نه جنگ، نه صلح؛ زخمی عمیق بر تن اقتصاد شکننده ایران

جنگ ۱۲ روزه یک خاطره نیست، بلکه زخمی عمیق و مزمن بر تن اقتصاد ایران است که بهبودی آن زمان خواهد برد. کسبوکارهای کوچک در سایه وعدههای بیسرانجام و کمبود حمایتهای موثر، در معرض تهدید جدی قرار دارند. عبور از این بحران نیازمند صلح پایدار، اصلاحات ساختاری و همت جمعی دولت و بخش خصوصی است تا اقتصاد کشور بار دیگر به بازارهای جهانی و مسیر شکوفایی بازگردد.
هما میرزایی- جهان صنعت نیوز: جنگ ۱۲ روزه؛ این اصطلاحی است که برای توصیف جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران به کار میرود. اما حقیقت این است که ابعاد این جنگ بسیار گستردهتر بوده و تبعات آن تا مدتها و به خصوص برای اقتصاد کشور ادامهدار خواهد بود. اقتصادی که تا پیش از جنگ نیز زیر سایه تحریم و انزوا و ضعف جدی مدیریت به سختی نفس میکشید. طی چند سال اخیر به دلیل عدم توان و اراده دولتها برای انجام اصلاحات اساسی و زیرساختی، ناترازیها وارد فاز جدیدی از بحران شدند و نارضایتی عمومی بیش از پیش شدت گرفت. در چنین شرایطی سوال این است که آیا اقتصاد شکننده ایران میتواند بدون ایجاد ارتباط موثر بینالمللی و خروج از انزوا از شرایط فوق عبور کند؟ و در صورت عدم موفقیت دیپلماسی سیاسی و اقتصادی تابآوری این اقتصاد آفتزده و دورمانده از بازارهای جهانی چهقدر خواهد بود؟
برای پاسخ دادن به این سوالات و بررسی راهکارهای برونرفت اقتصاد ایران از بحران در شرایط پساجنگ با «مرتضی حاجی آقا میری»، رئیس کمیسیون فرش، هنر و صنایعدستی اتاق بازرگانی ایران گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
آسیب وضعیت نه جنگ و نه صلح کمتر از جنگ مستقیم نیست
به کار بردن اصطلاح جنگ ۱۲ روزه از سوی مسئولین کاملا اشتباه است؛ اگر آسیب وضعیت شکننده فعلی که نه جنگ است و نه صلح بیشتر از آسیب ۱۲ روز جنگ مستقیم نباشد، کمتر نیست. از طرفی دیگر، حتی اگر ۱۲ روز جنگ را پایانیافته تلقی بکنیم، آثار مخرب آن بر حوزه اقتصاد فرهنگبنیان بسیار طولانیمدت خواهد بود. برای مثال، بخش گردشگری ۳ ماه تابستان که فصل اوج درخواست برای سفر است را بهطور کلی از دست داده است. مطرح شدن مباحثی همچون یک هفته تعطیلی تابستانی و پرداخت یارانه سفر به مردم نیز تاثیر ملموسی بر این بخش نخواهد داشت.
صلح و ثبات، پیشنیاز بقای تجارت خارجی ایران
توسعه تجارت خارجی و یا حتی ثابت نگه داشتن تجارت خارجی در همین میزان فعلی، نیازمند صلح و ثبات و روابط حسنه بینالمللی است. هر عاملی مانند جنگ، تحریم و یا فعال شدن مکانیزم ماشه که این صلح و ثبات را تهدید کند، مخل تجارت خارجی خواهد بود. برای مثال، در صورت فعال شدن مکانیزم ماشه تمامی کشورها قادر خواهند بود محمولههای ایرانی را بازرسی کنند، و با هر بهانه واهی آن محموله را ضبط کنند. تمامی این موارد باعث کوچک شدن اقتصاد ایران و خارج شدن آن از دسته اقتصادهای تاثیرگذار در جهان شده است؛ به صورتیکه حذف کامل ایران از نظام اقتصاد جهانی هیچ تاثیری بر آن نخواهد گذاشت.
اقتصاد قدرتمند، پیشنیاز دیپلماسی مؤثر و حضور موفق در میدان
برای اینکه از نظر سیاسی توانمندتر شویم، در میز مذاکره کارتهای بازی بیشتری داشته باشیم، و توانمندی بیشتری در عرصه میدان داشته باشیم، نیاز به یک اقتصاد شکوفا و حضور جدی در بازارهای جهانی داریم. علاوه بر این، جذب سرمایه خارجی بسیار مهم است؛ چراکه وقتی یک سرمایهگذار خارجی اعم از یک دولت و یا یک شرکت در شرایط صلح و ثبات با کشور همکاری میکند، طبیعتا در لابی ضد جنگ با شما شریک بوده و برای حفظ متحد خود در بازار جهانی تلاش خواهند کرد.
نگاه شعاری و سادهانگاری بحرانها، عامل بنبست اقتصادی امروز
ما هیچکدام از این تلاشها را انجام نمیدهیم. برخی از مسئولین سعی دارند بحرانهایی مانند جنگ و مکانیزم ماشه را سادهانگاری کرده و اینگونه القا کنند که این اتفاقات هیچ تاثیری بر ما نمیگذارند؛ در چنین شرایطی طبیعی است که رشد اقتصادی صورت نگرفته و روزبهروز افول کند. وقتی اقتصاد افول کند، توان کشور در دیپلماسی، میدان، و جامعه کاهش پیدا کرده و کشور با مشکلات عدیده مانند نبود آب و برق روبهرو میشود. شرایطی که امروز شاهد آن هستیم، مولود همین دیدگاه است. مطالبه اصلی ما به عنوان نمایندگان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی رفع هرگونه تنش و اصلاح مناسبات بینالمللی است، و آندسته از مسئولین که مدعی هستند جنگ، تحریم و مکانیزم ماشه تاثیری بر اقتصاد کشور ندارد را برای مباحثه به اتاق دعوت میکنیم.
بسته حمایتی دولت؛ روی کاغذ جذاب و در عمل هیچ
در جلساتی که برای بررسی بسته حمایتی دولت از صنایع برگزار شد، به این نکته اشاره کردم که این بسته در جهت حمایت از کسبوکارها طراحی نشده است؛ بلکه بیشتر بسته تامین غذا و داروی زمان جنگ است. بخش عمدهای از کسبوکارها از جمله فرهنگ بنیانها مانند فرش، صنایع دستی و گردشگری و به طور کلی اقتصاد هنر در این بسته جایی نداشتند. هرچند در سایر حوزههای که در بسته فوق به آنها اشاره شده بود، نیز هنوز خبری از اجرایی شدن طرحها شنیده نشده است.
همچنین در جلساتی که در خصوص تسهیلات مربوط به بازپرداختها برگزار شد، کسبوکارهایی که با مشکلات مالیاتی دست به گریبان بوده و درخواست مهلت بیشتر برای بازپرداخت بدهیهای خود داشتند، از عدم پیروی واحد اجرائیات مالیاتی از قوانین مطرح شده در بسته دولت خبر دادند. در حقیقت میتوان گفت وعدههای مطرحشده روی کاغذ باقی مانده و در عمل کارایی آنچنانی ندارند.
نمیتوان از دولت فقیر انتظاری داشت
البته باید این نکته را در نظر بگیریم که به دلیل ساختار شکننده اقتصادی کشور و فقری که دولت با آن مواجه است، نمیتوان انتظار حمایت ویژه از دولت داشت. واقعیت این است که دولت ما ضعیفتر از آن است که بتواند بستههای حمایتی مناسب و کافی به صنایع و کسبوکارها پیشنهاد دهد. بسته فعلی نیز بیشتر بر مهلت بازپرداخت وام و بدهیهای مربوط به تامین اجتماعی متمرکز است. از طرفی خود سازمان تامین اجتماعی میگوید کل حق بیمه دریافتی این سازمان به سختی کفاف پرداخت حقوق بازنشستگان را میدهد، و امکان هیچگونه مهلتدهی وجود ندارد. مجموع این شرایط باعث شده شرایطی به وجود بیاید که صنایع و کسبوکارها امید خود از کمکهای دولتی قطع کنند.
برنامه بخش خصوصی برای حمایت از کسبوکارها در شرایط جنگی
فارغ از بجث حمایتهای دولتی، ایجاد صندوقهای حمایتی از سوی بخش خصوصی نیازمند سیاستگذاری در سطح کلان است. به دلیل اینکه بودجه هر سال در سال قبل و پیش از اتفاقات پیشبینی نشده بسته شده و موارد مصرف نیز مشخص میشوند، برنامهریزی تخصیص بودجه جدید دشوار خواهد بود. البته در شرایط ویژه مانند جنگ و پساجنگ میتوان برای چنین مواردی برنامهریزی کرد. در حال حاضر اتاق بازرگانی به عنوان یکی از بازوهای بخش خصوصی برنامه خاصی برای این کار ندارد. بیشتر سعی و تمرکز ما بر این است تا از دولت مطالبهگری کنیم.
فرش ایرانی؛ از ستون صادرات غیرنفتی تا سقوط به حاشیه اقتصاد
صادرات فرش و صنایع دستی همواره یکی از بزرگترین بخشهای درآمد غیر نفتی کشور بوده، که طی سالهای گذشته با کاهش بسیار شدید روبهرو بوده است. در سال ۷۳ نزدیک به نیمی از درآمد صادرات غیر نفتی ایران بالغ بر ۲ میلیارد و ۱۱۲ میلیون دلار حاصل صادرات فرش دستباف بوده است. این رقم در سال ۹۶ به ۴۲۶ میلیون دلار و در سال ۱۴۰۳ به ۴۱.۷ میلیون دلار رسیده است. این رقم، کمتر از رقم صادرات تنها یک بنگاه اقتصادی در سال است. این ظرفیت بزرگ برای ارزآوری و اشتغالزایی رو به خاموشی است، و آثار این افول نه تنها در اقتصاد بلکه در سطح جامعه نیز به خوبی قابل مشاهده است. بسیاری از فعالان و ذینفعان این حوزه در روستاها سکونت داشته و از اقشار آسیبپذیر هستند، که بیکار شدن آنها تاثیر زیادی در اقتصاد کشور دارد.
صنایع دستی ایران مخاطب خود در داخل و خارج را از دست داده است
بخش صنایع دستی نیز نمیتواند در شرایط جنگی و پساجنگی به دلیل اختلال در صادرات مخاطب خارجی خود را حفظ کند. در بخش داخلی هم شهروندان در وضعیت بیثباتی و نااطمینانی قرار دارند و طبیعتا به رفع نیازهای روزمره خود اکتفا کرده و به سمت خرید فرش و صنایع دستی نخواهد رفت. بنابراین، این آثار مخرب و گسترده تا مدتهای مدید برقرار خواهند بود و بر این کسبوکارها سایه خواهند انداخت. تحریمهای بینالمللی شرایط اقتصادی کشور را شکننده کرده و در این بین کسبوکارهای کوچک بهخصوص فرهنگبنیانها بیش از همه آسیب دیدهاند.
ما نیز مقصریم
حقیقتا در دوران جنگ اقتصادی ما فعالین بخش خصوصی نیز مقصر بودهایم؛ چراکه همیشه به دنبال راههایی برای دور زدن تحریمها و تهاتر کالا بودهایم. این نوع کارها در حکم مسکّن برای یک بیماری جدی هستند؛ بیماری اقتصادی کشور ما به دلیل عدم رسیدگی اساسی حالا به یک بیماری مزمن تبدیل شده و وارد فاز نظامی شده است. الان دیگر زمانی است که باید بدون لکنت صلح را از مسئولین و دیپلماتها مطالبه کنیم. امیدوارم گفتوگوهای سازنده ایران با کشورهای غربی به زودی از سر گرفته شده و سایه جنگ از سر کشور برداشته شود، و بلاتکلیفی فعلی که ناشی از وضعیت نه جنگ و نه صلح است، نیز به پایان برسد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :