انرژی هستهای؛ راهبرد بقا یا بهانه تحریم علیه ایران؟

ترامپ در مصاحبه اخیر خود با فاکس نیوز ضمن تکرار ادبیات گذشته خود گفته که ایران چون نفت دارد به انرژی هستهای نیازی ندارد! این در حالی است که آمریکا؛ بزرگترین دارنده زیرساخت هستهای در دنیاست و جهان به انرژی هستهای بهعنوان راهحلی برای تضمین بقا و پایداری انرژی نگاه میکند.
جهان صنعت نیوز، « ایران نفت زیادی دارد و به انرژی هستهای نیازی ندارد!» این بخشی از اظهارات ترامپ رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با فاکس نیوز است. او در این مصاحبه انرژی اتمی صلح آمیز را برای کشورهایی که نفت ندارند، خوب میداند و معتقد است ایران چون نفت دارد نباید انرژی هستهای داشته باشد!» آمریکا؛ بزرگترین دارنده زیرساخت هستهای در جهاناین ادعای ترامپ در حالی مطرح میشود که خود آمریکا، بهعنوان نخستین تولیدکننده نفت جهان، در عین بهرهبرداری از منابع عظیم فسیلی، بهشدت به انرژی هستهای وابسته است.آمریکا با داشتن ۹۳ رآکتور فعال در ۳۰ ایالت و تولید سالانه ۸۰۰ میلیارد کیلوواتساعت برق هستهای، بزرگترین تولیدکننده برق اتمی در جهان محسوب میشود. حدود ۱۸ درصد از برق این کشور از انرژی هستهای تأمین میشود، که معادل یکچهارم کل برق هستهای تولیدشده در دنیاست. این در حالی است که واشنگتن، با این سطح از وابستگی به انرژی هستهای، در قبال برنامه صلحآمیز ایران همواره رویکردی سلبی، مداخلهجویانه و خصمانه اتخاذ کرده است.
فرانسه؛ رهبری اروپا با دو سوم برق از اتم
فرانسه نیز با ۵۶ رآکتور فعال، حدود ۶۸ درصد از برق مصرفی خود را از انرژی هستهای تأمین میکند. این کشور اروپایی، نهتنها وابستگی جدی به انرژی اتمی دارد، بلکه از این مزیت برای صادرات برق به آلمان، اسپانیا و ایتالیا نیز بهرهمند است. سیاستگذاریهای جدید فرانسه شامل ساخت شش رآکتور پیشرفته EPR تا سال ۲۰۳۵ است و انرژی هستهای را یک «افتخار ملی» میداند، نه تهدید یا مانع توسعه.
امارات و عربستان؛ رقابت در مسیر اتمی با وجود ذخایر نفتی
کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز با وجود دارا بودن ذخایر عظیم نفتی، بهطور رسمی وارد عرصه هستهای شدهاند. امارات با همکاری کره جنوبی، نخستین کشور عربی دارای نیروگاه هستهای شده و تا ۲۵ درصد برق خود را از اتم تأمین میکند. عربستان نیز بهدنبال ساخت دو رآکتور بزرگ و همکاریهای گسترده با چین، روسیه و فرانسه است و برای تأمین آب شرب و برق از مسیر هستهای برنامهریزی کرده است. این کشورها نهتنها از مخالفت آمریکا در امان ماندهاند، بلکه از حمایتهای فنی و دیپلماتیک واشنگتن نیز برخوردارند.بازگشت مصر و آفریقا به انرژی هستهای پس از دههها تعلیقدر شمال آفریقا، مصر پس از شصت سال تعلیق، یک پروژه عظیم نیروگاه هستهای را با همکاری روسیه آغاز کرده که شامل ساخت چهار رآکتور تا سال ۲۰۳۰ است. غنا نیز بهعنوان یکی از کشورهای کمتر توسعهیافته آفریقایی، قرارداد ساخت نخستین نیروگاه خود را امضا کرده و در مسیر پیوستن به باشگاه کشورهای هستهای قرار دارد.
چین و هند؛ فرماندهان شرقی در مسابقه اتمی
در شرق آسیا، چین و هند با سرعتی بیسابقه در حال توسعه زیرساختهای هستهای هستند. چین با ۵۶ رآکتور فعال و ۲۷ واحد در حال ساخت، برنامهریزی کرده تا سال ۲۰۳۵ به ظرفیت ۲۰۰ گیگاوات برق هستهای برسد و با سرمایهگذاری ۴۴۰ میلیارد دلاری، ۱۵۰ رآکتور جدید بسازد. هند نیز با هدف رسیدن به ظرفیت ۶۴۰۰۰ مگاواتی تا سال ۲۰۳۲، یازدهمین کشور جهان از نظر برنامهریزی در حوزه انرژی هستهای است.
بنگلادش، کانادا، غنا؛ حرکت کشورهای کوچک به سوی استقلال انرژی
حتی کشورهای کوچکتری مانند بنگلادش، کانادا و غنا نیز وارد عرصه توسعه انرژی هستهای شدهاند. کانادا با تمرکز بر فناوری رآکتورهای ماژولار کوچک (SMR)، در حال تأمین برق صدها هزار خانه است و بنگلادش تا سال ۲۰۲۵ نیروگاه ۲۴۰۰ مگاواتی خود را به شبکه برق متصل میکند.چرا ایران نباید داشته باشد؟مجموع این دادهها این واقعیت را آشکار میسازد؛ که جهان به انرژی هستهای نه بهعنوان یک ابزار تجملاتی یا تزئینی، بلکه بهعنوان راهحلی برای تضمین بقا و پایداری انرژی نگاه میکند. در چنین شرایطی، مخالفت ایالات متحده با برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران، آنهم در حالی که ایران عضوی از NPT است، هیچ مبنای منطقی، فنی یا حقوقی ندارد. آمریکا خود بزرگترین مصرفکننده، تولیدکننده و صادرکننده فناوری هستهای در جهان است؛ اما از ایران میخواهد بهدلیل داشتن نفت و گاز، از این حق مشروع صرفنظر کند.این استاندارد دوگانه زمانی آشکارتر میشود که کشورهای همپیمان آمریکا، از جمله عربستان و امارات، بدون مانع و با چراغ سبز واشنگتن، در حال توسعه برنامه هستهای خود هستند، در حالیکه ایران با تحریم، تهدید و ترور دانشمندانش مواجه میشود.
مشکل آمریکا با ایران، انرژی هستهای نیست
آنچه در مجموع از رفتار و گفتار مقامات آمریکایی میتوان دریافت، این است که موضوع واقعی، برنامه هستهای نیست. مسأله اصلی، استقلال سیاسی ایران و الگوی حکمرانی برخاسته از اراده ملی است. آمریکا با کشوری که برخلاف ارادهاش حرکت میکند، باج نمیدهد، تسلیم نمیشود و وابسته نیست، مشکل دارد. بنابراین، مخالفت آمریکا با برنامه صلحآمیز هستهای ایران، بهانهای برای فشار به نظامی است که مستقل مانده و حاضر نیست در نظم تحمیلی غرب هضم شود.
سیاسیلینک کوتاه :