تیترها به بورس فرمان میدهند

بازار سهام ایران تحت تأثیر شدید فضای سیاسی، از توافقات هستهای تا نتایج انتخابات، رفتاری هیجانی و غیرقابلپیشبینی از خود نشان میدهد.
جهان صنعت نیوز – در دو ماه گذشته، بازار سهام ایران یکی از پرتلاطمترین دورانهای خود را تجربه کرده است؛ دورانی که بیش از هر زمان دیگری نشان داد شاخصهای بورس چقدر سریع و آشکار به فضای سیاسی کشور واکنش نشان میدهند. از سایه مذاکرات هستهای با غرب که این روزها در مراحل حساس و پایانی قرار دارد، تا تحولات سیاسی داخلی و زمزمههایی از تغییر در کابینه دولت چهاردهم، همه و همه عواملی بودهاند که به شکل واضح و سریع بر رفتار سرمایهگذاران تأثیر گذاشتهاند.
همین چند هفته پیش، زمانی که خبر احتمال دستیابی به توافق موقت با آمریکا به بیرون درز کرد، شاخص کل بورس تهران فقط در چند روز رشدی خیرهکننده را ثبت کرد؛ اما طولی نکشید که با پیچیدهتر شدن مذاکرات و انتشار خبرهایی مبنی بر تعلیق مجدد گفتگوها، روند صعودی بازار جای خود را به سقوطی دوباره داد. همزمان، بحثها و ابهامات پیرامون سیاستهای جدید ارزی دولت نیز به نگرانی سهامداران افزود و نشان داد که بازار سهام ایران چگونه به تیتر اخبار سیاسی و اقتصادی گره خورده است.
اکنون این سؤال مطرح است: چرا بازار سرمایه ایران تا این حد به اخبار سیاسی وابسته است و چگونه میتوان این ارتباط پرریسک را کنترل کرد؟
نوسانهایی که از دل خبرها بیرون میآیند
در بازار سهام ایران، همهچیز به اقتصاد ربط ندارد. گاهی فقط یک خبر سیاسی کافی است تا صدها هزار سهامدار تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. از انتخابات ریاستجمهوری گرفته تا خبرهایی درباره تحریم یا توافق هستهای، بازار سرمایه بیش از آنچه تصور میکنیم، به فضای سیاسی کشور حساس است.
برای مثال، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، شاخص بورس طی چند ماه حدود ۷۲ درصد رشد کرد. دلیلش چه بود؟ نه افزایش سود شرکتها، نه رونق تولید، بلکه امید به تغییر فضای سیاسی و بهبود روابط خارجی. روندی مه طی چند ماه گذشته نیز دیده میشود.
داستان فقط به داخل کشور محدود نمیشود. نمونه روشن آن، توافق هستهای در تیر ۱۳۹۴ است. فقط چند روز پس از اعلام توافق برجام، شاخص بورس نزدیک به ۷۰ هزار واحد رشد کرد. مردم عادی، کارمندان و حتی بازنشستگان که پساندازهایشان را به بازار آورده بودند، امیدوار شدند که روزهای بهتری در راه است. اما مدتی بعد، با انتشار خبرهایی درباره بازگشت تحریمها، بازار دوباره افت کرد.
به بیان ساده، سرمایهگذاران نه با سود شرکتها، بلکه با تیتر اخبار تصمیم میگیرند.
انتخابات؛ شوک روانی بزرگ
نزدیک به هر دوره انتخابات، چه ریاستجمهوری و چه مجلس، بازار سرمایه وارد یک دوران پرهیجان میشود. نه بهخاطر برنامههای اقتصادی نامزدها، بلکه صرفاً بهدلیل حدس و گمانها درباره اینکه چه کسی رئیسجمهور میشود و تیم اقتصادیاش چه سیاستی خواهد داشت.
در سال ۱۳۹۶ نیز بازار همین مسیر را رفت. تنها در فاصله چند هفته تا انتخابات، شاخص بورس تهران بیش از ۷۳ هزار واحد افزایش پیدا کرد. اما درست بعد از اعلام نتایج، آرامش برگشت و روند صعودی متوقف شد. این یعنی بازار خودش را برای «شایعه» گرم میکند، نه برای واقعیت. انتخابات سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۳ نیز این داستان دوباره تکرار شد.
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ در شرایطی برگزار شد که ۱۰ ماه قبل شاخصکل بورس در سقف تاریخی ۲ میلیون واحدی را از دست داده و ریزشهای سنگین را تجربه میکرد، این موضوع موجب مطرح شدن دغدغههای بورسی از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری گشت. اما واکنش شاخصکل بورس به انتخابات ۱۴۰۰ مثبت بود، شاخصکل که یکماه پیش از انتخابات ۴درصد منفی بود یکماه پس از انتخابات ۱۲ درصد رشد کرد.
با اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳، شاخص کل بورس تهران با یک جهش تاریخی ۴.۲ درصدی روبهرو شد که بالاترین میزان رشد در روزهای پس از انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ بازارسرمایه است. در نتیجه این رشد بیش از ۴۵۰هزار میلیارد تومان به ارزش کل بازار سهام اضافه شد. به این ترتیب ارزش بازار سهام ظرف یک روز با ۱۳ میلیارد دلار افزایش که رکورد کمسابقهای در بورس است به ۱۵۶ میلیارد و ۵۱۰ میلیون دلار رسید. همچنین یک روز پس از انتخابات پس از ماهها بیش از ۵۴۰ میلیارد تومان نقدینگی وارد بازار سهام شد و ارزش معاملات خرد از مرز ۳ هزار میلیارد تومان عبور کرد. مروری بر تاریخ برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نشان میدهد که این نخستین بار در تاریخ بازار سرمایه است که بورس به این میزان به موضوع برگزاری انتخابات ریاستجمهوری واکنش نشان میدهد.
تورم هم نقش دارد، اما در کنار سیاست
نرخ تورم یا همان گرانی روزمره، همیشه یکی از دغدغههای مردم و بازار بوده است. اما نکته مهم این است که تورم وقتی با بیثباتی سیاسی همراه میشود، اثر دوچندان دارد. بهطور ساده، اگر مردم حس کنند هم قیمتها بالا میرود و هم آینده کشور نامعلوم است، دیگر میلی به ماندن در بازار سرمایه نخواهند داشت.
چیزی که بیشتر از همه نگرانکننده است، فرار سرمایهگذاران از بورس در زمان بحرانهای سیاسی است. کافی است خبری از تنش یا ناآرامی سیاسی منتشر شود تا صف فروش سهام شکل بگیرد. این یعنی، بازار سرمایه ایران هنوز به بلوغ نرسیده و بشدت «احساسی» رفتار میکند.
مردم اگر احساس ناامنی کنند، پولشان را از بورس بیرون میکشند. حتی اگر شرکتها در وضعیت خوبی باشند.
لینک کوتاه :