کرده است. این تجربه‌های تلخ باعث شده مردم کاهش نرخ‌ارز را موقتی بدانند و انتظار نداشته باشند که قیمت کالاها نیز پایین بیاید.

سیاست‌گذار در تله بی‌اعتمادی

در چنین شرایطی، بانک مرکزی هرچقدر هم تلاش کند با ابزارهای خود نرخ ارز را کنترل کند، تا وقتی که اعتماد عمومی بازسازی نشود، موفق نخواهد بود. کاهش نرخ ارز به‌تنهایی نمی‌تواند انتظار مردم از آینده را تغییر دهد. اگر سیاست‌ها غیرشفاف باشند، اگر مردم احساس کنند نرخ ارز به‌طور دستوری پایین نگه داشته شده، یا اگر وعده‌ها با عمل همراه نباشد، باز هم تورم بالا خواهد ماند. چون مردم نه به عدد فعلی ارز، بلکه به آینده‌ای که در ذهنشان شکل گرفته واکنش نشان می‌دهند.

بنابراین، سیاست‌گذار پولی باید بداند که تنها با ابزارهای فنی نمی‌تواند انتظارات تورمی را مهار کند. باید پیام روشنی به جامعه بدهد: اینکه نرخ‌ارز بر پایه واقعیات اقتصادی پایین آمده، و این روند قرار نیست به‌زودی معکوس شود. اعتماد عمومی باید بازیابی شود و این، فقط از طریق شفافیت، ثبات در تصمیم‌گیری و پرهیز از سیاست‌های متناقض ممکن است.

برای مثال، اگر دلار از ۱۰۰ هزار به ۹۰ هزار تومان برسد، اما مردم باور نداشته باشند که این کاهش ادامه‌دار است، باز هم تمایلی به کاهش قیمت یا کنترل خرید نخواهند داشت. در مقابل، اگر قیمت دلار از ۱۰۰ هزار به ۱۱۰ هزار برسد، حتی با وجود نوسان کوچک، ممکن است بسیاری از فعالان بازار، سریعاً قیمت‌های خود را بالا ببرند.

این یعنی سیاست‌گذار باید دقیقاً بداند که اثر روانی نرخ ارز از خود نرخ ارز مهم‌تر است. ثبات روانی در بازار، زمانی ایجاد می‌شود که بانک مرکزی قابل پیش‌بینی باشد، حرفش را تکرار نکند، تصمیم‌هایش را پس نگیرد، و با مردم شفاف حرف بزند.

بانک مرکزی اگر می‌خواهد واقعاً انتظارات تورمی را کنترل کند، باید از پشت اعداد و نمودارها بیرون بیاید و با مردم ارتباط برقرار کند. تا وقتی که مردم کاهش نرخ ارز را باور نکنند، کاهش تورم نیز در ذهن آن‌ها شکل نمی‌گیرد. و اگر در ذهن مردم تورم ادامه‌دار باشد، واقعیت بازار هم با آن همراه خواهد شد.

در نتیجه، بانک مرکزی برای موفقیت در سیاست هدف‌گذاری تورمی، باید فراتر از ابزارهای فنی فکر کند و به سیاست‌های ارتباطی، اعتمادسازی و تثبیت ذهنیت عمومی توجه ویژه داشته باشد.

اقتصاد کلانپیشنهاد ویژه
شناسه : 504481
لینک کوتاه :

1 دیدگاه

  1. خوب تولید که نداریم ؛ آب هم نداریم ؛ سرطان هم که بیداد می کند ؛ کشاورزی و باغ هم که وابسته به آب است؛ یک نفت داریم که می فروشیم یا میدیم به ملا یا میدیم به حوثی ها ؛ ۸ میلیون ایرانی رو هم که فراری دادیم ؛ جوان‌ها را هم که یا اعدام می کنیم یا معتاد می کنیم کار که براشون نداریم میشه بگید ملا چه جوری میتونه مملکت رو بچرخونه ؛ یک بچه پوشکی بهتر کشور رو اداره میکنه تا این جانوران ابله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *