xtrim

قطع شدن انگشت یک نوزاد، برگ جدیدی در حوادث پزشکی ایران

جهان صنعت نیوز:  گم شدن یک نوزاد در بیمارستان خصوصی تهران، جان باختن یک چهره سرشناس هنری به خاطر خطای پزشکی، ماجرای صدرای ۵ ساله و و باز شدن بخیه‌هایش، و حالا هم قطع شدن انگشت نوزادی در بیمارستان فوق تخصصی نور شهریار، این‌ها فقط تعداد اندکی از خطاهای پزشکی اخیر است که در بیمارستان‌های خصوصی و دولتی ایران رخ داده است و ظاهرا سریال دنباله داری است که پایانی برای آن متصور نیست. در حقیقت قطع شدن انگشت یک نوزاد، برگ جدیدی در حوادث پزشکی ایران است. 

حالا دیگر برای مردم، شنیدن اخبار عجیب و غریب از خطاهای پزشکی در مراکز درمانی، اعم از دولتی و خصوصی و حتی مراکزی که عنوان هایی مانند «فوق تخصصی» و نظایر آن را یدک می‌کشند، عادی شده است.

همین چند وقت پیش بود که «جهان صنعت نیوز» در گزارشی اختصاصی از گم شدن نوزادی در یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران خبر داده بود.

opal

در این رویداد زن و شوهر جوانی که قریب به ۱۶ سال در انتظار آمدن فرزندشان بودند به بیمارستانی خصوصی در تهران مراجعه می‌کنند تا فرزندشان به دنیا بیاید، بعد از زایمان مادر و نوزاد به بخش منتقل می‌شوند و مادر مشغول شیر دادن به نوزاد می‌شود که در این هنگام پرستار وارد اتاق شده و بچه را با خشونت از سینه مادر بر می‌دارد و می‌گوید: «این بچه شما نیست!»

ماجرای دنباله دار گم شدن این نوزاد سرانجام به این شکل تمام می‌شود که مشخص می‌شود نوزاد این زوج به خاطر اختلالات تنفسی به اتاق NICCU فرستاده شده و قصور سوپروایزر باعث شده بود که نوزاد چندین ساعت گم شده تلقی شود و در نهایت پای نهادهای نظارتی به ماجرا باز شود.

جالب این جاست که این گونه بیمارستان‌ها که ادعای حرفه ای و متمایز بودن هم دارند برای یک زایمان طبیعی حداقل بین ۴ تا ۵ میلیون تومان از والدین دریافت می‌کنند.

حوادثی از این دست به اندازه عادی شده است که مردم به شنیدن آن‌ها دیگر عادت کرده اند. خبرهایی که روزانه از مراکز پزشکی و بیمارستانی به گوش می‌رسد.

مدتی قبل دو خبر همزمان درباره قصورهای پزشکی در اتاق عمل یکی از بیمارستان‌ها باعث شگفتی افکار عمومی شد.

در رویداد اول، حادثه ای باعث مرگ نوزاد ۴۵ روزه شد. حادثه در اثر افت فشار اکسیژن مرکزی بیمارستان و یا اختلال در دستگاه اکسیژن رسانی، کپسول گاز CO2 روی داد که که اشتباها در محل قرار داشته و وارد مدار تنفس اتاق عمل شده و باعث مرگ نوزاد گردید.

در حادثه دیگر، بعد از این که مادری زایمان کرد به جای گاز اکسیژن گاز دیگری را روی صورت وی قرار دادند و باعث شد صورت، لب، دهان، گلو، ریه و چشمان این مادر دچار سوختگی شدید شود.

در همین راستا هنوز ماجرای پسر دو ساله‌ای به نام یونس قائمی که توسط خانواده‌اش برای انجام ختنه به یکی از بیمارستان‌های شهر یزد منتقل شده بود، در خاطر شهروندان باقی است.

این بیمار تحت عمل جراحی با بی‌حسی موضعی قرار گرفت و ۲۰ دقیقه بعد از عمل، خانواده‌اش او را به خانه‌ بردند. یک ساعت پس از ترک بیمارستان، حال یونس بد شد و او را دوباره به بیمارستان رساندند اما تلاش پزشکان برای نجات جان وی بی‌نتیجه بود و او تسلیم مرگ شد .

نمونه بارز دیگر از کوتاهی پزشکی مربوط به کودک ۵ ساله ای بود که به همراه پدر و مادرش به بیمارستان شهدای خلیج فارس بوشهر منتقل شد و بیماری اش توسط پزشک اطفال اسهال و استفراغ تشخیص داده شد.

این تشخیص باعث شد که پزشک وی دیازپام و داروی ضد تهوع تجویز کند و همین مساله باعث شد که این کودک علایم هشیاری خود را از دست بدهد و دچار مرگ مغزی شود.

مرگ الینا فروتن که برای انجام یک عمل ساده لوزه به بیمارستان رفت و هرگز برنگشت نمونه دیگر از خطای فاحش پزشکی بود که باعث مرگ وی در بیمارستان طالقانی گرگان شد.

رویدادی که به گفته رئیس کل دادگستری گلستان و طبق نظریه هیئت تجدید نظر انتظامی نظام پزشکی استان، ناشی از قصور پزشکی بوده است.

در این رویداد دو پزشک متخصص بیمارستان طالقانی هر کدام به میزان ۳۰ درصد و مسئول فنی شیفت شب بیمارستان به میزان ۲۰ درصد و دو پرستار دیگر این بیمارستان نیز ۲۰ درصد مقصر شناخته شدند.

در رخداد شگفت دیگری، هنگامی که کودک تازه متولد شده نطنزی به دنیا آمد زخمی به طول ۳ تا ۴ سانتی متر در زیر پلک وی همه را شگفت زده کرد.

عمل در بیمارستان خاتم الانبیای نطنز صورت گرفت و در این باره از قول دکتر اصغری، رییس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نقل شد که علت وقوع حادثه به احتمال زیاد ناخن نوزاد بوده که در حین عمل به علت اضطرار باعث پارگی پلک نوزاد شده است.

در همان ایام و در شهر همدان مادر بارداری به بیمارستان فاطمیه همدان می‌رود؛ اما پذیرش انجام نمی‌شود و زایمان به هفته بعد موکول می‌شود. وقتی به خاطر مراجعه مجدد مادر وی را پذیرش می‌کنند سرانجام نوزاد به دلیل کمبود اکسیژن دچار مشکل تنفسی می‌شود.

در آن هنگام، فیلمی که توسط پدر نوزاد منتشر شده نشان می‌داد که تمام صورت نوزاد به دلیل نرسیدن اکسیژن کبود شده است. این کودک چند روز بعد از دنیا رفت.

خاطره کودک ۹ ساله بوشهری هنوز در ذهن مردم این شهر باقی مانده است. او برای بیماری لوزه تحت عمل جراحی یکی از پزشکان قرار می‌گیرد و ده روز بعد تکه ای از بانداژ را که هنگام عمل در گلویش جا مانده بود بالا می‌آورد.

 عباس کیارستمی کارگردان ایرانی، نمونه ای از مشهورترین افرادی است که قربانی خطای پزشکی شد و پرونده جنجالی او تا این اواخر توسط خانواده اش در مراجع قضایی دنبال می‌شد و سروصدای رسانه ای بسیاری به دنبال داشت.  

در میان مردم عادی و در ادامه سریال خطاهای پزشکی مرگ چهار نفر از شهروندان اهوازی نمونه فاجعه بار دیگری بود. اگرچه در این باره مسئولان درمانی علت فوت این افراد را عفونت‌های گوارشی اعلام کردند، اما هنوز هم این سوال در میان مردم هست که چرا باید در یک بیمارستان و به طور همزنان چهار نفر به خاطر عفونت‌های مشابه گوارشی فوت شوند.؟

اگرچه مسئولان تلاش کردند در زمان‌های مقتضی درباره قصورهای مکرر پزشکی توضیحاتی ارائه کنند اما افکار عمومی نسبت به این خطاهای فاحش حساس شده است.

برای مثال ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت، مدتی قبل موضوع خطاها در بخش درمان را یکی از موضوعات مهم و جدی دانست و گفت که باید به آن رسیدگی شود.

وی در همان زمان اذعان کرد که: «در این اواخر احساس می‌شود میزان این خطاها بالا رفته است که لازم است بگوییم با به وجود آمدن شبکه‌های مجازی، این فیلترها برداشته شده و این خطاها بیش‌تر منتشر و اطلاع‌رسانی می‌شود.»

وی با اشاره به این که «متأسفانه این خطاها در همه جای دنیا وجود دارد» ادامه داد که « در حوزه درمان یک خطا نیز پذیرفته‌شده نیست.» و در ادامه از حساسیت شخص وزیر بهداشت درباره رسیدگی به این موضوعات سخن به میان آورد. حساسیتی که ظاهرا تا کنون جواب نداده است و نمونه اخیر که مربوط به بریدن انگشت یک نوزاد در بیمارستان نور شهریار است، حاکی از این مدعاست.

اما نکته ای که باید بدان اشاره ای ویژه داشت ظاهرا مربوط به کمرنگ شدن اخلاق پزشکی و عمومی در میان مراکز درمانی و پزشکی است.

اگر برای این مساله فقط یک نمونه ذکر کنیم باید به موضوع صدرای کم سن و سال از اهالی استان خوزستان اشاره کرد که برای افکار عمومی نیز بسیار تکان دهنده بود.

وی که ساکن شهرستان ایذه بود بود به علت بریدگی روی چانه به طول ۶ تا ۱۰ سانتی متر به همراه مادر خود به بیمارستان اشرفی مراجعه کرد؛ اما به خاطر نداشتن مبلغ ۱۰۵ هزار تومان هزینه درمان، بخیه‌های زده شده به صورت او با دستور پزشکی که از اخلاق و سوگند پزشکی چیزی نمی‌دانست باز شدند و این مساله باعث جریحه دارد شدن افکار عمومی‌شد.

عدم توجه جدی به مشکلات بیماران را به طور کلی در بیشتر مراکز درمانی بخصوص مراکز درمانی دولتی از جمله مراکزی که تحت نظر تامین اجتماعی هستند می تواند به وضوح مشاهده کرد.

کافی است یک روز گذرتان به بیمارستان میلاد افتاده باشد، تا از وضعیت برخورد کارکنان و تلاش برای منصرف کردن بیماران از پی گیری روند درمانشان و کاستن از هزینه های سازمان، عطای درمان را به لقایش ببخشد. این مساله هرچند مستقیما مربوط به خطای پزشکی نیست اما حاکم شدن روح غیر انسانی در مراکز درمانی را به خوبی نشان می دهد.

برای پی گیری سریال تکان دهنده و دنباله دار  افول اخلاق پزشکی و معیارهای اخلاقی، اگر روی خط زمان عقب‌تر برویم نمونه‌های بسیار دستگیرمان خواهد شد که از آن جمله به رها کردن بیماران کم بضاعت و فقیر توسط یکی از بیمارستان‌های تهران در حواشی یکی از جاده های بیرون شهر تهران می‌توان اشاره کرد که بسیار جنجالی و بحث برانگیر شد.

بدیهی است که قطع انگشت یک نوزاد در بیمارستان نور شهریار نه نمونه آخر این گونه خطاهای پزشکی است و نه عاملی برای پیش گیری از موارد مشابه

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژه
شناسه : 51698
لینک کوتاه :