xtrim

رقابت، حلقه گم‌شده توسعه اقتصادی در ایران!

انحصارطلبی در بازار ایران، از خودرو گرفته تا انواع پلتفرم‌های آنلاین، مانعی جدی برای رقابت، نوآوری و بهره‌وری است. در این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته‌ایم.

جهان صنعت نیوز – سارا پوردلجو: در دنیای امروز، رقابت نه تنها موتور محرک نوآوری و بهره‌وری است، بلکه یکی از ارکان اصلی توسعه‌ی اقتصادی پایدار محسوب می‌شود. با این حال، اقتصاد ایران همچنان درگیر ساختارهایی است که بیشتر به انحصار دامن می‌زند تا رقابت. از صنعت خودروسازی گرفته تا پلتفرم‌های نوین دیجیتال، روندهای ضد رقابتی به شکل‌های مختلف خود را نشان می‌دهند. انحصارطلبی، نه‌تنها مانع رشد و ارتقاء کیفیت می‌شوند، بلکه فرصت‌های برابر را از بازیگران جدید سلب می‌کند. چرا اقتصاد ما با مقاومت در برابر رقابت خو گرفته است؟ و چگونه می‌توان این زنجیره‌ی پنهان انحصار را شکست؟
برهمین اساس، گفتگویی با ایمان زنگنه، عضو هیات مدیره  انجمن اقتصاددانان ایران داشتیم.

  انحصارطلبی در ایران، زنجیری به پای اقتصاد ملی است!

هرچه بازار به وضعیت رقابت کامل بیشتر نزدیک شود، نتیجه‌ی آن می‌تواند به افزایش رفاه اجتماعی منجر شود؛ به این معنا که کالاها و خدمات با کیفیت بالاتر و قیمت مناسب‌تری تولید و عرضه می‌گردند. بااین‌حال، در ایران روندها و سازوکارهایی که نشان‌دهنده‌ی گرایش به افزایش رقابت باشند، چندان مشاهده نمی‌شود. این مسئله، خود یک آسیب مهم است که نیازمند بررسی و اصلاح است.

یکی از دلایل این وضعیت را شاید بتوان در نگاه تاریخی ما به مقوله‌ی «کنترل و تمرکز» جست‌وجو کرد. به‌عبارتی، هنگامی‌که رقابت شکل می‌گیرد، کنترل‌پذیری کاهش می‌یابد. چرا که نگاه مدیریتی ما عمدتاً متمرکز است. برای مثال، هنگامی‌که تنها با یک فرد یا نهاد طرف هستیم، کنترل امور آسان‌تر به نظر می‌رسد؛ از همین‌رو، تمایل داریم حوزه‌های متنوع و چندگانه را به یک مجموعه یا شرکت خاص بسپاریم و با یک نهاد واحد تعامل داشته باشیم.

از سوی دیگر، انحصار می‌تواند ناکارآمدی‌های موجود را پنهان کند؛ به همین دلیل، برخی تمایل دارند عملکرد انحصاری را حفظ کنند. گویی قاعده‌ای نانوشته وجود دارد که بر اساس آن، در بسیاری از حوزه‌ها انحصار شکل گرفته است: مانند انحصار در واردات خودرو، نهاده‌های دامی یا برخی محصولات خاص. این انحصار مانند زنجیر، اقتصاد ملی ما را درگیر کرده‌ است. البته همه می‌دانیم که انحصار در برخی حوزه‌های خاص، نظیر خدمات امنیتی یا عدالت، قابل‌قبول و حتی ضروری است. برخی کالاها و خدمات عمومی نیز ذاتاً قابل رقابت نیستند؛ برای مثال، نمی‌توان تأمین امنیت را به نهادهای متعدد سپرد. اما در سایر حوزه‌ها مانند صنعت خودرو، به‌وضوح می‌بینیم که انحصار منجر به ناکارآمدی شده است. در سال‌های اخیر، انحصار در این صنعت نتیجه‌ای جز بهره‌برداری از رانت و امتیازهای دولتی و فناورانه برای تعدادی از شرکت‌های خاص در پی نداشته است.

در برخی صنایع مانند خودروسازی، هنوز صدای نوآوری و تغییر به‌گوش نمی‌رسد. صنعتی که باید ذاتاً

«HIGH-TECH» باشد، عملاً دچار عقب‌ماندگی شده است. بخشی از این وضعیت ناشی از تحریم‌ها، و بخشی دیگر نتیجه‌ی مدیریت ناکارآمد دولتی است.

پلتفرم‌های آنلاین؛ محصول رقابت، اما در دام انحصار

موضوع انحصار طلبی و عدم رقابت در بازار، موضوعی همه‌گیر در کشور است. به‌عنوان مثال، پلتفرم‌های نوین مانند تاکسی‌های اینترنتی، که با ماهیتی نوآورانه و عمر نه‌چندان طولانی، به دام انحصار گرفتار شده‌اند. بااین‌حال، شاهد آن هستیم که برخی اصناف و تشکل‌ها نیز به‌دنبال کنترل و محدودسازی این پلتفرم‌ها هستند. به‌یاد بیاوریم زمانی را که تاکسی‌های اینترنتی وارد بازار شدند و در تقابل با آژانس‌های سنتی قرار گرفتند بسیاری از کارشناسان، از جمله خود من، از این تحول حمایت کردند؛ چراکه نمونه‌ای از «تخریب خلاق» در اقتصاد بود.

«تخریب خلاق» مفهومی است که نشان می‌دهد ساختارهای معیوب و قدیمی جای خود را به فعالیت‌های نوین و مؤثر می‌دهند. این فرآیند همواره در اقتصاد جاری بوده است. به‌عنوان نمونه، روزگاری در هر کوچه چندین آژانس وجود داشت که نیازمند مکان فیزیکی، اپراتور و هزینه‌های بالا بودند. اما امروز، یک پلتفرم می‌تواند همان خدمات را با هزینه کمتر و بهره‌وری بیشتر ارائه دهد.

برای مثال، سرمایه‌ی اصلی پلتفرم‌هایی مانند اسنپ یا تپسی، متعلق به خود شرکت نیست؛ بلکه ابزار کار (مانند خودرو) متعلق به راننده است. این شرکت‌ها صرفاً واسطه‌ای برای اتصال تقاضا به عرضه هستند، اما در ازای این خدمات، کمیسیون نسبتاً بالایی دریافت می‌کنند.

شرکت‌هایی مانند اسنپ که خود زاده‌ی شکست انحصار بودند، امروز به‌شدت انحصارطلب شده‌اند و برای رقبا مانع‌تراشی می‌کنند. این موضوع جای تأمل دارد.

پلتفرم‌هایی که خود نتیجه‌ی رقابت و شکست انحصار بوده‌اند، نباید اکنون به بازتولید انحصار بپردازند. اگر فضای رقابتی وجود نداشت، این پلتفرم‌ها اصلاً امکان ظهور نمی‌یافتند. آن‌ها زاییده‌ی تفکری هستند که بر نوآوری، رقابت و پایان دادن به انحصار تأکید داشت.

امروز، این پلتفرم‌ها عملاً به شکل انحصارگر عمل می‌کنند؛ اما انحصار، هزینه‌های سنگینی بر اقتصاد تحمیل می‌کند؛ زیرا انحصارگر قیمت‌گذار می‌شود، قواعد بازی را تعیین می‌کند و در نهایت همه‌چیز را تحت سلطه‌ی خود درمی‌آورد. چنین وضعیتی برای اقتصاد مناسب نیست و نیاز به بازنگری جدی دارد.

چگونه از تبدیل بازارها به انحصارگری جلوگیری کنیم؟

در این میان، شورای رقابت باید به‌طور فعال وارد عمل شود. نباید اجازه داد حرکت به‌سوی انحصار حتی در مقیاس کوچک شکل بگیرد. در هر جایی که احتمال انحصار وجود دارد، باید ورود رقبا تسهیل شود. اگر ورود به صنعتی سخت است، این وظیفه‌ی حاکمیت است که مانع از تبدیل آن صنعت به یک فضای انحصاری شود.

این رویکرد را می‌توان به سایر حوزه‌های سنتی و سخت‌افزاری نیز تعمیم داد. تصور نادرست آن است که با وجود رقیب، کنترل امور از دست خارج می‌شود؛ در حالی‌که انحصارگر صرفاً به‌دنبال سود و تسلط کامل است.

در بازار رقابتی، قیمت حاصل تعامل میان عرضه و تقاضا است. نه فروشنده به‌تنهایی و نه خریدار به‌تنهایی قادر به تعیین قیمت نیستند؛ بلکه این تعامل منجر به دستیابی به «قیمت تعادلی» می‌شود. یک نهاد ناظر نیز برای نظارت و نه دخالت باید وجود داشته باشد که تنها نقش تسهیل‌گر رقابت را ایفا کند و از شکل‌گیری انحصار جلوگیری نماید.

 

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 511809
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *