ارزشگذاری بالا یعنی بازار سهام سقوط میکند؟

نسبتهای ارزشگذاری مانند قیمت به سود در افقهای بلندمدت میتوانند راهنمای مناسبی برای تحلیل بازار باشند، اما در کوتاهمدت لزوماً نشانهای از سقوط یا صعود قریبالوقوع بازار نیستند.
جهان صنعت نیوز – یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل بازارهای مالی، ارزشگذاری داراییهاست؛ مفهومی که اغلب با نسبتهایی مانند قیمت به سود سنجیده میشود. وقتی این نسبتها در سطح بالایی قرار دارند، تحلیلگران و سرمایهگذاران میگویند بازار گران یا وارد فاز حباب شده است. اما پرسش مهم این است که آیا گران بودن بازار بهتنهایی میتواند نشانهای از سقوط قریبالوقوع قیمتها باشد؟
پاسخ، برخلاف تصور رایج، منفی است. تحقیقات و دادههای تاریخی نشان میدهد که ارزشگذاریهای بالا تنها در افقهای بلندمدت مثلاً دورههای دهساله با بازدهی پایینتر بازار ارتباط دارند. به بیان دیگر، اگر بازار امروز گران باشد، این احتمال وجود دارد که طی ده سال آینده بازدهی آن کمتر از میانگین تاریخی باشد. این رابطه بر پایه اصل «بازگشت به میانگین» بنا شده است. بدین معنا که قیمت داراییها نمیتوانند برای همیشه از واقعیت سودآوری و جریانهای نقدی شرکتها فاصله بگیرند و نهایتاً به سطوح منطقی بازمیگردند.
اما نکته کلیدی این است که در بازههای کوتاهمدت یا حتی میانمدت مثلاً یک تا پنج ساله، این رابطه عملاً کارایی ندارد. بازارها در کوتاهمدت تحتتأثیر مجموعهای از عوامل هیجانی، سیاسی، پولی و روانی قرار دارند که میتوانند قیمتها را بهصورت موقت از واقعیتهای بنیادین جدا کنند. سیاستهای تسهیل پولی، امید به فناوریهای نوظهور، ترس از جا ماندن در سود یا تحولات ژئوپلیتیکی، همگی میتوانند باعث رشد بازار حتی در شرایطی که از منظر سنتی، ارزشگذاریها بیش از حد بالا هستند.
برای مثال در میانه دهه ۱۹۹۰ میلادی، نسبت قیمت به سود تعدیلشده در بازار آمریکا در سطحی بالا قرار داشت. اما برخلاف پیشبینی بسیاری از تحلیلگران، بازار طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ رشد چشمگیری را تجربه کرد. سرمایهگذارانی که صرفاً بهخاطر گران بودن بازار از ورود به آن خودداری کردند، سودهای قابل توجهی را از دست دادند. این تجربه نشان داد که تحلیلگران نباید ارزشگذاری بالا را بهعنوان سیگنالی فوری برای اصلاح یا سقوط تعبیر کنند، مگر آنکه افق تحلیلی خود را به بلندمدت محدود کرده باشند.
به بیان دقیقتر وقتی گفته میشود «بازار گران است» این جمله تنها زمانی معنا دارد که از آن نتیجه بگیریم بازدهی بلندمدت بازار ممکن است کاهش یابد نه اینکه طی یک یا دو سال آینده حتماً سقوط میکند. بنابراین، استفاده از ابزارهای ارزشگذاری برای پیشبینی رفتار بازار در بازههای زمانی کوتاهمدت نهتنها دقت ندارد، بلکه میتواند موجب تصمیمگیریهای نادرست شود.
در نتیجه سرمایهگذارانی که دیدگاه بلندمدت دارند، میتوانند از تحلیل ارزشگذاری برای مدیریت ریسک و تخصیص دارایی بهره ببرند، اما آنهایی که با افق کوتاهمدت یا نوسانی وارد بازار میشوند، نباید تنها بر پایه نسبتهای ارزشگذاری تصمیمگیری کنند. بازارها در کوتاهمدت میتوانند بیش از آنچه تصور میشود، در مسیر صعودی یا نزولی باقی بمانند حتی اگر گران یا ارزان بهنظر برسند.
اخبار برگزیدهبورسلینک کوتاه :