از تنگه هرمز تا وال استریت

درگیری نظامی ایران و اسرائیل با اثرگذاری عمیق بر بازارهای جهانی، به عنوان یک ابرشوک ژئوپلیتیکی، جهتگیری سرمایه، قیمت انرژی و سیاستهای پولی بانکهای مرکزی را تحت تأثیر قرار داده است.
جهان صنعت نیوز – در دنیای بههمپیوسته اقتصاد جهانی، اتفاقات ژئوپلیتیکی دیگر صرفاً رویدادهایی در حاشیه معادلات مالی نیستند، بلکه خود به متغیرهایی تعیینکننده در مسیر حرکت بازارهای مالی تبدیل شدهاند. یکی از تازهترین مصادیق این تأثیرگذاری، تشدید درگیریهای نظامی میان ایران و اسرائیل است که با تبادل آتشهای سنگین، حملات موشکی و تهدیدهای متقابل به مرحلهای بیسابقه رسیده و اثرات آن به وضوح در بازارهای جهانی مشهود شده است. جنگی که در ظاهر در محدودهای جغرافیایی محصور است، اما در عمل توانسته بازارهای سهام از نیویورک تا توکیو را به لرزه درآورد.
واکنش اولیه بازارها: ریزشهای ناگهانی، جهشهای نفتی
تنها چند ساعت پس از حمله ناگهانی اسرائیل به مراکز نظامی و هستهای ایران و متعاقب آن، پاسخ موشکی و پهپادی ایران به اهدافی در اسرائیل، بازارهای مالی جهانی به وضعیت آمادهباش درآمدند. شاخص داوجونز در والاستریت، بیش از ۷۶۰ واحد سقوط کرد و به پایینترین سطح خود در دو ماه گذشته رسید. شاخص S&P 500 و نزدک نیز هر یک به ترتیب با افتهایی حدود ۱.۸ و ۱.۶ درصد مواجه شدند.
در اروپا نیز شاخصهای اصلی مانند DAX آلمان و FTSE 100 بریتانیا کاهش یافتند. بازار سهام ژاپن، کرهجنوبی و هنگکنگ نیز روندی مشابه داشتند و موجی از فروش داراییهای پرریسک در سراسر جهان به راه افتاد. این واکنش سریع نشان میدهد که سرمایهگذاران جهانی ریسک ژئوپلیتیکی ناشی از درگیری ایران و اسرائیل را بسیار بالا ارزیابی کردهاند.
شوک بازار انرژی: نفت در مسیر جهش قیمتی
یکی از مهمترین کانالهای تأثیرگذاری این درگیری بر بازارهای جهانی، بازار نفت و انرژی است. ایران یکی از بازیگران کلیدی در تأمین نفت جهان محسوب میشود و موقعیت جغرافیایی آن در کنار تنگه هرمز یکی از حساسترین گلوگاههای انتقال انرژی جهان – به این کشور نقشی استراتژیک در امنیت انرژی بینالمللی داده است.
پس از حملات، قیمت نفت خام برنت به حدود ۷۴.۶ دلار در هر بشکه رسید، که معادل رشد ۷ درصدی نسبت به روزهای پیش از حمله بود. قیمت نفت وستتگزاس نیز به بالای ۷۰ دلار صعود کرد. این افزایش قیمت تنها ناشی از نگرانی درباره اختلالات عرضه نیست، بلکه بهدلیل نگرانی از گسترش دامنه جنگ به کل منطقه خلیجفارس، از جمله احتمال بستن تنگه هرمز است که حدود یک سوم از نفت خام جهان از آن عبور میکند.
انتقال ترس به بازار سهام: بخشهایی که بیشترین آسیب را دیدند
در نتیجه این تحولات، فشار فروش در سهام شرکتهای وابسته به انرژی، صنعت هواپیمایی، توریسم و تولیدی به شدت افزایش یافت. شرکتهای بزرگ هواپیمایی مانند Lufthansa، Delta و Emirates با کاهش قابل توجه ارزش سهام روبهرو شدند. دلیل آن روشن است: افزایش بهای سوخت، کاهش تقاضای سفر، و افزایش هزینههای بیمهای.
همچنین بازارهای سهام در بخشهایی مانند فناوری و صنایع پیشرفته که پیش از آن موتور محرک رشد بودند، در پی فضای عدم قطعیت به حالت تدافعی درآمدند. در مقابل، شرکتهای فعال در حوزه انرژی، دفاعی و فلزات گرانبها رشد نسبی را تجربه کردند.
داراییهای امن: بازگشت به طلا، دلار و اوراق خزانهداری
در چنین شرایطی، همانطور که در بحرانهای ژئوپلیتیکی پیشین نیز مشاهده شده بود، سرمایهگذاران جهانی بلافاصله به سوی داراییهای امن حرکت کردند. قیمت طلا بیش از یک درصد افزایش یافت و به بالاترین سطح ماهانه خود رسید. دلار آمریکا بهعنوان ارز مرجع جهانی تقویت شد و نرخ برابری آن با ارزهای دیگر از جمله یورو و ین افزایش یافت.
از سوی دیگر، اوراق قرضه خزانهداری آمریکا مورد استقبال شدید قرار گرفتند که این مسئله منجر به کاهش نرخ بهره اوراق ۱۰ ساله شد. همچنین شاخص نوسانپذیری بازار (VIX) بهعنوان «شاخص ترس» تا ۱۷ درصد رشد را ثبت کرد که نشاندهنده افزایش سطح نگرانی و بیثباتی در بازارهاست.
چشمانداز پولی: بانکهای مرکزی در تنگنای تصمیمگیری
از دیگر ابعاد مهم این درگیری نظامی، تأثیر آن بر سیاستهای پولی بانکهای مرکزی است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که افزایش قیمت نفت میتواند بار دیگر تورم را در اقتصادهای غربی بالا ببرد؛ موضوعی که میتواند برنامه کاهش نرخ بهره توسط بانکهایی مانند فدرال رزرو آمریکا و بانک مرکزی اروپا را به تعویق بیندازد یا حتی متوقف کند.
در سناریویی که جنگ ادامهدار باشد یا گسترش یابد، نه تنها مسیر انبساط پولی بانکها به چالش کشیده میشود، بلکه انتظارات تورمی و عدم قطعیتها نیز افزایش مییابد. از سوی دیگر، اگر بازارها از ترس رکود و تورم همزمان دچار بیثباتی شوند، خطر وقوع پدیدهای مشابه «رکود تورمی» نیز مطرح خواهد شد.
سناریوهای پیشرو: تحلیل وضعیت در سه مسیر احتمالی
سناریوی کنترلشده: در این حالت، درگیریها به سرعت مهار شده و دو طرف با میانجیگری به کاهش تنشها تن میدهند. در این صورت، بازارها طی چند هفته آرام میشوند و قیمت نفت به حدود ۷۰ دلار باز میگردد. بازار سهام نیز بخشی از زیانها را جبران میکند.
سناریوی تشدید تنش: اگر حملات ادامه پیدا کند و به کشورهایی مانند لبنان، سوریه یا عراق کشیده شود، دامنه اثرگذاری آن بر قیمت نفت تا محدوده ۹۰ دلار افزایش خواهد یافت. در این حالت، بازار سهام با فشار جدیتری مواجه خواهد شد.
سناریوی فاجعهآمیز: اگر تنگه هرمز بسته شود یا زیرساختهای حیاتی انرژی ایران یا عربستان هدف حمله قرار گیرد، قیمت نفت ممکن است تا ۱۱۰–۱۲۰ دلار افزایش یابد. در این سناریو، بازارهای سهام سقوطی بیش از ۲۰ درصد را تجربه خواهند کرد. بانکهای مرکزی در تنگنای مقابله همزمان با تورم و رکود گرفتار میشوند و فضای بازارها به سمت وحشت عمومی حرکت میکند.
از جنگ محلی تا بحران مالی جهانی
بررسی دادهها و واکنش بازارها بهوضوح نشان میدهد که تأثیر درگیری ایران و اسرائیل صرفاً محدود به منطقه خاورمیانه نیست. در شرایط کنونی، جنگ به عنوان یک «ابرشوک ژئوپلیتیکی» عمل میکند که بر رفتار سرمایهگذاران، جریان سرمایه، تصمیمگیری بانکهای مرکزی و ساختار قیمتی داراییها در سراسر جهان اثرگذار است.
اگرچه امیدهایی برای توقف درگیری و بازگشت آرامش وجود دارد، اما پیام روشن روزهای اخیر برای اقتصاد جهانی این است که ریسک ژئوپلیتیکی دیگر یک «استثنا» نیست؛ بلکه به یک «قاعده» جدید در نظام تصمیمگیری بازارهای مالی تبدیل شده است.
اقتصاد کلانپیشنهاد ویژهلینک کوتاه :