پایان عصر تحریمهای نفتی ؛ بازندگان غرب، برندگان شرق

افزایش صادرات نفت ایران همزمان با جنگ ۱۲روزه و ناکامی تحریمها علیه ایران و روسیه، نشاندهنده شکلگیری نظم جدیدی در بازار انرژی جهانی است که دیگر با منطق تحریمهای غرب هماهنگ نیست.
جهان صنعت نیوز – تحریمهای نفتی سالهاست که در سیاست خارجی ایالات متحده و متحدانش، بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار اقتصادی بر کشورهای هدف مورد استفاده قرار میگیرند. هدف اصلی از این تحریمها، ایجاد اختلال در درآمدهای حیاتی کشورهایی مانند ایران و روسیه است تا بدینوسیله آنها به تجدیدنظر در رفتارهای ژئوپلیتیکی یا برنامههای نظامی و امنیتی خود وادار شوند. با این حال، تجربه دو دهه اخیر و بهویژه تحولات اخیر نشان میدهد که این ابزار کارایی اولیه خود را از دست داده و نهتنها موفق به تغییر رفتار کشورهای هدف نشده بلکه به بازآرایی ژئوپلیتیکی بازار انرژی نیز منجر شده است.
افزایش صادرات نفت ایران همزمان با جنگ ۱۲ روزه
در ماه خرداد ماه، در حالی که تهران هدف بمبارانهای سنگین قرار داشت، اتفاقی غیرمنتظره در عرصه انرژی رخ داد. بر اساس گزارش های غیررسمی صادرات نفت خام ایران در این بازه زمانی بهطور موقت افزایش یافت. این امر اگرچه در نگاه نخست عجیب به نظر میرسید، اما گواهی است بر شکلگیری الگوی جدیدی در بازار جهانی نفت که دیگر از تحریمها بهعنوان عاملی بازدارنده تبعیت نمیکند.
ایران علیرغم سالها قرار گرفتن تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی توانسته است مسیرهای جدیدی برای صادرات نفت خود پیدا کند. بهویژه چین، بهعنوان بزرگترین واردکننده انرژی در جهان در سالهای اخیر تبدیل به مهمترین مشتری نفت ایران شده است. آخرین آمارها نشان میدهد که صادرات روزانه نفت ایران به چین به حدود ۲ میلیون بشکه در روز رسیده و نزدیک به ۱۵ درصد از واردات نفت خام چین را تشکیل میدهد. این ارقام نشان میدهند که ایران با تغییر مسیر صادرات و استفاده از کانالهای غیررسمی توانسته است تحریمها را تا حد زیادی بیاثر سازد.
نفت ایران امروز دیگر عمدتاً به خریداران سنتی در اروپا و شرق آسیا صادر نمیشود. در عوض، این نفت به پالایشگاههای کوچکی در چین منتقل میشود که به «قوریها» معروفاند. پالایشگاههایی که برای تأمین نیازهای داخلی چین فعالیت میکنند و اغلب از نظام مالی غیردلاری استفاده مینمایند. این ساختار امکان میدهد تا تراکنشهای نفتی ایران بهگونهای انجام گیرد که در محدوده رصد مستقیم تحریمهای غرب قرار نگیرد.
از سوی دیگر، چین با حفظ محرمانگی دادههای گمرکی مرتبط با واردات نفت ایران، فضا را برای انکار رسمی در سطح بینالمللی فراهم کرده و همزمان از افزایش وابستگی ایران به اقتصاد خود بهعنوان یک اهرم ژئوپلیتیکی بهرهبرداری میکند. این روند در عمل موقعیتی را برای پکن فراهم آورده است که نهتنها به منابع ارزانقیمت انرژی دست یابد، بلکه در تعاملات بینالمللی خود نیز قدرت چانهزنی بالاتری داشته باشد.
تحریمهای روسیه؛ تمرکز بر درآمد نه جریان نفت
در مورد روسیه، استراتژی تحریمی غرب متفاوت از ایران بوده است. پس از آغاز تهاجم نظامی این کشور به اوکراین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا اقدام به اعمال تحریمهایی کردند که تمرکز اصلی آنها نه بر توقف صادرات نفت بلکه بر محدودسازی درآمدهای حاصل از آن بود. سیاستهایی مانند تعیین سقف قیمت برای نفت روسیه از سوی گروه هفت (G7) با هدف کاهش سودآوری صادرات نفتی این کشور طراحی شدند تا ضمن تضعیف توان مالی کرملین از ایجاد اختلال گسترده در بازار جهانی انرژی جلوگیری شود.
با این حال تجربه عملی این سیاستها نشان داده است که روسیه نیز همچون ایران توانسته است مسیرهای جایگزین برای صادرات نفت خود بیابد. این کشور با ایجاد شبکهای پیچیده از صادرات غیرمستقیم به بازارهای آسیایی دست یافته است. کشورهایی مانند هند از این وضعیت بهره بردهاند؛ آنها نفت روسیه را با تخفیف قابل توجه خریداری کرده، در پالایشگاههای خود فرآوری کرده و سپس بهصورت فرآوردههای نفتی به اروپا صادر میکنند. این فرآیند نهتنها به سود اقتصادی بالایی برای هند منجر شده بلکه اثربخشی تحریمهای غرب را نیز بهطور عملی کاهش داده است.
چرا تحریمها دیگر اثر ندارند؟
تحریمهای نفتی برخلاف اهداف اولیهشان نتوانستهاند رفتارهای ژئوپلیتیکی دولتهای هدف را تغییر دهند. ایران همچنان به فعالیتهای هستهای خود ادامه داده و روسیه نیز حاضر به عقبنشینی در جنگ اوکراین نشده است. در واقع آنچه در عمل اتفاق افتاده شکلگیری بازار انرژی جدیدی است که قواعد آن نه بر اساس منطق اقتصادی صرف بلکه با اتکا بر معادلات سیاسی و امنیتی تعیین میشود.
چین بهعنوان مشترکالمنافع اصلی انرژی ایران و روسیه اکنون به بازیگر محوری در بازار جهانی انرژی تبدیل شده است. این کشور از وابستگی فزاینده دو تولیدکننده اصلی نفت به اقتصاد خود بهمثابه ابزار سیاست خارجی استفاده میکند. از سوی دیگر، تمرکز درآمدهای نفتی در دستان دولتها و نهادهای حاکمیتی باعث تضعیف آنها نشده است. این وضعیت، انگیزه تصمیمگیران در تهران و مسکو را برای حفظ وضعیت موجود و مقاومت در برابر فشارهای بینالمللی افزایش داده است.
یکی از چالشهای جدی سیاست تحریمی آمریکا ناتوانی در اعمال فشار بدون آسیب رساندن به بازار جهانی انرژی است. چنانچه تحریمها بیش از حد شدت گیرند، قیمت جهانی نفت افزایش خواهد یافت که این موضوع هم به تورم در کشورهای مصرفکننده منجر میشود و هم موقعیت رقابتی تولیدکنندگان آمریکایی را تهدید میکند. از سوی دیگر، تلاش برای جدا شدن از بازار انرژی چین نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد. چراکه چین بزرگترین واردکننده انرژی جهان است و هرگونه اختلال در روابط اقتصادی با این کشور میتواند به ضرر تولیدکنندگان داخلی آمریکا تمام شود.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :