تنوعبخشی یا نقشه مرگ سرمایه؟

وقتی املاک، اوراق و رمزارز همزمان با بورس سقوط میکنند؛ سرمایهگذاران ایرانی باید بر اساس هشداری از دل والاستریت، دانستههای خود را بازنگری کنند.
دیبا حاجیها- جهان صنعت نیوز: سالهاست که به سرمایهگذاران گفته میشود راز بقا در بازار، نه لزوما در پیشبینی بلکه در تنوعسازی مبتنی بر مدیریت ریسک است و این یعنی سبدی از داراییها با رفتارهای مختلف بچینند تا اگر یکی زمین خورد، دیگری سرپا بماند. اما حالا دادههای رسمی از بازار مالی آمریکا یک زنگ خطر جدی به صدا درآوردهاند: پناهگاههای قدیمی دیگر کار نمیکنند. نه املاک، نه اوراق با بازده بالا و نه حتی رمزارزها نتوانستند در بحرانهای اخیر عملکرد متفاوتی از سهام داشته باشند. در واقع، بسیاری از آنها حالا با بورس هممسیر شدهاند که یعنی اگر شاخص سقوط کند، همهشان با هم به خاک میافتند.
مستغلات دیگر مستقل نیست
در دهههای گذشته، سرمایهگذاری در املاک بهخصوص از طریق صندوقهای REIT، همیشه بهعنوان یک تکیهگاه مستقل در برابر نوسانات بازار سهام معرفی میشد. در بازههایی مثل اوایل دهه ۲۰۰۰، همبستگی سهساله این دارایی با بازار سهام حتی تا ۰.۱۰ هم پایین آمده بود. اما حالا چه؟
تا پایان آوریل ۲۰۲۵، همبستگی املاک با بازار سهام آمریکا به عدد ۰.۸۳ رسیدهاست؛ یعنی تقریباً با بورس یکی شده است. این یعنی هر زمان بازار ریزش کند، املاک هم از این ریزش پیروی میکند. این موضوع در بحرانهای اخیر از جمله پاندمی کرونا و رکودهای بعدی خودش را نشان داد. برخلاف دهههای قبل که املاک در دوران سقوط بازار بهتر عمل میکرد، حالا در بسیاری از دورهها عملکرد بدتری از خود بورس داشته است.
پایانی بر اوراق با بازده بالا
اوراق «High-Yield» که بیشتر از شرکتهای با اعتبار پایین صادر میشوند، زمانی بهعنوان مکمل اوراق دولتی در پورتفویها استفاده میشدند. اگرچه نسبت به اوراق خزانه حساسیت کمتری به نرخ بهره دارند و تصور میشد که میتوانند تنوع مناسبی در سبد ایجاد کنند، اما دادهها در خصوص این دارایی نیز تغییر اوضاع خبر میدهند.
در سهسال اخیر، همبستگی این اوراق با بازار سهام آمریکا به عدد بسیار بالای ۰.۸۸ رسیده است. بهعبارت ساده، این اوراق در شرایط رکودی تقریباً بهاندازه سهام افت میکنند. تحلیل بازدهی این اوراق در زمان ریزشهای بزرگ هم نشان میدهد که برخلاف تصور، عملکردشان چندان هم بهتر از سهام نبوده؛ در حالی که اوراق خزانه (Treasuries) هنوز نقش سپر محافظ را بهخوبی ایفا میکنند.
رمزارز؛ نوسانهای بدون تعادل
اگر در مورد تنوعسازی، رمزارزها آخرین امید بودند، حالا باید گفت آن امید هم رنگ باخته است. بیتکوین و دیگر رمزارزها در سالهای اول با همبستگیهای نزدیک به صفر – یا حتی منفی – با سایر بازارها، بهعنوان یک دارایی مستقل در نظر گرفته میشدند. اما در پایان آوریل ۲۰۲۵، همبستگی بیتکوین با بازار سهام به ۰.۵۵ رسیده که نشان میدهد دیگر آن استقلال قدیمی محلی از اعراب ندارد. این در حالی است که نوسانات رمزارزها همچنان شدید است. فقط در یک دوره، بین نوامبر ۲۰۲۱ تا دسامبر ۲۰۲۲، بیتکوین نزدیک به ۷۳ درصد از ارزش خود را از دست داد. اتریوم، سولانا و آوالانچ هم افتهای سنگینی را تجربه کردهاند. پس حتی اگر رابطه آنها با بازار سهام قوی نباشد، نوسانات شدیدشان باعث میشود برای پوشش ریسک مناسب نباشند.
کلاس درس را بازبینی کنید
بررسی دادههای بیرون آمده از دل والاستریت یک پیام روشن دارد: صرفاً پخشکردن داراییها در چند کلاس مختلف، دیگر برای مدیریت ریسک کافی نیست. همبستگیها تغییر کردهاند و بخشهایی از بازار که قبلاً رفتار متفاوتی داشتند، حالا همزمان با بورس حرکت میکنند. این یعنی اگر سرمایهگذار تنها به تنوع بدون تحلیل تکیه کند، در بحران، هیچ سپر بلایی برایش باقی نمیماند.
درسهایی برای سرمایهگذاران ایرانی
در ایران هم همان نسخه کلاسیک تنوعسازی تبلیغ میشود: کمی طلا برای روز مبادا، چند متر زمین یا واحد مسکونی به امید رشد سالانه، بخشی در بورس برای بهرهبرداری از رشد اقتصادی و شاید هم مقداری رمزارز بهعنوان چاشنی ریسکپذیری. اما واقعیت تلخ آنجاست که این ترکیب دیگر کار نمیکند. سالهاست که بازارها دیگر از یکدیگر مستقل نیستند. وقتی نرخ دلار تکان میخورد، طلا، مسکن و بورس همزمان واکنش نشان میدهند. وقتی سیاست پولی دچار آشفتگی میشود، تمام این بازارها با هم تبدار میکنند. در چنین شرایطی، این نوع تنوعسازی نهتنها محافظی برای سرمایه نیست، بلکه یک توهم امنیت است؛ یک خیال خام که در نخستین بحران واقعی فرو میریزد.
مثلاً تصور کنید فردی در سه سال اخیر بهصورت همزمان در طلا، مسکن و بورس سرمایهگذاری کرده باشد. در دورهای که بورس سقوط کرده، بازار مسکن هم به رکود خورده و طلا با نوسانهای شدید خنثی شده است. رمزارز هم نهتنها به کمک نیامده، بلکه با افتهای عمیق، ضربهای مهلکتر از بقیه زده است. نتیجه؟ سبدی متنوع، اما غرق در ضرر.
سرمایهگذاری موفق دیگر حاصلِ تنوع کورکورانه نیست. دیگر نمیشود فقط بر اساس شنیدهها و توصیههای قدیمی تصمیم گرفت و نیاز به یک نگاه حرفهای، تحلیلی و بهروز بیش از پیش حس میشود. سبدهای سرمایهگذاری امروز باید مثل یک موجود زنده، مدام بازنگری شوند. تحلیل همبستگی داراییها، فهم دقیق از روندهای کلان اقتصادی و درک تأثیر تصمیمات سیاستگذار بر بازارها، همه جزء لاینفک یک مدیریت دارایی مدرناند. مفاهیمی مثل «طلا باخت ندارد» یا «هیچ چیز مثل ملک نمیشود» باید کنار گذاشته شوند. دنیا عوض شده و بازارها هم با آن تغییر کردهاند.
در بازار امروز، تنوعسازی بدون درک، نوعی بیتوجهی به واقعیت است و این بیتوجهی، نهتنها سرمایه را نجات نمیدهد، بلکه آن را به پرتگاه نزدیکتر میکند. تنها راه، بازتعریف کامل استراتژیهاست؛ نه چسبیدن به نسخههایی که تاریخ انقضایشان گذشته.
وقتی همهی داراییهای سبد با هم بالا و پایین میشوند، دیگر چیزی برای نجات سرمایهگذار باقی نمیماند. تنوعسازی باید مبتنی بر داده، تحلیل و درک واقعی از ریسک باشد. بازارهای جهانی هشدار دادهاند و حالا وقت گوشدادن است.
بورسپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :