توهم دانایی؛ سقوط آرام عقلانیت در طوفان دادهها

رشد فزاینده رسانهها و فناوریهای نوین، ذهن انسان را از تفکر عمیق به واکنشهای سریع سوق داده و با سلطه هوش مصنوعی بر تولید محتوا، خطر تسلیمشدن اندیشه انسانی در برابر سیلاب اطلاعاتی بیش از پیش احساس میشود.
جهان صنعت نیوز – در گذر زمان، اخبار نهتنها ابزار اطلاعرسانی بودهاند، بلکه به تدریج به نیرویی شکلدهنده برای ذهن انسانها تبدیل شدهاند. رشد رسانههای خبری در قرن نوزدهم، نخستین جرقههای «اقتصاد توجه» را رقم زد؛ جریانی که در آن، ارزش محتوا نه به دقت و عمق، بلکه به سرعت و جذابیت آن وابسته شد. از همان زمان، دغدغه بسیاری از متفکران این بود که تداوم تغذیه ذهن با اخبار سطحی و هیجانی، به تحلیل تدریجی عقلانیت جمعی منجر خواهد شد.
تحول رسانهها با سرعتی بیسابقه رخ داده است. آنچه روزگاری به عنوان فرصتی برای «آگاهتر شدن» شناخته میشد، به تدریج به چرخهای از «مصرف پیدرپی اطلاعات سطحی» تبدیل شد. مطالعه عمقی جای خود را به مرور تیترها داده و تفکر نقادانه جای خود را به واکنشهای سریع و آنی سپرده است. نتیجه آن است که ذهن انسان به جای آنکه مانند رودخانهای زلال از مفاهیم عمیق تغذیه شود، در معرض جریان تند اما کمعمق اطلاعات روزمره قرار گرفته است.
تکنولوژی، از تسهیل تا تسلط
ظهور فناوریهای نوین از رادیو و تلویزیون گرفته تا اینترنت و شبکههای اجتماعی، این روند را شدت بخشیدهاند. اما اکنون با پیشرفت خیرهکننده هوش مصنوعی، شرایط وارد مرحلهای کاملاً جدید شده است. دیگر نه تنها انتخاب محتوا بلکه حتی خلق آن نیز بر عهده الگوریتمهاست. انسانها کمتر میپرسند، زیرا ماشینها پیشاپیش پاسخ را تولید کردهاند. این سازوکار با ایجاد توهم دانایی، نیاز به تفکر را به حاشیه رانده است.
در گذشته اخباری که هر روز منتشر میشدند، تصویری از دنیای متغیر ارائه میدادند، اما هنوز روزنهای برای تأمل باقی میگذاشتند. امروزه اما سرعت انتشار و حجم بالای اطلاعات باعث شدهاند ذهن فرصت پردازش نداشته باشد. آنچه اهمیت دارد، نه «فهم»، بلکه «واکنش» است؛ نه «ادراک»، بلکه «دیدهشدن». در چنین شرایطی، اندیشه به آرامی جای خود را به الگوریتمها میدهد.
وقتی ماشین میخواند، مینویسد و فکر میکند
هوش مصنوعی توانایی شگفتانگیزی در تقلید سبک نویسندگان بزرگ دارد. اما آیا این توانایی جای خلاقیت انسانی را گرفته یا آن را تکمیل کرده است؟ مسئله تنها در کیفیت نوشتار نیست، بلکه در وابستگی ذهن به ابزارهایی است که به جای آن فکر میکنند. اگر روزی انسان برای فهم جهان به مطالعه نیاز داشت، امروز میتواند صرفاً دستوراتش را تایپ کند و منتظر خروجی آماده بماند. این آسایشِ فکری در ظاهر مطلوب است، اما در باطن، خطرناک.
بازگشت به تفکر، یا تسلیم به سیل اطلاعات؟
جهان امروز بیش از هر زمان دیگری از نظر اطلاعاتی غنی است، اما این غنا الزاماً به معنای فهم عمیقتر نیست. چالش بزرگ عصر حاضر، نه کمبود محتوا بلکه فقدان توجه، تمرکز و تفکر است. اگر ذهن انسان تنها بهواسطه الگوریتمها تغذیه شود، دیر یا زود از قدرت انتخاب و تفکر مستقل تهی خواهد شد.
آیا هنوز فرصتی برای بازگشت به اندیشههای عمیق، تأملمحور و انسانی باقی مانده است؟ یا باید پذیرفت که ذهن ما نیز به مرور در جریان پرسرعت اطلاعات، «مسطح» خواهد شد؟
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانلینک کوتاه :