تغییر فروض برنامههای توسعه

محمدرضا سعدی، مدیرمسوول روزنامه جهان صنعت
برنامهریزی مفهومی متغیر است زیرا در جهانی زندگی میکنیم که سرعت تغییرات و تحولات بسیار بالاست. این موضوع چه برای یک فرد، چه برای یک شرکت یا سازمان و چه برای برنامهریزان در سطح یک کشور، باید به عنوان اصلی اساسی تلقی شود. در واقع باید این اصل را در تدوین یک برنامه در هر سطح پذیرفت که «تنها فرضی که در طول یک برنامه تغییر نمیکند، همان فرض تغییر است» و به عبارت دیگر «تنها اصلی که در جهان امروز تغییر نخواهد کرد، همان اصل تغییر است.» واقعیت این است که هیچ عنصر ثابتی در دنیای امروز وجود ندارد و این اصل از نظر تئوریک نیز پذیرفته شده است که حتی مقادیر ثابت در یک معادله نیز تغییرپذیر هستند که به آن، تحلیل حساسیت (SENSITIVE ANALYSIS) گویند. نتیجه آنکه جهان امروز مملو از تغییراتی است که صرفا در طول زمان خاصی میتواند ثابت تلقی شود و این زمان ثابت به شدت در حال کوتاهتر شدن است. نگاهی به معادلات اقتصادی و حتی سیاسی در جهان نشان میدهد که سرعت تغییر معادلات و خصوصا یارکشیهای اقتصادی و سیاسی بهگونهای است که هیچ عنصر پایدار و لایتغیری در آن قابل پیشبینی نیست و به همین دلیل است که هیچ عنصر باثباتی را نمیتوان در یک بازه زمانی مشخص، غیرقابل تغییر دانست. با این مقدمه بازگردیم به برنامههای پنج ساله تدوین شده در کشور. برنامههای پنج ساله در کشور دارای یک عنصر ثابت به عنوان فروض اولیه است که براساس آنها تصور میشود که فروض رفتار اقتصادی اعم از رفتار بازارهای داخلی، بازارهای جهانی و حتی معادلات سیاسی در طول دوران برنامه (به مدت پنج سال که خود، برای جهان امروز به عنوان یک بازه بلندمدت تلقی میشود) ثابت خواهد بود. البته حساب سیاست اقتصادی از حساب فروض برنامه جداست بدین معنا که در برنامههای مدون توسعه کشور، قانونگذار به تدوین سیاستهای قابل اجرا در طول اجرای برنامه میپردازد که آن نیز به دلیل اینکه قانونگذار، این سیاستها را قابل کنترل و به عبارتی متغیر درونزا در نظر میگیرد، جای بحث فراوان دارد که در نوشتاری دیگر به این موضوع خواهیم پرداخت. برگردیم به فروض برنامه توسعه. دو اشکال در فروض برنامههای توسعه (که شامل برنامه هفتم نیز میشود) وجود دارد؛ اول آنکه این فروض هیچگاه به صورت شفاف و روشن همراه با برنامه ارائه نمیشود و همین امر، تحلیلگران را به این اعتقاد میرساند که شاید اصولا فروضی برای تدوین برنامه وجود نداشته و برنامه، فاقد فروض پایه است.
دوم آنکه به نظر میرسد همین فروض نامعلوم و نامکشوف نیز ظاهرا در طول دوره اجرای برنامه، ثابت در نظر گرفته شدهاند زیرا هیچ علامتی مبنی بر وجود تغییر احتمالی در برنامه مشاهده نشده و تمامی مواد و تبصرههای برنامه توسعه به صورت ثابت در طول برنامه وجود دارد و به عبارت دیگر از طریق برهان معلول به علت یا فرآیند تشخیصی (DIAGNOSIS)، نمودی از امکان تغییر فروض در برنامههای توسعه مشاهده نمیشود.
خلاصه موضوع تا اینجای کار آن است که از یک طرف با جهانی پیچیده و کاملا متغیر با شتاب فراوان مواجه هستیم و از طرف دیگر، این پیچیدگی و شتاب در تغییر (حتی فقط تغییر و نه شتاب در تغییر) در برنامههای توسعه مشاهده نمیشود و برنامههای توسعه نسبت به این تغییر و تحولات خنثی و بیتوجه هستند. برنامه باید انعکاسی از واقعیات باشد و برنامه ثابت هرگز نمیتواند تغییرات پرشتاب در واقعیت را رهگیری کرده و منطبق با واقعیت (یا همان اصل ثابت بودن مفهوم تغییر) باشد. پیشنهادی که در اینجا مطرح است، استفاده از برنامهریزی لغزان (TRILLING or ROLLING PLANNING) است. یک برنامه لغزان، با تغییر فروض و سیاستها در واقعیت همخوانی داشته و هماهنگی مناسبی با تغییرات روزافزون در دنیای واقعی خواهد داشت. به عبارت دیگر، برای اینکه یک برنامه توسعه (آن هم برای یک دوره نسبتا بلندمدت پنج ساله) بتواند در عمل کارایی و اثربخشی داشته باشد، باید دارای چنان انعطافی باشد که بتواند تغییرات واقعی در دنیای پرشتاب کنونی را از قبل پیشبینی کرده و تدابیر لازم در آن برای این تغییرات لحاظ شده باشد. نمونه بارز این امر، جنگ ۱۲روزه اخیر است که میتوانست با تداوم آن، بسیاری از فروض برنامه توسعه به شدت تحتتاثیر قرار گیرد در حالی که هیچ گزینه جایگزینی برای این وضعیت در برنامه در نظر گرفته نشده یا لااقل اعلام نشده است. دارا بودن گزینه دوم یا همان پلن بی برای برنامه توسعه در یک دوره پنج ساله، از ضروریات تدوین یک برنامه است تا بتوان با استفاده از آن، برنامه را هرچه بیشتر با واقعیات منطبق کرده و کارآمدی بیشتری برای آن قائل شد که این امر، با استفاده از برنامههای ثابت محقق نشده و باید رویکرد تغییرپذیری در فروض (و سیاستها) را منطبق با گزینههای قابل پیشبینی در برنامههای توسعه در نظر گرفت.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :