سقوط دلار نزدیک است

سیاستهای اقتصادی دونالد ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش، شباهت نگرانکنندهای با اقدامات نیکسون در دهه ۷۰ میلادی دارد که به سقوط نظام برتون وودز و دههای پر از تورم و رکود انجامید.
جهان صنعت نیوز – بسیاری از کارشناسان، سیاستهای دونالد ترامپ در دومین دوره ریاستجمهوریاش را با اقدامات ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۱ مقایسه میکنند؛ زمانی که نیکسون با قطع پیوند دلار با طلا، نظم ارزی برتون وودز را در هم شکست. این تصمیم نهتنها به سقوط ارزش دلار انجامید، بلکه زمینهساز یک دهه پرنوسان از رکود و تورم برای اقتصاد آمریکا شد.
دولت ترامپ با آغاز جنگ تعرفهای علیه چین و متحدان غربی، اعتماد به نظم اقتصادی لیبرال مبتنی بر دلار را بهشدت تضعیف کرد. این اقدامات در حالی صورت گرفت که چین از سال ۲۰۱۵ روند فاصلهگرفتن از دلار را آغاز کرده و با گسترش تجارت منطقهای بر پایه یوان، زمینه تشکیل یک بلوک پولی موازی را فراهم آورده است.
مار-ا-لاگو و بازگشت به بدهی بدون تعهد
یکی از طرحهای جنجالی تیم اقتصادی ترامپ در این دوره، توافق موسوم به “مار-ا-لاگو” است که بر اساس آن، آمریکا اوراق قرضه صدسالهای بدون بهره به کشورهای خارجی عرضه خواهد کرد. این طرح، نوعی پیشفرض حاکمیتی پنهان است که یادآور ترس کشورها از بیپشتوانهشدن دلار در دوران پس از کنار گذاشتن طلا توسط نیکسون است.
آمارها نشان میدهند که بدهی آمریکا از ۱۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر رفته و با افزایش نرخ بهره، هزینههای مالی دولت سر به فلک میکشد. هرچند ترامپ دموکراتها را به کسری بودجه متهم میکرد، اما کسری دولت او نیز احتمالاً از ۷ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر خواهد رفت. این شرایط، احتمال افزایش مجدد تورم یا اعمال سرکوب مالی گسترده را تقویت میکند.
دلار در موقعیت شکننده جهانی
گرچه دلار هنوز ارز اصلی در تجارت جهانی است، اما سهم آن در حال کاهش است. افزایش سهم یورو، رشد سریع رمزارزها در اقتصاد غیررسمی و تمایل کشورهایی مانند چین، روسیه و حتی برخی کشورهای آفریقایی برای استفاده از ارزهای جایگزین، جایگاه دلار را متزلزل کرده است. تجربه تاریخی نشان میدهد که اعتماد به دلار وابسته به ثبات داخلی، نظم سیاسی و پیشبینیپذیری اقتصادی است؛ عواملی که در دوران ترامپ، همگی تضعیف شدهاند.
با توجه به تجربیات تاریخی دهه ۱۹۷۰، زنگ خطر برای اقتصاد آمریکا دوباره به صدا درآمده است. شاید مانند آن دوران، تنها یک بحران بزرگ بتواند سیاستگذاران را وادار به اصلاح کند. اما آیا اقتصاد جهانی تاب تکرار آن سناریو را دارد؟
اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
لینک کوتاه :