ایران زیر ضرب تحریم و بیتدبیری؛ مردم نگران و سرگردان

در اقتصاد ایران، یک توییت، یک شایعه یا یک خبر از مذاکرات کافیست تا مردم با ترس، سرمایههایشان را روانه بازار طلا و دلار کنند. بیثباتی، بیاعتمادی و بیتدبیری، سهضلعی مرگباری شدهاند که سرمایه و آرامش مردم را میبلعند.
فاطمه محمودیفر- جهان صنعت نیوز: امروزه در ایران، حفظ سرمایه و ارزش پول بهشدت تحت تأثیر اخبار داخلی و خارجی قرار دارد، و با بروز کوچکترین مشکل یا پیشرفت در روند مذاکرات، قیمت طلا و ارز دچار نوسان میشود. این شرایط، موجب ایجاد بیاعتمادی و نگرانی در میان مردم میگردد. بسیاری از افراد در این نوسانات اقتصادی متضرر میشوند و در مقابل، عده ای از آن سود میبرند. اکنون این پرسش مطرح است که راه برونرفت از این وضعیت اقتصادی در ایران چیست؟ آیا راهحلهای مؤثر در داخل کشور وجود دارد؟ در چنین شرایطی، مردم سرمایههای خود را در کجا باید قرار دهند تا در برابر کاهش ارزش ریال، از افت ارزش داراییهایشان جلوگیری شود؟
در این خصوص با حسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی گفت و گویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
اقتصاد نفتی، واردات وابسته، سیاست ناپایدار
باید علت این مسئله را که چرا اقتصاد ایران با هر خبر و اتفاقی دچار تلاطم اقتصادی شده و نرخ ارز و طلا در ایران موجب تشویش ذهن مردم میشود، ریشه یابی کرد. ریشه این مسئله به چند علت ساختاری در اقتصاد ما برمیگردد. اول اینکه اقتصاد ایران وابسته به صادرات نفت و تک محصول است. این اقتصاد اگر نفت یا یک محصول خاص صادر نکند، از درآمدهای حاصل از آن محروم شده و دچار مشکل میشود. مصداق بارز آن کشورهایی مانند آرژانتین است که وابسته به صادرات نفت و محصولات کشاورزی میباشد. یا اقتصاد کشور برزیل در ۲۰ سال گذشته، کشور ونزوئلا که نفت در صادرات آن نقش اساسی دارد و همینطور کشور نیجریه. این کشورها اگر برای صادرات تک محصول یا معدود محصولاتشان اتفاقی بیوفتد دولتشان دچار مشکل درآمدی میشود. دوم اینکه وابستگی به واردات اقلام اساسی وجود دارد. کشور ایران همانند بعضی از کشورها بخش عمده ای از وارداتش مربوط به کالاهای اساسی یا نهادههای تولید میباشد. کشوری که به اینگونه وابستگی داشته باشد به نرخ ارز حساسیت پیدا میکند؛ به خصوص که صادراتش هم تک محصولی یا چند محصول خاص باشد.
وابستگی خطرناک؛ وقتی اقتصاد تنها به چند کشور متکی است
نکته بعدی این است که ایران بر اثر تحریم وابسته به چند کشور شدهاست. در چند سال گذشته تعداد کشورهایی که بیش از یک میلیارد دلار کالا برای ما صادر میکردند ۱۲ کشور بودند اما امسال این تعداد به ۴ کشور کاهش یافته است. یعنی شرکای ما هم به علت تحریم محروم شدند و این هم یکی از مشکلات اساسی ما است.
غفلت راهبردی پس از خروج آمریکا از برجام
مسئله دیگر این است که در ۶-۷ سال گذشته با خروج آمریکا از برجام، دولت دوازدهم نتوانست سیاستهای مناسبی در مقابله با تحریمها اتخاذ کند و دچار یک غفلت راهبردی شد. دولت ما نتوانست پیشبینی کند آمریکایی ها از برجام خارج میشوند. علیرغم اینکه ترامپ خود بعد از به قدرت رسیدن در دور اول ریاست جمهوری آمریکا به وضوح گفت که از برجام خارج میشود؛ اما دولت دوازدهم خود بر این باور نبود که این اتفاق میافتد و نتوانست خوب تصمیم بگیرد. درمورد سیاستهای پولی، مالی، ارزی و تجاری ما تصمیم درستی گرفته نشد. بند ۷ سیاستهای کلی اشتغال به این موضوع اشاره دارد: “هماهنگسازی سیاستهای پولی و مالی و ارزی و تجاری”. چون دولت دوازدهم دچار غفلت شد برای ما این اتفاق نیوفتاد. سیاستهایی که دولت دوازدهم اتخاذ کرد نشان از یک تشویش و بی نظمی داشت.
شوکهای پیاپی و ریزشهای دردناک در بورس
ما دچار چند شوک ارزی شدیم. ۷ مهر سال ۱۳۹۷، ۱۵ مهر سال ۱۳۹۹، ۶ اسفند سال ۱۴۰۱ و ۷ فروردین سال ۱۴۰۴. چهار شوک در بازهی ۶ الی ۷ سال اتفاق افتاد و مردم با هر شوکی دچار تشویش، موضعگیریهای شدید برای حفظ ارزش پول و دارای و ثروت خودشان شدند. حادثه وحشتناک دیگری که در گذشته در مرداد ماه سال ۱۳۹۹ و اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ اتفاق افتاد این بود که دو ریزش اساسی و خیلی بد در بازار سرمایه رخ داد. در آنجا هم مردم دچار نا اطمینانیهایی بودند.
وقتی بانک مرکزی بیاعتبار میشود
مجموع این عوامل باعث شده است که در هر موضوع مرتبط با تحریم، مردم به بازارهای غیرمولد روی بیاورند. حتی اگر مردم نیز به طور گسترده به این بازارها روی نیاورند، نرخهای غیررسمی در بازارهای غیرمولد، مانند بازار طلا و نرخ غیررسمی دلار که سازوکار آنها در فضاهایی مانند اتاقهای شرطبندی تعیین میشود، موجب شده است که بانک مرکزی در تعیین نرخها مرجعیتی نداشته باشد. این وضعیت باعث شده است که هم مردم و هم کشور آسیب ببینند. امروزه مشاهده میشود که هر کس بخواهد از نرخ طلا یا دلار مطلع شود، به تابلوهای بانک مرکزی مراجعه نمیکند، بلکه به سراغ شبکههای مجازی میرود. تابلوهای بانک مرکزی هیچ نقشی در اعلام نرخ طلا و دلار ندارند. این بیمرجعیتی بانک مرکزی آسیبهای جدی به اقتصاد ایران وارد کرده است که متأسفانه ناشی از ضعف حکمرانی ماست.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :