xtrim

بریتانیای ارزان دوست داشتنی

«استراتژی پوندلند» فرصتی برای بازسازی اقتصادی بریتانیا با بهره‌گیری از دارایی‌های ارزان و نیروی کار رقابتی است. اما به شرطی که دولت استارمر از سیاست‌های عوام‌پسند و پرهزینه دوری کند.

جهان صنعت نیوز – مجله اکونومیست در سرمقاله نسخه بریتانیا با عنوان « بریتانیا ارزان است و باید یاد بگیرد آن را دوست داشته باشد»  به بررسی شرایط اقتصاد این کشور و تهدیدها و فرصت‌های پیش روی آن پرداخت. این مجله بر این باور است که با وجود بحران مالی، فشار بازارها و بدبینی سیاسی، بریتانیا فرصت نادری در اختیار دارد: تبدیل موقعیت کنونی خود به مزیتی رقابتی از طریق استراتژی «پوندلند» که بر ارزانی دارایی‌ها و نیروی کار تحصیل‌کرده تمرکز دارد. اما این مسیر تنها در صورتی به موفقیت منجر می‌شود که دولت سِر کی‌یر استارمر از وسوسه‌های هزینه‌تراشی، مقررات افراطی و شعارهای غیرواقع‌بینانه دوری کرده و اصلاحات ساختاری، جذب سرمایه خارجی و رشد اقتصادی هدفمند را در اولویت قرار دهد.

بریتانیا ارزان است و باید یاد بگیرد آن را دوست داشته باشد

اکونومیست-بریتانیا

پس از آنکه دولت بریتانیا اوایل ماه جاری میلادی در برابر اعتراض نمایندگان عقب‌نشینی کرد و امتیازاتی در زمینه‌ مزایای رفاهی داد، بازارهای مالی به‌شدت واکنش نشان دادند و بازار اوراق قرضه به‌شدت واکنش نشان داد. سِر کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر انگلستان، مجبور شد به‌سرعت به بازارها اطمینان بدهد که قصد ندارد وزیر دارایی خود را با فردی جایگزین کند که تمایل بیشتری به خرج کردن داشته باشد. نگرانی‌ها درباره وضعیت مالی دولت به‌شدت بالا گرفته است. این هفته، دفتر مسئولیت بودجه  که نهادی ناظر بر سیاست‌های مالی است، هشدار داد که با کاهش توان بریتانیا در مقابله با شوک‌های آینده، این کشور با خطراتی سخت و دلهره‌آور مواجه خواهد شد.

در نتیجه، تعجبی ندارد که بدبینان فضای سیاسی و رسانه‌ای را در اختیار گرفته‌اند. جمعیت بریتانیا در حال پیر شدن و بیش از حد به کمک‌های دولتی وابسته شده است. رشد اقتصادی ناامیدکننده است، خدمات عمومی دچار کمبود منابع مالی هستند و مالیات‌ها هم‌اکنون در سطح بالایی قرار دارند و به نظر می‌رسد روند افزایشی داشته باشند. با این حال، افراد کمی در عرصه سیاست می‌توانند میان این واقعیت‌ها و این حقیقت که بریتانیا همین حالا نیز فراتر از توان مالی‌اش زندگی می‌کند و برای پرداخت هزینه‌هایش به وام گرفتن از کشورهای دیگر وابسته است، ارتباط منطقی برقرار کنند.

بدبینی‌ها بی‌دلیل نیست، اما در دل بحران، فرصتی نهفته است

می‌توان این رویکرد را « استراتژی ارزان‌فروشی» -Poundland strategy- نامید؛ برگرفته از فروشگاه زنجیره‌ای ارزان‌قیمتی در بریتانیا که در آغاز، همه اجناسش را تنها با یک پوند (۱.۳۶ دلار) می‌فروخت. بریتانیا اکنون کشوری ارزان است، ارزان‌تر از آن‌چه با توجه به سطح ریسک‌ها انتظار می‌رود. اگر دولت بتواند از این موقعیت استفاده کند، این «ارزش بالا در برابر هزینه پایین» می‌تواند زمینه‌ساز رشد اقتصادی بهتر برای مردم این کشور باشد.

نقطه شروع این مزیت رقابتی، قیمت پایین دارایی‌ها و نیروی کار در بریتانیاست. قیمت اوراق قرضه دولتی بریتانیا پایین‌تر از اغلب کشورهای ثروتمند و در نتیجه، بازدهی آن‌ها بالاتر است. قیمت سهام نیز در سطح پایینی قرار دارد؛ به‌طوری‌که خودِ فروشگاه پوندلند ماه گذشته با مبلغی ناچیز به یک شرکت سرمایه‌گذاری آمریکایی در بوستون فروخته شد. سرمایه‌گذاران بین‌المللی حالا متوجه شده‌اند که دارایی‌های بریتانیایی تا چه اندازه پایین‌تر از ارزش واقعی قیمت‌گذاری شده‌اند. شرکت AQR که در حوزه مدیریت سرمایه‌گذاری الگوریتمی فعالیت می‌کند، بازدهی مورد انتظار سهام و اوراق بریتانیا را بالاتر از هر کشور ثروتمند دیگری اعلام کرده است. لری فینک، مدیرعامل شرکت بزرگ بلک‌راک، نیز در ماه آوریل اعلام کرد که بازار بریتانیا کم‌ارزش‌گذاری شده و گفت که در حال خرید دارایی در این کشور است.

نیروی کار تحصیل‌کرده بریتانیا نیز از نظر هزینه، رقابتی شده است. رشد اندک دستمزدها و کاهش شدید ارزش پوند پس از همه‌پرسی برگزیت باعث شده هزینه نیروی انسانی در این کشور، به‌ویژه در بخش خدمات، مانند مشاوره، فناوری اطلاعات، حقوق و منابع انسانی، نسبت به کشورهای دیگر پایین‌تر باشد. بانک جی‌پی‌مورگان گفته است که هزینه استخدام متخصصان فناوری در گلاسگو به هزینه‌های مشابه در هند نزدیک‌تر است تا به تگزاس. در واقع، بخش خدمات تقریباً تنها حوزه‌ای است که در دهه گذشته در اقتصاد بریتانیا عملکرد قابل قبولی داشته است. صادرات خدمات به آمریکا جایی که مزیت قیمتی بریتانیا محسوس‌تر است، از سال ۲۰۱۶ تاکنون، پس از تعدیل نرخ تورم، حدود ۷۵ درصد رشد داشته است.

برخی کشورها مانند لهستان و هند نگران آن هستند که شاید هرگز نتوانند از مرحله کارهای با سطح مهارتی متوسط به سطح مشاغل پیشرفته و تخصصی گذر کنند. اما بریتانیا در حال حاضر در برخی حوزه‌های تخصصی مانند بانکداری، علوم زیستی و صنایع فرهنگی چنین جایگاهی دارد؛ اگرچه این حوزه‌ها به‌تنهایی برای پشتیبانی از کل اقتصاد کافی نیستند.

هوش مصنوعی ممکن است بسیاری از مشاغل خدماتی فعلی یا همان مشاغلی بریتانیا که به شغل‌های ایمیلی معروفند را به طور کامل خودکارسازی کند. اما در چنین سناریویی، صنعت هوش مصنوعی بریتانیا به‌قدر کافی قدرتمند هست که بتواند این خلأ را جبران کند.

مسئله اصلی این است که چگونه می‌توان «ارزانی بریتانیا» را به مزیتی برای جذب سرمایه جهانی تبدیل کرد؛ نه اینکه صرفاً به چشم قیمتی عادلانه برای پذیرش ریسک‌های جدی نگریسته شود. فهرست اقداماتی که باید انجام شود، شباهت زیادی دارد به آنچه صندوق بین‌المللی پول به یک کشور نوظهور برای جذب سرمایه‌گذار پیشنهاد می‌کند.

قدم بعدی: استارمر باید از تضعیف مزیت‌های بریتانیا دست بکشد

دولت او با سوق دادن صندوق‌های بازنشستگی به سرمایه‌گذاری داخلی، در حال بازی با آتش سرکوب مالی است. اگر هدف این است که برای دارایی‌های ارزان‌قیمت بریتانیا خریداران بیشتری پیدا شود، استفاده از جاذبه اثربخش‌تر از اجبار خواهد بود. حزب کارگر همچنین برنامه دارد برای بهبود شرایط کارگران، مقررات بیشتری را بر کارفرمایان تحمیل کند؛ اقدامی که یکی از مزیت‌های کلیدی بریتانیا نسبت به بسیاری از کشورهای اروپای قاره‌ای را از بین می‌برد و هزینه‌های سنگینی بر دوش کسب‌وکارها می‌گذارد.

استارمر باید به نمایندگان حزب کارگر یادآوری کند که بهترین راه برای کمک به کارگران و تأمین مالی مالیات‌ها این است که از طریق رشد اقتصادی، دستمزدها افزایش یابد.

در نهایت، دولت باید به اصلاحات اساسی بپردازد

استارمر باید مسائل باقی‌مانده پس از برگزیت از جمله تسهیل انتقال کارکنان بین کشورها برای شرکت‌ها و تمرکز دادن مهاجرت بر نیروی کار ماهر را سامان دهد. حزب کارگر در حال بهبود فرآیند برنامه‌ریزی شهری است و باید ساخت‌وساز در مناطقی به‌ویژه در شهرهای درجه دوم بریتانیا مانند بیرمنگام، گلاسگو و منچستر را تشویق کند که فعالیت‌های پر سود برون‌سپاری در حال رشد است،

با این حال، تصمیم عجیب وزیر مسکن برای حمایت از مخالفت یک شورای محلی با ساخت یک استودیوی فیلم‌سازی جدید در زمین‌های کشاورزی اطراف لندن، نشان می‌دهد که هنوز هم غرایز مانع‌تراش پشت شعارهای حامی ساخت‌وساز دولت پنهان شده‌اند.

اما مسئله اصلی، سیاست است

پذیرفتن «استراتژی پوندلند» برخلاف یک قرن شعارپردازی‌هایی است که بر بازگرداندن شکوه گذشته به بریتانیای کبیر متمرکز بوده‌اند. پس از شعارهای پرطمطراق دوران برگزیت، نخست‌وزیری که چنین رویکردی را اتخاذ کند، احتمالاً به افول‌گرایی و ارزان‌فروشی بریتانیا متهم خواهد شد.

این حملات به‌ویژه از سوی جناح راست شدید خواهد بود؛ جایی که حزب پوپولیست اصلاحات بریتانیا به رهبری نایجل فاراژ، با وعده‌های غیرواقع‌بینانه و کسری بودجه عظیم، بی‌صبرانه در کمین فرصت نشسته است.

اگر دولت، اشتباهات اخیر خود را تکرار کند، با خطر فرار سرمایه روبه‌رو خواهد شد. سِر کی‌یر استارمر نباید وسوسه شود که بدهی‌ها را افزایش دهد، به نهادهای معتبر و قابل اعتماد مانند بانک مرکزی انگلستان و دفتر مسئولیت بودجه دست ببرد یا با تغییر دوباره قوانین مالی، فضای بیشتری برای هزینه‌تراشی بی‌محابا ایجاد کند.

در عوض، او باید با آن نوع تفکر اقتصادی خیالی مقابله کند که هرگونه کاهش در هزینه‌های رفاهی را ذاتاً غیراخلاقی می‌داند، بدون اینکه توجهی به محدودیت‌های مالی واقعی کشور داشته باشد.

بشتابید، بشتابید!

سِر کی‌یر واقعیت را در روبروی خود دارد. از زمان بحران مالی ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، اقتصاد بریتانیا عقب مانده و از زمان برگزیت، در عرصه دیپلماسی نیز از دیگران جا مانده است. اگر او بتواند کنترل حزبش را حفظ کند، با توجه به اکثریت بزرگی که در پارلمان دارد و چهار سال فرصت روشن پیش رو، در موقعیتی قرار دارد که بسیاری از دولت‌های کشورهای ثروتمند فقط می‌توانند در رؤیای آن باشند.

با بهره‌گیری از «استراتژی پوندلند»، سِر کی‌یر می‌تواند سطح زندگی مردم بریتانیا را بالا ببرد. در این صورت، کشور نه به‌دلیل مشکلاتش، بلکه به‌خاطر ارزش بالایی که دارد ارزان و شایسته‌ سرمایه‌گذاری به نظر خواهد رسید. پس از یک دهه رشد اقتصادی ناامیدکننده، بریتانیا نه‌تنها نباید از کشور ارزان‌قیمت بودن شرمنده باشد، بلکه باید بداند که چیزهای زیادی برای به‌دست آوردن در این مسیر دارد.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 520771
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *