آتش بس در آتش بیاعتمادی

آتشبس موقت میان ایران و رژیم صهیونیستی اگرچه جلوی جنگی تمامعیار را گرفت، اما بحران اصلی هنوز باقی است؛ تنشها وارد مرحلهای تازه شدهاند که نه پایان درگیری، بلکه مکثی تاکتیکی در دل بیاعتمادی است. سناریوهای پیشرو از بازگشت به جنگ نیابتی تا تقابل مستقیم، همچنان روی میز قرار دارند و منطقه در لبهی پرتگاه ایستاده است.
محمد اصغرزاده- جهان صنعت نیوز: در حالی که جهان در شوک تبادل آتش مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی غوطهور بود، خبری ناگهانی فضا را تغییر داد: یک آتشبس موقت، فعلاً آتش جنگ را خاموش کرده است. با میانجیگری برخی قدرتهای منطقهای و جهانی، دو طرف درگیر از ادامهی حملات خودداری کردهاند، اما هیچکس در تهران، تلآویو یا واشنگتن نمیتواند با قاطعیت بگوید که این پایان درگیری است. زیرا آنچه این روزها بین ایران و کشور متخاصم رخ داده، نه یک درگیری موقت، بلکه یک تغییر هندسه در معادلات قدرت خاورمیانه است؛ مسیری که شاید آتشبس فعلی، تنها یکی از پیچهای پرمخاطرهی آن باشد.
اینبار ماجرا فرق داشت
برخلاف مواجهات پیشین که محدود به عملیات نیابتی یا حملات پراکنده در سوریه و لبنان بود، تنشهای اخیر اولین رویارویی مستقیم و غیر پراکنده نظامی بین ایران و رژیم صهیونیستی در دهههای گذشته بود. حمله پهپادی به تأسیسات حیاتی در شمال فلسطین اشغالی و متقابلاً موشکباران از سایتهای نظامی در ایران، نشان داد که دیگر خطوط قرمز سنتی در حال شکسته شدن است. چه شد که اینبار جنگ از حالت سایه بیرون آمد؟ کارشناسان معتقدند یک عامل کلیدی باعث این تنش مستقیم شد: توهم رژیم صهیونی در خصوص عدم صلح آمیز بودن برنامه هستهای ایران علیرغم تاکید موکد ایران بر عدم تمایل به دستیابی به صلاح هستهای در واقع، این برخورد مستقیم، نتیجه انباشت نارضایتی و تهدیدات متقابل در سالهای اخیر بود که بالاخره منفجر شد.
تنفس اضطراری در اتاق بدون اکسیژن
آتشبسی که اکنون برقرار شده، حاصل ارتباطاتی بین تهران، تلآویو و چند پایتخت مهم جهان است. منابع دیپلماتیک میگویند ترکیه، قطر و عمان نقش کلیدی در برقراری این وقفه ایفا کردند و حتی فرانسه و چین نیز از طریق کانالهای غیررسمی پیامهایی رد و بدل کردند. هدف اصلی این آتشبس، جلوگیری از ورود آمریکا به میدان درگیری بود. چرا که تحلیلگران نظامی هشدار داده بودند هرگونه پاسخ تهاجمی جدید از سوی ایران یا اسرائیل، میتواند پای ارتش آمریکا را به جنگ باز کند و منطقه را به سمت یک فروپاشی کامل ببرد. درحالی که امریکا وارد جنگ شد، ایران پاسخ داد و در نهایت بر خلاف تصور عموم، با وساطت امریکا به عنوان شریک رژیم صهیونی، جنگ یا موقت یا طولانی مدت تمام شد. اما نکته مهمتر اینکه هیچیک از طرفین، هنوز توافقی برای کاهش تنشهای بلندمدت امضا نکردهاند. بیانیه رسمی مشترکی منتشر نشده و شرایط آتشبس کاملاً شکننده است. درست به همین دلیل است که تحلیلگران این توقف را تنفس اضطراری در اتاق بدون اکسیژن توصیف میکنند؛ نه پایان جنگ.
اقتصاد در مرز وحشت
حمله مستقیم رژیم متخاصم به ایران باعث شد تا بازارهای جهانی، بهویژه بازار انرژی، بلافاصله واکنش نشان دهند. نفت برنت به بالای ۱۱۰ دلار رسید، قیمت گاز در اروپا جهش کرد و بورسهای خاورمیانه با سقوط مواجه شدند. در ایران، قیمت دلار ظرف دو روز بیش از ۱۰ هزار تومان افزایش یافت و طلا رکورد تاریخی خود را در چارتهای بینالمللی ثبت کرد. هجوم مردم به بازار داراییهای سخت، یادآور روزهای شوک ارزی در سال ۹۷ بود. در سوی دیگر، تلآویو نیز از تبعات جنگ بینصیب نماند. شاخص بورس اسرائیل طی ۷۲ ساعت نخست پس از حمله، نزدیک به ۶ درصد افت کرد. صنعت توریسم در اسرائیل بهطور کامل متوقف شد و موجی از نارضایتی داخلی علیه سیاستهای نتانیاهو شکل گرفت. کارشناسان اقتصادی معتقدند اگر این درگیری ادامهدار میشد، جهان با بحرانی جدید در حوزه انرژی مواجه میشد؛ بحرانی که پس از جنگ اوکراین، میتوانست نظم جدید انرژی را از بین ببرد.
تنگه هرمز و خط قرمز جهانی
یکی از خطرناکترین احتمالاتی که همزمان با این جنگ مطرح شد، بستن تنگه هرمز توسط ایران بود. مقامات نظامی ایران صراحتاً هشدار داده بودند که در صورت ورود رسمی آمریکا به جنگ، این گذرگاه استراتژیک را خواهند بست. تنگه هرمز مسیر عبور یکسوم نفت جهان است و بستن آن میتوانست شوک قیمتی جبرانناپذیری به بازار انرژی وارد کند. واکنش بازارها به همین تهدید، افزایش بیش از ۱۰ درصدی قیمت نفت در کمتر از ۲۴ ساعت بود. آتشبس فعلی، فعلاً تهدید بستن تنگه را به حاشیه برده، اما کارشناسان امنیت انرژی هشدار دادهاند که این گزینه همچنان روی میز ایران باقی مانده و میتواند در صورت تشدید تنشها، بهسرعت عملیاتی شود.
آینده نامعلوم؛ چه سناریوهایی پیشرو داریم؟
بر اساس تحلیل مراکز راهبردی بینالمللی، پنج سناریو برای ادامه مسیر ایران و اسرائیل در ماههای آینده محتمل است:
۱. آتشبس بلندمدت و بازگشت به جنگ نیابتی: دو طرف درگیری مستقیم را متوقف میکنند، اما جنگ به شکل نیابتی در لبنان، سوریه و عراق ادامه مییابد.
۲. امضای توافق امنیتی پنهان: از طریق وساطت چین، اتحادیه اروپا یا حتی آمریکا، نوعی تفاهم محرمانه برای جلوگیری از برخورد مستقیم شکل میگیرد.
۳. بازگشت فوری به جنگ: یک اشتباه محاسباتی، عملیات انتقامی یا تحرک نظامی غیرمنتظره، آتش جنگ را مجدداً شعلهور میکند.
۴. مداخله آمریکا یا عربستان: در صورت تداوم درگیری، آمریکا یا عربستان ممکن است بهصورت مستقیم یا با حمایت از رژیم صهیونی دوباره وارد معرکه شوند.
نقش مردم و رسانهها؛ جنگِ روایتها
درگیری نظامی اخیر، علاوه بر جبهههای فیزیکی، یک جنگ تمامعیار رسانهای را نیز به همراه داشت. روایتها و کلیپهای تصویری از عملیاتهای شبانه، هشدارهای جنگی و ویدیوهای خسارت، بهسرعت فضای مجازی را پر کردند. مردم در ایران با اضطراب، خبرهای ضدونقیض را پیگیری میکردند و برخی شهرها به حالت آمادهباش در آمدند. حضور پهپادهای رهگیری در آسمان تهران، صدای پدافندها در بالای خانهای مردم و اختلال بسیار شدید و گسترده در اینترنت، ذهن مردم را با ترس و بیاعتمادی پر کرده بود. در کشور دشمن نیز، حملات به پناهگاهها، ترس از موشکهای ایرانی و ناتوانی سیستم گنبد آهنین در دفع برخی حملات، فضا را بحرانی کرد. اما هر دو طرف تلاش داشتند از جنگ روایتها برای برتری در جبهه دیپلماسی عمومی استفاده کنند. رسانههای غربی نیز بهصورت گسترده روایت ایرانهراسی را برجسته کردند و رژیم صهیونیستی را قربانی معرفی کردند. در مقابل، رسانههای محور مقاومت، بر مشروعیت دفاعی ایران و شکست پدافند اسرائیل تأکید داشتند.
آتشبس در لبه پرتگاه
اگرچه آتشبس فعلی توانسته از بروز یک جنگ تمامعیار جلوگیری کند، اما این فاز از جنگ به هیچوجه بهمعنای حل شدن بحران نیست. آنچه میان ایران و رژیم صهیونیستی در جریان است، فراتر از یک تنش نظامی است که میتوان آن را نبردی برای تعیین آینده نظم امنیتی منطقه خواند. این آتشبس، بیشتر شبیه یک مکث تاکتیکی است تا پایان استراتژیک و تا زمانی که پروندههای حلنشدهای چون حضور رژیم صهیونیستی در آذربایجان، فعالیتهای موشکی ایران، حمایت تهران از محور مقاومت و تلاش اسرائیل برای جذب حمایت عربی روی میز باقی بماند، آتشبس هیچگاه آرامش نخواهد آورد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :