xtrim
عدم تمایل مردم به سرمایه‌گذاری تولیدی

سرمایه‌ای معادل ۱۰ فولاد مبارکه در جیب مردم

حجم سرمایه خانگی ایرانیان 70 میلیارد دلار است؛ آیا در شرایط اقتصادی فعلی می‌توان انتظار داشت مردم به جای خرید دارایی‌های سرمایه‌ای، نقدینگی خود را به سمت تولید روانه کنند؟

هما میرزایی- جهان صنعت نیوز: در تازه‌ترین آمار اعلام شده از سوی یکی از اعضای هیات نمایندگان اتاق ایران، حجم سرمایه خانگی ایرانیان در سال ۱۴۰۳ حدود ۷۰ میلیارد دلار بوده است؛ رقمی که می‌توان با آن ۱۰ فولاد مبارکه ساخت. این در حالی است که رقم کل سرمایه‌گذاری آمریکا در خاورمیانه ۸۰ میلیارد دلار است.

سوال اینجاست که چرا در ایران مردم تمایلی به سرمایه‌گذاری‌های مولد در بخش‌های تولیدی ندارند و ترجیح می‌دهند سرمایه خود را تبدیل به دارایی‌های سرمایه‌ای مانند طلا، ارز و ملک کنند؟ از سوی دیگر اقتصاد ایران توانسته است بستر مناسب و امن برای جذب این سرمایه‌ها و به‌کارگیری آن‌ها در بخش‌های تولیدی ایجاد کند؟

جواب این پرسش‌ها در پیش‌بینی ناپذیر شدن اقتصاد ایران نهفته است. بنگاه‌های اقتصادی و کارگاه‌های تولیدی با انواع و اقسام مشکلات از محدودیت برق و گاز تا قوانین خلق‌الساعه در صدور مجوزها، قیمت‌گذاری دستوری تولیدات نهایی و نوسانات ارزی و افزایش مداوم هزینه‌ها روبه‌رو هستند. در سال‌های گذشته و با قوت گرفتن تحریم‌های خارجی و افزایش ناگهانی و چند برابری نرخ ارز بسیاری از کارگاه‌های کوچک ناچار به تعطیلی شدند.

SME ها قربانی خاموش ناترازی انرژی

صنایع کوچک یا همان (SME) ها به عنوان یکی از بخش‌های مولد و مهم اقتصاد که قابلیت جذب سرمایه در دست مردم و حرکت دادن آن به سمت بخش تولید را دارد، یکی از بزرگ‌ترین قربانیان ناترازی انرژی است. ناترازی انرژی نیز که در سال گذشته به اوج خود رسید و حتی کارخانجات بزرگ و صنایع مادر همچون فولاد را تحت تاثیر قرار داد، مزید بر علت شد و ادامه کار را برای بسیاری دشوار کرد. عباس جبالبارزی، نایب رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران شهرک صنعتی پرند تهران را مثال زده و می‌گوید: در این شهرک واحدها عملاً دو تا سه ماه از سال تعطیل هستند و این امر فشار مالی شدیدی بر آن‌ها وارد می‌کند. در نتیجه، برخی بنگاه‌ها ناچار به کاهش نیرو، کاهش تولید، و حتی خروج از چرخه تولید می‌شوند.

ارز، ابزار واسطه‌گری به جای تولید

افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش هزینه‌های تولید برای واحدهای کوچک قدرت هرگونه برنامه‌ریزی طولانی‌مدت را از آن‌ها سلب کرده و مانع هرگونه تزریق سرمایه جدید می‌شود. واحدهایی که به منابع تامین مالی دسترسی نداشته و از تسهیلات بانکی بی‌بهره هستند، نمی‌توانند  با اتکا بر اندک دارایی خود چرخ تولید را بچرخانند. در صورت اتمام مواد اولیه مجبور می‌شوند مواد جدید را با قیمت‌های گاها دو برابری تهیه کنند؛ که این امکان برای اکثریت آن‌ها میسر نخواهد بود. بنابراین، از ابتدا تمایلی به ورود به این بازار نشان نداده و ترجیح می‌دهند ارز را به عنوان یک سرمایه در دست نگه دارند، تا با افزایش نرخ از کاهش ارزش دارایی‌های خود جلوگیری کنند. در صورت ادامه وضعیت فعلی و حل نشدن مشکل تحریم‌ها واحدهای تولیدی کوچک‌تر روزبه‌روز از تولید فاصله گرفته و واسطه‌گری را به هر نوع فعالیت تولیدی و مولد ترجیح می‌دهند.

آیا می‌توان مردم را به سرمایه‌گذاری در تولید متمایل کرد؟

در تمامی اقتصادها چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، بنگاه‌های اقتصادی کوچک نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا کرده و موتور محرک آن اقتصاد به شمار می‌روند. در کشورهایی مانند ایران دست و پنجه نرم کردن این بنگاه‌ها با بوروکراسی پیچیده بانک‌ها و اداراتی مانند دارایی و مالیات در طولانی مدت توان آن‌ها را گرفته و امکان خلاقیت و نوآوری را از آن‌ها سلب کرده است. این معضلات داخلی در کنار تحریم‌های خارجی عرصه را بر تولیدی‌هاذی کوچک تنگ کرده و امکان جذب سرمایه مردم را تقریبا ناممکن کرده است. در ابتدای سال نماینده اصفهان در مجلس گفته بود: اگر نگاه مسنجمی برای جذب سرمایه‌های مردم در عرصه تولید وجود داشته باشد، تحریم‌ها نیز بی اثر خواهد شد. اما سوال اینجاست که آیا در شرایط تحریمی تولیدی‌ها توان ادامه کار را دارند؟ آیا می‌توان مردم را قانع کرد که سرمایه خود را به بخش تولید تزریق کنند؟ جواب تا حدودی واضح است.

اخبار برگزیدهصنعت و معدن
شناسه : 505354
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *