xtrim

آتش‌بس یا عقب‌نشینی؟ پشت پرده تصمیم ترامپ برای توقف جنگ

پس از اعلام ناگهانی آتش‌بس از سوی ترامپ، نگاه‌ها به پشت‌پرده این تصمیم دوخته شد؛ آیا آمریکا واقعاً از درگیری عقب نشسته یا سناریویی تازه در راه است؟

جهان صنعت نیوز: پس از اعلام آتش‌بس از سوی دونالد ترامپ، بسیاری در ایران و منطقه این پرسش را مطرح کردند که پشت این تصمیم ناگهانی چه انگیزه‌ای نهفته است: آیا آمریکا و اسرائیل از شکست بزرگ‌تری در هراس‌اند؟ آیا نگرانی از جهش قیمت نفت و سقوط اقتصاد آمریکا ترامپ را به عقب‌نشینی واداشته؟ یا اینکه این آتش‌بس، مشابه موارد قبلی در برابر حماس، سوریه و حزب‌الله، تنها فرصتی برای تجدید قوا و بازگشت قدرتمندانه‌تر است؟ یا شاید، این‌بار با تمام دفعات قبل تفاوت دارد و آتش‌بس به‌راستی پایانی بر دور تازه‌ای از جنگ‌افروزی است؟

برای بررسی این پرسش‌ها و ریشه‌یابی تحولات اخیر، گفت‌وگویی داشته‌ایم با کمال اطهاری، پژوهشگر اقتصادی، که در ادامه می‌خوانید.

ملت ایران؛ سد محکم در برابر سناریوی جنگ‌طلبانه

به نظر می‌رسد دولت ایالات متحده آمریکا و به‌ویژه دونالد ترامپ، تمایلی واقعی به ادامه‌ جنگ یا حمله‌ اسرائیل به ایران نداشته و خواستار آتش‌بس و پایان درگیری‌ها هستند. این موضوع تنها یک علت ندارد و صرفاً به مسائلی مانند نفت هم محدود نمی‌شود. مهم‌ترین عامل در این میان، نقش مردم ایران است؛ مردمی که بار دیگر، همچون دهه‌های گذشته، در برابر تجاوز خارجی ایستادگی کردند.

این ایستادگی، نه صرفاً از سر میهن‌دوستی یا احساسات ملی‌گرایانه، بلکه از درکی تاریخی و تجربه‌ای عمیق ناشی می‌شود. ملت ایران می‌داند که هجوم خارجی، حل و فصل تضادهای داخلی با حاکمیت را به تأخیر می‌اندازد. مردم ایران که رویکرد خود را در تقابل خشونت‌پرهیز با حاکمیت تعریف کرده‌اند، در برابر این تجاوز خارجی پایبند به اصول خود باقی مانده‌اند. همین امر باعث شد هیئت حاکمه آمریکا که ترامپ نماینده‌ آن است، به این جمع‌بندی برسد که ادامه‌ جنگ، با شعار اصلی ترامپ در تضاد است؛ شعاری که بر عدم آغاز جنگی تازه تأکید داشت.

جنگی که محبوبیت نمی‌آورد؛ هراس ترامپ از افکار عمومی آمریکا

از سوی دیگر، محبوبیت ترامپ در مسیر نزول قرار داشت و افکار عمومی در ایالات متحده نیز به‌شدت مخالف ورود به یک جنگ جدید، به‌ویژه با ایران، بودند. افزون بر این، نیروهای نظامی ایران نشان دادند که در این سطح از درگیری توان ایستادگی دارند و در برابر حملات از پا نمی‌افتند؛ انتظاری که تا حد زیادی نیز برآورده شد.

تغییر توازن در منطقه؛ چرا همه نگران گسترش جنگ بودند؟

در سطح منطقه‌ای نیز، هیچ‌کس خواهان گسترش جنگ فراتر از سطح فعلی نبود؛ چراکه چنین گسترشی، کل منطقه را به آتش می‌کشید. ورود ارتش آمریکا به این جنگ می‌توانست منجر به آسیب‌هایی جدی‌تر برای کشورهای جنوبی خلیج فارس حتی بیشتر از ایران شود. این نیز یکی از دلایل اصلی عقب‌نشینی آمریکا بود.

سناریوی جنگ میهنی؛ خط قرمز نهایی ملت ایران

دلیل چهارم به ماهیت ملت ایران بازمی‌گردد. اگر آمریکا به شکلی فریب‌کارانه موضع خود را تغییر دهد و به تعهداتش پایبند نباشد، این بار ملت ایران وارد «جنگ میهنی» خواهد شد؛ جنگی که تاکنون از آن پرهیز کرده بودند و منتظر بودند تا ببینند آیا نیروهای نظامی ایران می‌توانند دفاع کنند یا نه. اما اگر قول‌ها شکسته شود، این ملت وارد میدان می‌شود.

اسرائیل و رؤیای همیشگی تکرار محور شرارت

در مورد اسرائیل، رفتار متفاوتی مشاهده می‌شود. اسرائیل هیچ‌گاه به تعهدات خود پایبند نبوده و همواره با اتکا به آمریکا و به‌ویژه جریان محافظه‌کار آن که ترامپ نماینده‌ باقی‌مانده‌ای از آن‌هاست، توانسته مسیر دلخواه خود را پیش ببرد. چنان‌که در دوران دولت خاتمی، پیش از تثبیت دموکراسی در ایران، اسرائیل موفق شد آمریکا را قانع کند ایران را در کنار لیبی، کره شمالی و عراق به‌عنوان “محور شرارت” معرفی کند. این همان الگویی بود که پیش‌تر نیز در قبال اتحاد جماهیر شوروی استفاده شده بود تا برتری نظامی و افزایش بودجه‌های نظامی توجیه شود. این سیاست نه یک نظریه‌ توطئه، بلکه توطئه‌ای کاملاً واقعی بود.

در دوران ریاست‌جمهوری حسن روحانی، ایران در مسیر پذیرش کامل تعهدات هسته‌ای، گسترش دموکراسی، تقویت توان اقتصادی و جذب سرمایه، از جمله از سوی چین، قرار داشت. با این حال، بار دیگر ترامپ به‌شکل توهین‌آمیزی از برجام خارج شد؛ اقدامی که نه تنها ایران، بلکه اروپا و سایر قدرت‌ها را نیز تحقیر کرد. به نظر می‌رسد این‌بار، موفقیت در پیشبرد چنین سیاستی دشوارتر باشد.

فروپاشی هژمونی مالی

علت اصلی این موضوع دیگر نفت یا ملاحظات منطقه‌ای نیست، بلکه کاهش نقش آمریکا در زنجیره‌ ارزش جهانی است. هرچند الیگارشی مالی آمریکا که برخی معتقدند تحت نفوذ جریان‌های یهودی است همچنان پابرجاست، اما دور شدن آمریکا از زنجیره‌ ارزش جهانی، آن را نیز تهدید می‌کند. چون تولید کالا و خدمات پایه‌ قدرت مالی است، تضعیف تولید به فروپاشی هژمونی مالی می‌انجامد.

ورود به جنگ؛ پایان زود هنگام شعار بازگرداندن تولید

شعار ترامپ بازگرداندن تولید به داخل آمریکاست. ورود به جنگ، به‌سرعت این هدف اقتصادی را نقش بر آب می‌کند. حتی اگر آمریکا بتواند در برابر چین از نظر تولیدی سر بلند کند، درگیری نظامی به‌ویژه با ایران، این چشم‌انداز را از بین خواهد برد.

همین واقعیت باعث شده است که نتانیاهو با وجود آنکه بقای سیاسی‌اش به جنگ گره خورده، این بار برخلاف دوران بایدن، ناچار به تبعیت از ترامپ باشد. حمله‌ اخیر اسرائیل، تلاشی بود برای قانع کردن جریان‌هایی چون سلطنت‌طلبان یا سازمان مجاهدین خلق که باور داشتند چنین حمله‌ای می‌تواند به قیام نهایی ملت ایران منجر شود. اما مردم ایران، این تصور را درهم شکستند.

 

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 518302
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *