xtrim

ترامپ و نمایشی به سبک فاشیسم نرم

نمایش نظامی ترامپ در لس‌آنجلس، تکرار خطرناک تاکتیک‌های یپی‌وار برای بهره‌برداری سیاسی از بی‌نظمی است.

جهان صنعت نیوز –  اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان « بی‌نظمی آمریکایی» به بررسی اعتراضات در آمریکا و تحلیل استراتژی ترامپ در خصوص این موضع پرداخته‌است. در مواجهه با اعتراضات در لس‌آنجلس، دونالد ترامپ با اعزام نمادین نیروهای نظامی تلاش دارد خود را مدافع نظم و قانون جلوه دهد؛ اقدامی که به‌زعم منتقدان بیش از آن‌که امنیت‌محور باشد، نمایشی سیاسی برای تحریک مخالفان و بسیج حامیانش است. این رویکرد یادآور استراتژی یپی‌های دهه ۶۰ است که در تحریک افکار عمومی ناکام ماندند، و حالا با احتمال تکرار خشونت و قطبی‌سازی شدید، آمریکا در آستانه لحظه‌ای خطرناک قرار دارد.

بی‌نظمی آمریکایی

ترامپ و نمایشی به سبک فاشیسم نرم اکونومیست

در دهه ۱۹۶۰، گروهی به نام «یپی‌ها» – جوان های لیبرال و سنت شکن سال های هفتاد میلادی – نظریه‌ای درباره‌ی چگونگی دگرگون‌کردن آمریکا داشتند. آن‌ها معتقد بودند که نظام حاکم فاسد است و بهترین راه برای نشان‌دادن این فساد، خلق صحنه‌هایی نمایشی برای تلویزیون است. آن‌ها اسکناس‌هایی را در تالار بورس نیویورک پخش کردند و گردهمایی بزرگی برگزار کردند تا پنتاگون را از جا بلند کنند (به‌صورت نمادین). برخی‌شان باور داشتند که اگر پلیس یا سربازان به معترضان حمله کنند، مردم آمریکا پی خواهند برد که در یک دولت فاشیستی زندگی می‌کنند و علیه آن قیام خواهند کرد.

اما این تاکتیک‌ها نتیجه‌ معکوس داشتند: اکثریت خاموش با دیدن این نمایش‌ها به ریچارد نیکسون رأی دادند. یپی‌ها به‌اشتباه در سمت نادرست یکی از شکاف‌های بنیادین سیاست ایستاده بودند: اینکه چه کسی نماینده‌ نظم و قانون است.

با اعزام نیروهای نظامی به لس‌آنجلس، دونالد ترامپ تلاش می‌کند نشان دهد که او نماینده‌ نظم است. مخالفان او، از جمله شهردار لس‌آنجلس «کارن باس» و فرماندار کالیفرنیا «گاوین نیوسام»، معتقدند که او عمداً در حال تحریک به بی‌نظمی است. این منازعه نه تنها برای دومین شهر بزرگ آمریکا، بلکه برای کل کشور اهمیت دارد. ترامپ به‌تازگی فرمولی برای دامن‌زدن به تنش ارائه داده است. اگر این فرمول برایش موفقیت‌آمیز باشد، بی‌شک دوباره از آن استفاده خواهد کرد. تمامی شهرهای بزرگ آمریکا جمعیت قابل‌توجهی از مهاجران فاقد مدارک رسمی دارند و تقریباً همگی توسط شهرداران دموکرات اداره می‌شوند. ترامپ بر این باور است که چرخه اعتراض، خشونت و سرکوب به نفع او تمام می‌شود و رقبای او را افراطی جلوه می‌دهد.

شکاف حزبی در آمریکا موضوع تازه‌ای نیست. اما مردم، با وجود تنش‌های آنلاین، در تعاملات روزمره معمولاً سیاست را کنار می‌گذارند. با این حال، رویارویی در مرکز شهر لس‌آنجلس متفاوت به نظر می‌رسد. برخلاف درگیری‌های ترامپ با دانشگاه‌ها یا مؤسسات حقوقی، این بار موضوع به نیروهای نظامی واقعی مربوط می‌شود. فارغ از اینکه چه کسی عامل خشونت باشد، این تنش می‌تواند گسترش یافته و خطرناک‌تر شود.

یک سوی این ماجرا، از اقدامات ترامپ حمایت می‌کند. از نگاه این بخش از جامعه، لس‌آنجلس و سایر شهرهای بزرگ پناهگاه دشمنان داخلی هستند؛ مهاجرانی که پرچم کشورهای بیگانه را حمل می‌کنند. در این روایت، شهرداران و فرمانداران دموکرات نه تنها مانع مقابله دولت با این «دشمنان» می‌شوند، بلکه با ارائه حمایت‌های قانونی و خدمات رفاهی به قانون‌شکنان، به آن‌ها پاداش می‌دهند. به این ترتیب، آن‌ها به رئیس‌جمهور و مردم آمریکا که به او رأی داده‌اند بی‌احترامی می‌کنند و همچنین به نیروهای پلیس و نظامی خیانت می‌ورزند. حامیان ترامپ معتقدند که او باید همین سیاست را در قبال شیکاگو و نیویورک نیز اجرا کند.

از سوی دیگر، برای مخالفان ترامپ، این اقدامات توهینی به ارزش‌های بنیادین آمریکا است. آن‌ها بر این باورند که دولت فدرال که زمانی با اعزام گارد ملی در برابر خواست فرمانداران نژادپرست، از حقوق مدنی دفاع می‌کرد، اکنون می‌خواهد همان نیروها را برای سرکوب حقوق مدنی و اخراج مهاجران غیرسفیدپوست به کار بگیرد. درست است که مهاجران فاقد مدرکی که مرتکب جرائم سنگین شده‌اند باید اخراج شوند، اما دولت کنونی به‌دنبال اخراج مهاجرانی است که قانون‌مدار، پرتلاش و زحمتکش‌اند. رئیس‌جمهوری که روز ششم ژانویه ۲۰۲۱ خشونت طرفدارانش علیه کنگره را تحسین کرد، اکنون به دنبال حکومت فردی است و علاقه دارد که حضور نیروهای نظامی در خیابان‌ها به امری عادی تبدیل شود؛ شواهدی از این میل را می‌توان در رژه‌ نظامی باشکوهی دید که او برای روز تولدش در ۱۴ ژوئن برنامه‌ریزی کرده است.

این شرایط، به‌شکل نگران‌کننده‌ای یادآور دهه‌ی ۱۹۶۰ است—نه فقط به این دلیل که آخرین باری که رئیس‌جمهوری آمریکا گارد ملی را برخلاف خواست یک فرماندار به کار گرفت، به همان دوران بازمی‌گردد. خوشبختانه—حداقل تا این لحظه—تفاوت‌هایی نیز وجود دارد.

یکی از این تفاوت‌ها در مقیاس است. زمانی که در سال ۱۹۶۵ محله‌ واتس در لس‌آنجلس صحنه‌ شورش شد، ۳۴ نفر کشته و ۱۰۰۰ نفر دستگیر شدند. اما در اعتراضات این هفته، با اینکه چند خودرو به آتش کشیده شد و به سمت نیروهای پلیس ترقه پرتاب کردند، خشونت‌ها محدود باقی ماند و پلیس به‌خوبی مدیریت اوضاع را بر عهده داشت. خانم باس، که او نیز در جبهه‌ مدافعان نظم قرار دارد، عاقلانه اقدام به اعلام منع آمد و شد کرد. تاکنون چند صد نفر دستگیر شده‌اند. هنوز هیچ‌کس جان خود را از دست نداده است.

تفاوت دیگر به خود نیروهای نظامی مربوط می‌شود. زمانی که در دهه‌ ۶۰ گارد ملی به خیابان‌ها فرستاده شد، آمریکا در حال جنگ بود و برخی معترضان با دشمنان همدلی داشتند. آن دهه‌ای که به تصویب قانون حقوق مدنی و رؤیای مارتین لوتر کینگ انجامید، با مرگ چهار دانشجو به ضرب گلوله‌ گارد ملی در دانشگاه ایالتی کنت در اوهایو پایان یافت. اما در سال ۲۰۲۵، روابط میان نظامیان و جامعه‌ مدنی در جایگاه متفاوتی قرار دارد. اغلب سربازان تمایلی به مواجهه با هم‌میهنان خود در خیابان‌ها ندارند. برای مثال، زمانی که اخیراً سربازان ارتش با لباس استتاری به درخواست فرماندار برای نظارت بر متروی نیویورک اعزام شدند، کسی این اقدام را نشانه‌ای از استبداد یا فاشیسم تلقی نکرد.

آخرین تفاوت این است که اعزام نیرو به لس‌آنجلس—به‌درستی با توجه به صنعت مشهور این شهر یعنی سینما—بیش از آنکه برای تأمین واقعی نظم باشد، یک نمایش است، نمایشی حساب‌شده و نمایشی رسانه‌ای. ترامپ خود به‌نوعی به این امر اذعان کرده، آن هم از طریق نحوه‌ فدرال‌سازی گارد ملی کالیفرنیا. او مقرراتی وضع کرده که به نیروها تنها اجازه می‌دهد از اموال فدرال محافظت کنند، نه اینکه وارد کنترل جمعیت یا اجرای قوانین مهاجرتی شوند. برای ترامپ، جذابیت «اعزام تفنگداران دریایی» نه در کاربرد واقعی‌شان، بلکه در امکان اعلام همین جمله است: «تفنگداران را بفرستید!» این جمله به او اجازه می‌دهد کاری که بیشتر از همه دوست دارد انجام دهد: لیبرال‌ها را خشمگین کند، چهره‌ای مقتدر از خود نشان دهد و اخبار را در اختیار بگیرد. این نمایش تصاویری خلق می‌کند از سربازانی که در مقابل معترضانی ایستاده‌اند که پرچم مکزیک به‌دوش دارند، در حالی‌که در پس‌زمینه شعله‌های آتش و دود دیده می‌شود. اخبار مربوط به ایلان ماسک یا پرونده‌ اپستین دیگر متعلق به دیروز است. چه چیزی می‌تواند بهتر از این باشد؟

با این حال، آنچه به نفع ترامپ است، برای آمریکا خطرناک است. رئیس‌جمهور همانند یک یپیِ واپس‌گرا عمل می‌کند، و اقدامات بی‌مهابای او به نظر می‌رسد با هدف تحریک و عصبانیت مخالفان طراحی شده‌اند. با اینکه فرماندهان ارتش ترجیح می‌دهند از سیاست فاصله بگیرند، اما ترامپ در دهم ژوئن در پایگاه «فورت براگ» گردهمایی برگزار کرد و در آنجا سربازان را در فضای پرشور «دوباره آمریکا را عظیم کن» تحریک کرد. به‌راحتی می‌توان تصور کرد که در لس‌آنجلس یا دیگر شهرهایی که برای آخر هفته اعتراضاتی در آن‌ها برنامه‌ریزی شده، یک درگیری ساده به بی‌نظمی شدید یا حتی خشونت مرگبار ختم شود.

این لحظه‌ای بسیار خطرناک برای آمریکاست. گاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، در سخنرانی‌اش در همان روز، یعنی دهم ژوئن، لحن درستی اتخاذ کرد. او ترامپ را متهم کرد که «نمایش را به امنیت عمومی ترجیح داده»، و در عین حمایت از اعتراضات مسالمت‌آمیز هشدار داد: «رفتار مجرمانه تحمل نخواهد شد. نقطه سر خط.»

 

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 516234
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *