xtrim
اکونومیست تحلیل کرد:

هوش مصنوعی کنترل اقتصاد را به‌دست می‌گیرد

در حالی‌ که هوش مصنوعی با سرعتی فراتر از انتظار در حال پیشرفت است، کارشناسان نسبت به آغاز عصر جدیدی هشدار می‌دهند؛ آینده‌ای که هرچند می‌تواند بزرگ‌ترین تحول اقتصادی تاریخ بشر را رقم بزند اما با ریسک‌های بی‌سابقه همراه خواهد بود.

جهان صنعت نیوز – نشریه اکونومیست در سرمقاله نسخه ویژه فصل تابستان با عنوان « اقتصاد ابرهوش مصنوعی» به تحلیل اثر رشد فزاینده مدل‌های هوش مصنوعی بر اقتصاد پرداخت. کارشناسان فناوری در سیلیکون‌ولی بر این باورند که جهان در آستانه تحولی عظیم به‌واسطه رشد بی‌وقفه هوش مصنوعی قرار دارد؛ تحولی که می‌تواند همانند انقلاب صنعتی، رشد اقتصادی را به شکل جهشی دگرگون کند. مدل‌های زبانی، فراتر از انتظارات عمل کرده‌اند و به‌زودی با توان محاسباتی هزار برابری مدل‌های کنونی، وارد مرحله‌ای تازه خواهند شد. در این سناریو، بسیاری از مشاغل انسانی جای خود را به ماشین‌ها می‌دهند و ثروت به‌طور فزاینده‌ای به سمت صاحبان فناوری جریان پیدا می‌کند. این دگرگونی می‌تواند باعث نابرابری شدید، بی‌ثباتی مالی و چالش‌های کلان سیاسی شود. در حالی که در سوی دیگر، نوآوری‌های بی‌سابقه در علم، بهداشت و تولید ثروت نیز در راه خواهند بود.

اقتصاد-هوش-مصنوعی

اقتصاد ابرهوش مصنوعی

در بیشتر دوران تاریخ، مطمئن‌ترین پیش‌بینی این بوده که اوضاع به همان شکلی که هست ادامه خواهد یافت. اما گاهی آینده به‌طور کامل غیرقابل شناسایی می‌شود. مدیران فناوری در سیلیکون‌ولی معتقدند که بشر در آستانه چنین لحظه‌ای قرار دارد. چراکه در چند سال آینده، هوش مصنوعی در تمام وظایف شناختی، بهتر از انسان متوسط عمل خواهد کرد. نیازی نیست که احتمال بالایی برای صحت این ادعا قائل شوید تا متوجه شوید که این ادعا ارزش تأمل دارد. اگر چنین چیزی به واقعیت بپیوندد، پیامدهای آن به اندازه بزرگ‌ترین تحولات تاریخ اقتصاد جهان خواهد بود.

از زمان پیشرفت‌های بزرگی که نزدیک به یک دهه پیش رخ داد، توانایی‌های هوش مصنوعی بارها و به طرز خیره‌کننده‌ای فراتر از پیش‌بینی‌ها ظاهر شده‌اند. امسال، مدل‌های زبانی بزرگ شرکت‌های OpenAI و DeepMind موفق شدند به رتبه طلای المپیاد جهانی ریاضی دست پیدا کنند؛ ۱۸ سال زودتر از زمانی که کارشناسان در سال ۲۰۲۱ پیش‌بینی کرده بودند. این مدل‌ها به‌طور مداوم بزرگ‌تر می‌شوند و این رشد با یک رقابت تسلیحاتی میان شرکت‌های فناوری پیش می‌رود؛ رقابتی که در آن برنده همه‌چیز را به دست می‌آورد. همچنین رقابتی میان چین و آمریکا که هر کدام از شکست در این زمینه به‌عنوان یک خطر سیستماتیک یاد می‌کنند. تا سال ۲۰۲۷، انتظار می‌رود که بتوان مدلی را با استفاده از هزار برابر منابع محاسباتی‌ای که برای ساخت GPT-4 به کار رفت، آموزش داد؛ مدلی که اکنون پشت محبوب‌ترین چت‌بات جهان قرار دارد.

آینده‌ای پرمخاطره یا شگفت‌انگیز؟

این روند چه چیزی درباره توانایی‌های هوش مصنوعی در سال‌های ۲۰۳۰ یا ۲۰۳۲ به ما می‌گوید؟ بسیاری از مردم از یک آینده وحشتناک هراس دارند؛ آینده‌ای که در آن تروریست‌های مجهز به هوش مصنوعی، سلاح‌های زیستی می‌سازند که میلیاردها نفر را می‌کشد یا هوش مصنوعی از کنترل خارج شده و انسان را شکست می‌دهد. به‌راحتی می‌توان فهمید که چرا این خطرات دور از ذهن تا این اندازه توجه‌ها را به خود جلب کرده‌اند. با این حال این نگرانی‌ها باعث شده‌اند تا توجه کافی به تأثیرات فوری، محتمل، قابل پیش‌بینی و به همان اندازه شگفت‌انگیز هوش مصنوعی غیرآخرالزمانی صورت نگیرد.

پیش از سال ۱۷۰۰، اقتصاد جهان به‌طور میانگین تنها ۸ درصد در هر قرن رشد می‌کرد. اگر کسی اتفاقات بعدی را پیش‌بینی می‌کرد، احتمالاً دیوانه تلقی می‌شد. اما در ۳۰۰ سال بعد با آغاز انقلاب صنعتی، میانگین رشد به ۳۵۰ درصد در هر قرن رسید. این تحول باعث کاهش مرگ‌ومیر و افزایش زاد و ولد شد. جمعیت‌های بزرگ‌تر ایده‌های بیشتری تولید کردند و این خود منجر به رشدی سریع‌تر شد. با این حال، به دلیل نیاز به افزودن نیروی انسانی، این چرخه با سرعت کمی پیش می‌رفت. در نهایت، ثروت بیشتر باعث شد که مردم فرزندان کمتری داشته باشند. همین موضوع منجر به افزایش سطح زندگی شد که با نرخ ثابتی در حدود ۲ درصد در سال رشد کرد.

هوش مصنوعی با هیچ‌گونه محدودیت جمعیتی مواجه نیست. متخصصان این حوزه وعده می‌دهند که این فناوری به‌سرعت سرعت کشف و نوآوری را افزایش خواهد داد. سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، انتظار دارد که هوش مصنوعی در سال آینده قادر به تولید «بینش‌های نو» باشد. همین حالا نیز هوش مصنوعی به بهبود برنامه‌نویسی مدل‌های هوش مصنوعی کمک می‌کند. برخی پیش‌بینی می‌کنند که تا سال ۲۰۲۸، هوش مصنوعی خودش روند بهبود خود را تحت نظارت خواهد داشت.

از این رو، احتمال وقوع یک انفجار دوم در رشد اقتصادی وجود دارد. اگر قدرت محاسباتی بتواند بدون دخالت انسان، باعث پیشرفت‌های فناورانه شود و بخشی از سود حاصل از آن مجدداً در ساخت ماشین‌های قدرتمندتر سرمایه‌گذاری شود، ثروت می‌تواند با سرعتی بی‌سابقه انباشته شود. اقتصاددانان مدت‌هاست که به منطق ریاضی بی‌رحمانه در خودکارسازی روند کشف ایده‌ها واقف بوده‌اند. طبق یکی از پیش‌بینی‌های اخیر، زمانی که هوش مصنوعی بتواند ۳۰ درصد از وظایف را انجام دهد، نرخ رشد سالانه از ۲۰ درصد فراتر خواهد رفت.

هوش فوق‌العاده و اقتصاد فراتر از تصور

برخی افراد از جمله ایلان ماسک بر این باورند که هوش مصنوعی خودبه‌خودی به یک ابرهوش منتهی خواهد شد. بشر به تمام ایده‌های ممکن از جمله برای ساخت بهترین ربات‌ها، موشک‌ها و راکتورها دسترسی پیدا خواهد کرد. دیگر انرژی و طول عمر انسان به‌عنوان محدودیت مطرح نخواهند بود. تنها محدودیت باقی‌مانده برای اقتصاد، قوانین فیزیک خواهد بود.

اما حتی بدون رفتن به این حد نهایی، می‌توان اثرات حیرت‌آور هوش مصنوعی را تصور کرد. به‌عنوان یک آزمایش ذهنی فقط گامی کوچک به‌سوی هوش در سطح انسان را در نظر بگیرید. در بازار کار، هزینه استفاده از قدرت محاسباتی برای انجام یک وظیفه، سقف دستمزدی خواهد بود که می‌توان برای انجام آن پرداخت کرد: چرا باید به یک انسان بیشتر از رقیب دیجیتالی‌اش پول داد؟ با این حال، تعداد اندکی از افراد با مهارت‌هایی که قابل خودکارسازی نیستند و می‌توانند به‌طور مستقیم مکمل هوش مصنوعی باشند، بازدهی عظیمی کسب خواهند کرد. احتمالاً تنها افرادی که از آن‌ها عملکرد اقتصادی بهتری خواهند داشت، صاحبان سرمایه‌های مرتبط با هوش مصنوعی هستند؛ سرمایه‌ای که سهم رو به رشدی از تولید اقتصادی را به خود اختصاص خواهد داد.

سایر افراد باید خود را با شکاف‌های موجود در توانایی‌های هوش مصنوعی و الگوهای جدید مصرف ثروتمندان تازه‌وارد تطبیق دهند. هر جا که در خودکارسازی و عرضه نیروی کار گلوگاهی وجود داشته باشد، ممکن است دستمزدها به‌سرعت افزایش پیدا کند. چنین اثراتی که به «بیماری هزینه» معروف‌اند، می‌توانند آن‌قدر شدید باشند که مانع از انفجار در تولید ناخالص داخلیِ اندازه‌گیری‌شده شوند، حتی اگر کل ساختار اقتصاد به‌طور بنیادی تغییر کند.

الگوهای جدید فراوانی و کمبود در قیمت‌ها منعکس خواهند شد. هر چیزی که هوش مصنوعی بتواند در تولید آن مشارکت کند، ارزش آن به‌شدت کاهش خواهد یافت. اگر نگران از دست دادن شغلتان به‌دلیل هوش مصنوعی هستید، دست‌کم می‌توانید به وفور چنین کالاها و خدماتی دل خوش کنید.

در مقابل، هر جا که هنوز به حضور انسان نیاز باشد، بیماری هزینه خود را نشان خواهد داد. افرادی که از مشاغل دانشی به کارهای دستی روی می‌آورند، ممکن است متوجه شوند که توان مالی آن‌ها برای خدماتی مانند مراقبت از کودک یا صرف غذا در رستوران، نسبت به امروز کاهش یافته است. حتی ممکن است انسان‌ها در رقابت با هوش مصنوعی برای زمین و انرژی قرار بگیرند.

این تحول اقتصادی در بازارهای مالی نیز بازتاب خواهد یافت. ممکن است نوسانات شدیدی در بازار سهام رخ دهد، زیرا مشخص می‌شود که کدام شرکت‌ها در رقابت‌هایی با فرمول «برنده، همه‌چیز را می‌برد» پیروز یا بازنده‌اند. یک عطش بی‌رحمانه برای سرمایه‌گذاری به وجود خواهد آمد؛ هم برای تقویت توان محاسباتی هوش مصنوعی و هم برای گسترش زیرساخت‌ها و کارخانه‌ها که باید هم‌پای رشد اقتصادی توسعه یابند.

در همین حال، میل به پس‌انداز برای آینده ممکن است از بین برود، چراکه مردم به‌ویژه ثروتمندان که عمده پس‌اندازها را انجام می‌دهند، افزایش چشم‌گیر درآمدهای آتی را پیش‌بینی می‌کنند.

در نتیجه، برای متقاعد کردن افراد به واگذاری سرمایه برای سرمایه‌گذاری، نرخ بهره باید به‌شدت بالا برود تا جایی که شاید باعث افت قیمت دارایی‌های بلندمدت شود. پژوهشگران در این باره اختلاف نظر دارند، اما در برخی مدل‌ها نرخ بهره هم‌پای رشد و حتی بیشتر از آن افزایش می‌یابد. در یک سناریوی انفجاری، این یعنی لازم است بدهی‌ها با نرخ‌های ۲۰ تا ۳۰ درصد بازپرداخت شوند.

حتی بدهکارانی که درآمدشان به‌سرعت در حال افزایش است ممکن است دچار فشار شوند و کسانی که درآمدشان با این رشد شتاب‌زده هماهنگ نیست، به‌شدت آسیب خواهند دید. کشورهایی که نتوانند یا نخواهند از فرصت‌های هوش مصنوعی بهره ببرند، ممکن است با فرار سرمایه مواجه شوند. در هر نقطه‌ای از جهان نیز ممکن است بی‌ثباتی کلان اقتصادی پدید آید، چراکه تورم می‌تواند با ولخرجی مردم بر پایه ثروت‌های پیش‌بینی‌شده‌شان افزایش یابد، در حالی که بانک‌های مرکزی نتوانند نرخ بهره را به‌سرعت افزایش دهند.

این یک آزمایش ذهنی سرگیجه‌آور است. آیا بشر می‌تواند از پس آن برآید؟ پیش از این نیز رشد اقتصادی شتاب گرفته بود، اما در دوران انقلاب صنعتی، دموکراسی توده‌ای وجود نداشت؛ لادی‌ها یا همان مشهورترین مخالفان ماشین در تاریخ، حتی حق رأی نداشتند. حتی اگر میانگین دستمزدها افزایش یابد، نابرابری بیشتر می‌تواند باعث افزایش مطالبه‌گری برای بازتوزیع ثروت شود. دولت‌ها همچنین ابزارهای قدرتمندتری برای نظارت و هدایت جمعیت در اختیار خواهند داشت. از این رو، فضای سیاسی بی‌ثبات خواهد شد. دولت‌ها مجبور خواهند بود همه‌چیز را از پایه‌های مالیاتی گرفته تا نظام آموزش و همچنین حفظ حقوق مدنی از پایه بازنگری کنند.

شگفتی در دل خطر: آینده‌ای فراتر از تصور

با این همه، ظهور ابرهوش باید مایه شگفتی و تحسین باشد. داریو آمودی، مدیرعامل شرکت Anthropic، این هفته به نشریه اکونومیست گفت که معتقد است هوش مصنوعی به درمان بیماری‌هایی کمک خواهد کرد که پیش‌تر درمان‌ناپذیر تلقی می‌شدند.

اگر شتاب‌گیری دیگری در راه باشد، باید به آن همچون ادامه یک معجزه طولانی نگاه کرد؛ معجزه‌ای که فقط به این دلیل ممکن شد که انسان‌ها به استقبال تغییر و تحول رفتند. شاید روزی فرا برسد که هوش بشر مغلوب هوش مصنوعی شود؛ اما حتی در آن زمان، بشر همچنان به خرد نیاز خواهد داشت.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 523502
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *