xtrim

شوک چینی، نسخه آمریکایی

بررسی واقع‌گرایانه تأثیر شوک چین نشان می‌دهد که برخلاف تصورات رایج، تجارت با چین نه تنها باعث حذف گسترده اشتغال در آمریکا نشد، بلکه موجب تحول ساختاری در بازار کار و رفاه مصرف‌کننده شد.

جهان صنعت نیوز – هرچند شوک وارداتی ناشی از رشد اقتصادی چین بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۱ منجر به بیکاری در برخی مناطق صنعتی آمریکا شد، اما این اثرات به‌صورت ملی باعث کاهش اشتغال نشدند. مطالعات جدید نشان می‌دهند که جابه‌جایی شغل‌ها به نفع بخش خدمات و فناوری، رشد اشتغال را در سایر مناطق تقویت کرده و حتی واردات ارزان‌تر منجر به افزایش رفاه مصرف‌کنندگان و کاهش هزینه تولید برای شرکت‌ها شده است. بخش بزرگی از از دست رفتن مشاغل کارخانه‌ای در آمریکا نیز نه به‌خاطر چین، بلکه ناشی از اتوماسیون و رشد بهره‌وری بوده است. بنابراین، تصویر کلی از تأثیر چین بر اقتصاد آمریکا بسیار پیچیده‌تر و متعادل‌تر از آن چیزی است که روایت‌های ساده‌انگارانه نشان می‌دهند.

واقعیت پشت پرده‌ شوک چین

برخی از سیاستمداران و اقتصاددانان بر این باورند که رشد اقتصادی چین و افزایش صادرات این کشور باعث از بین رفتن حدود ۲.۴ میلیون شغل در آمریکا بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۱ شده است. اما این فرضیه در حقیقت فقط روی آنچه در بازارهای کار محلی رخ داده تمرکز داشته‌اند و توجهی به وضعیت اشتغال در کل کشور آمریکا نداشتند.

درست است که مناطقی که در معرض رقابت شدید واردات از چین بودند، کاهش شدید اشتغال در بخش تولید و افزایش بیکاری محلی را تجربه کردند. اما نکته مهم این است که بسیاری از کارگران بیکار شده در همان مناطق ماندند و به دنبال شغل جدید در جای دیگر نرفتند. جای تعجب نیست که نظریه شوک چینی با استقبال زیادی از مواجه شدند، چون درد واقعی در قلب صنعتی آمریکا را نشان می‌دادند. اما اشتباه است اگر شوک چین را به‌عنوان داوری نهایی درباره اشتغال در کل آمریکا تلقی کنیم.

شواهد روزافزونی وجود دارد که نشان می‌دهد هرچند واردات از چین برخی مناطق آمریکا را به‌شدت تحت فشار قرار داد، اما این موضوع منجر به کاهش گسترده اشتغال در سراسر ایالات متحده نشد. تحقیقات اخیر از دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) نشان داده‌اند که از دست رفتن شغل در برخی مناطق با ایجاد شغل در مناطق دیگر جبران شده است. مناطق صنعتی در غرب میانه و جنوب آمریکا دچار افت اشتغال شدند، اما در عوض شغل‌های خدماتی در مناطقی مانند ساحل غربی و شمال‌شرقی، به‌ویژه در مراکز فناوری، رشد پیدا کردند. به‌عبارت دیگر، رقابت وارداتی باعث جابه‌جایی شغل‌ها شد، نه حذف آن‌ها.

حتی با بررسی زنجیره‌های تأمین، پژوهشگران دریافته‌اند که شوک چین بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ باعث افزایش اندکی در کل اشتغال ایالات متحده شده است. واردات ارزان‌تر، هزینه‌ها را برای کسب‌و‌کارها و مصرف‌کنندگان کاهش داد، که به تحریک تقاضا و رشد اشتغال در دیگر بخش‌ها انجامید. به‌طور میانگین، در هر منطقه‌ای که در معرض تجارت با چین بود، رشد اشتغال ۱.۲۷ درصد و افزایش دستمزدها به‌دست آمد. به‌طرز قابل‌توجهی، حتی در برخی جوامعی که شدیداً از رقابت وارداتی آسیب دیدند، اثر کلی بر اشتغال مثبت بود، زمانی که مشاغل خدماتی جدید نیز در نظر گرفته شدند.

این به این معنا نیست که کارگران تولیدی که در این گذار شغل خود را از دست دادند، رنج نکشیدند. بسیاری از کسانی که شغل‌های خوب کارخانه‌ای خود را از دست دادند، با مشکلات زیادی مواجه شدند و حاضر به جابه‌جایی نیز نشدند. تراژدی شوک چین، عمدتاً یک تراژدی محلی است.

اما در کل، تعداد شغل‌ها در ایالات متحده نسبتاً ثابت ماند و حتی اندکی افزایش یافت؛ درحالی‌که مردم خود را با رقابت وارداتی از چین تطبیق دادند. مناطق در معرض تجارت از سال ۲۰۱۰ به بعد توانستند با جذب نیروی کار جوان، مهاجران خارجی، زنان و افراد تحصیل‌کرده در مشاغل خدماتی، بهبود پیدا کنند.

آنچه در میان نگرانی‌ها درباره از دست رفتن شغل گم شده، این است که تجارت با چین مزایای قابل‌توجهی برای اقتصاد آمریکا به همراه داشته است. بارزترین آن‌ها، کاهش قیمت‌هایی است که آمریکایی‌ها برای کالاهایی چون پوشاک، لوازم الکترونیکی و مبلمان می‌پردازند. یک مطالعه نشان داده است که افزایش یک درصدی واردات از چین باعث کاهش ۱.۹ درصدی قیمت مصرف‌کننده در ایالات متحده شده است. برای هر شغل کارخانه‌ای که به دلیل رقابت چینی از بین رفته، مصرف‌کنندگان آمریکایی به‌طور مجموع، حدود ۴۱۱ هزار دلار رفاه مصرف‌کننده به‌دست آورده‌اند. این اثر موسوم به «اثر والمارت»، به‌ویژه به نفع خانواده‌های با درآمد متوسط و پایین بوده، که سهم بیشتری از بودجه‌شان را صرف کالاهایی می‌کنند که چین در تولید آن‌ها متخصص است.

کسب‌و‌کارهای آمریکایی نیز سود برده‌اند. تولیدکنندگانی که از قطعات و مواد وارداتی استفاده می‌کنند، از ورودی‌های ارزان‌تر بهره‌مند شدند، که آن‌ها را در سطح جهانی رقابتی‌تر کرد. برای مثال، یک شرکت لوازم خانگی آمریکایی می‌تواند قطعات چینی ارزان بخرد، هزینه تولید خود را پایین نگه دارد، قیمت محصول نهایی را کاهش دهد و شاید حتی بتواند کارگران بیشتری استخدام کند. بسیاری از مطالعات مربوط به شوک چین به این اثرات مثبت برای تولیدکنندگان یا مصرف‌کنندگان نپرداخته‌اند، اما هر ارزیابی منصفانه از تأثیر چین بر اقتصاد آمریکا باید این جنبه‌ها را نیز در نظر بگیرد.

مهم است که شوک چین را در کنار نیروی قدرتمند دیگری که تولید را دگرگون کرده، بررسی کنیم: اتوماسیون (خودکارسازی). حتی اگر ایالات متحده به‌نوعی از واردات چینی فاصله می‌گرفت، باز هم بسیاری از شغل‌های کارخانه‌ای به دلیل جایگزینی با ماشین‌آلات و نرم‌افزارها از بین می‌رفتند.

برنده‌ی جایزه نوبل، دارون عجم‌اوغلو، و همکارش پاسکوال رستروپو نشان دادند که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۷، استفاده از ربات‌های صنعتی در آمریکا منجر به از بین رفتن بین ۳۶۰ هزار تا ۶۷۰ هزار شغل شده است. در این بازه، تعداد ربات‌های صنعتی در ایالات متحده و اروپای غربی چهار برابر شده بود.

یکی دیگر از تحلیل‌های مشهور نشان داده که حدود ۸۸ درصد از شغل‌های از دست‌رفته در بخش تولید در دهه ۲۰۰۰ ناشی از رشد بهره‌وری بوده‌اند، از جمله بهره‌وری حاصل از خودکارسازی. چه کاری توسط یک ماشین در اوهایو انجام شود یا توسط کارگری با دستمزد پایین در پکن، در هر صورت آمریکایی‌های کمتری برای تولید همان میزان کالا مورد نیاز خواهند بود.

خطر سرزنش کردن تجارت با چین این است که ایالات متحده ممکن است مشکل را اشتباه تشخیص دهد و به‌دنبال راه‌حل‌های نادرست برود. هرچند تعرفه‌ها بر کالاهای چینی ممکن است چند شغل کارخانه‌ای را بازگردانند، اما قیمت‌ها را برای همه افزایش می‌دهند و به کسب‌و‌کارهایی که به واردات متکی هستند آسیب می‌زنند. تلاش‌های کنونی برای بازگرداندن گذشته از طریق وضع تعرفه‌ها، درمانی پرهزینه برای مشکلی است که به‌درستی درک نشده است.

منبع: وال استریت ژورنال

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 515466
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *