معضل سوخت؛ از آزادسازی تا مافیای قاچاق

اعتصاب کامیونداران در روزهای اخیر سرخط اخبار بوده است. مسئولین میگویند ردپای قاچاقچیان در این قضیه دیده میشود؛ رانندگان اعتراض دارند. راهحل بحران سوخت در کشور چیست؟
فاطمه محمودیفر- جهان صنعت نیوز: اعتصاب کامیونداران در روزهای اخیر، در شرایطی شکل گرفته که هیچگونه تغییر قیمتی در نرخ سوخت اعمال نشده و توزیع بر اساس بارنامه و سامانههای رسمی انجام میشود. به گفته برخی منابع مطلع، جریانهایی که در قاچاق سازمانیافته سوخت نقش دارند، عامل اصلی تحریک به این حرکت صنفی بودهاند. برای بررسی ابعاد ماجرا، تحلیل دلایل پنهان و پیامدهای احتمالی آن با احمد جانجان کارشناس اقتصادی مصاحبه کردیم که در ادامه خواهید خواند.
قیمت سوخت ثابت ؛ اعتصاب بدلیل ردپای مافیا
اعتصاب کامیونداران بدون دلیل منطقی است؛ زیرا قیمت سوخت افزایش نیافته است. طبق بارنامه، قیمت سوخت همچنان ۳۰۰ تومان است. کامیونها جز بر اساس بارنامه فعالیت دیگری انجام نمیدهند. دلیل این اعتصاب آن است که عدهای از افراد که در قاچاق سوخت (مافیای قاچاق سوخت) فعالیت دارند، این موضوع را بهانه کرده و دیگران را تحریک کردهاند تا اعتصاب کنند.
روال قانونی حملونقل و بارنامه بدون تغییر
جز این مورد، دلیل دیگری برای این اتفاق وجود ندارد. وقتی گفته میشود که قیمت سوخت همچنان ۳۰۰ تومان است، به این معناست که بر اساس پیمایش، سوخت با همان نرخ پیشین در اختیار رانندگان قرار میگیرد و افزایشی در کار نیست. تنها شرط آن، ارائه بارنامه الکترونیکی و استفاده از سامانه جیپیاس است. آن گروهی که معترض هستند، به احتمال زیاد در امر قاچاق سوخت فعالیت دارند؛ چرا که قصد دارند جیپیاسهای خود را خاموش کرده، سوخت اضافه دریافت کنند و به مسیرهای قاچاق بروند.
در غیر این صورت، رانندهای که بار را از شمال به جنوب یا از شرق به غرب منتقل میکند، مگر غیر از این است که بارنامه دریافت میکند؟ مگر غیر از این است که بارش بیمه و ایمن میشود؟ مگر غیر از این است که روی سکو رفته و بارنامهاش را تحویل میگیرد؟ همه این مراحل هماکنون نیز به صورت روتین در حال اجراست. اما اکنون به دلیل بهروزرسانی سامانه و با وجود اینکه قرار نیست این سامانه همه امور را انجام دهد، باز هم ممکن است راهی برای دور زدن آن پیدا شود.
به هر حال، این مخالفتها و اعتصابها ناشی از فعالیت کسانی است که در قاچاق سوخت مشغولاند و منافعشان به خطر افتاده است.
آزادسازی قیمت سوخت؛ ضرورتی اجتنابناپذیر
واقعیت این است که ما باید طی یک بازه زمانی مشخص و از پیش اعلامشده، در طول چند سال، اقدام به آزادسازی قیمتها کنیم. در حقیقت، این آزادسازی یک فرآیند همزمان است؛ به این معنا که همزمان با افزایش قیمت کالا و خدمات، حقوق و دستمزد نیز افزایش مییابد. در چنین فرآیندی، بهتدریج به سمت آزادسازی بهای انرژی حرکت میکنیم و همزمان توان خرید مردم نیز حفظ میشود.
سوخت ارزان، قاچاق گسترده؛ کشور در آستانه بحران گازوئیل
میخواهم بگویم که اگر ساختار فسادآور فعلی ادامه پیدا کند، حتی تا سال آینده نیز قادر به تأمین گازوئیل نخواهیم بود. قاچاق گازوئیل نیز به حدی افزایش خواهد یافت که همانطور که سال گذشته بهدلیل کمبود بنزین ناچار به واردات آن شدیم، در مورد گازوئیل نیز به واردات و تهاتر با مازوت روی خواهیم آورد؛ یعنی سواپ غیرهمنام انجام خواهیم داد. این مسئله باید بهصورت جدی ساماندهی شود. همانند بسیاری از کشورهای دنیا، سوخت باید بر اساس قیمت روز و ارزش ذاتی خود عرضه شود تا بتوان آن را با نرخ واقعی به فروش رساند و از قاچاق جلوگیری کرد. در غیر این صورت، این روند ادامه خواهد یافت.
اصلاحات قیمتی؛ مسئلهای حاکمیتی و نیازمند پشتوانه اجتماعی
در مورد موضوع آزادسازی قیمت سوخت توسط دولت و اینکه آیا این اقدام پشتوانه اجتماعی دارد یا نه، باید گفت که این مسئله یک موضوع حاکمیتی است. حاکمیت باید از آن پشتیبانی کند و موضوعی نیست که بتوان با آن شوخی کرد. این وضعیت، نتیجه اهمال دولتهای مختلف در اعمال حاکمیت است. حاکمیت به این معناست که از مجمع تشخیص مصلحت نظام تا مجلس شورای اسلامی، قوای سهگانه و سایر نهادهای حاکمیتی باید از این موضوع حمایت کنند و خواستار اجرای آن باشند.
در دولت آقای احمدینژاد نیز زمانی که این اقدام صورت گرفت، همه نهادها پشت یکدیگر بودند. در حالیکه آن دولت، پشتوانه اجتماعی چندانی نداشت؛ زیرا در سال ۱۳۸۹ و تنها یک سال پس از وقایع آشوبآفرین سال ۱۳۸۸ و کاهش سرمایه اجتماعی دولت، این کار انجام شد. بنابراین، میتوان گفت اکنون نیز تقریباً در شرایط مشابهی هستیم. تنها راه موفقیت، حمایت همهجانبه کلیه ساختارهای دولتی، حاکمیتی، نظامی و امنیتی از این سیاست است.
رسانه و شفافسازی؛ کلید موفقیت در آزادسازی
از سوی دیگر، بستر رسانهای از هر چیز مهمتر است. من به خاطر دارم که در انتهای دولت اول و ابتدای دولت دوم آقای احمدینژاد، تقریباً تمامی شبکهها درباره هدفمندسازی یارانهها و کارت سوخت برنامهسازی میکردند. به نظر من، اکنون نیز باید چنین شود. مردم باید در جریان اقدامات آتی قرار گیرند و کارشناسان مختلف در رسانهها حضور یابند و با یکدیگر گفتوگو و مناظره کنند تا این مسئله بهخوبی برای جامعه روشن شود. تجربه آبان ماه سال ۱۳۹۸ بسیار بد بود. آن اساساً اقدامی اشتباه بود که از دریچهای نادرست اجرا شد و صرفاً با نگاهی قیمتی و غیرمنطقی به آن پرداخته شد؛ در حالیکه میبایست بستهای جامع از اقدامات مورد نظر قرار میگرفت.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :
امیدوارم به زودی این مشکل حل بشه