xtrim
حمیدرضا شکوهی، کارشناس انرژی در گفت‌وگو با جهان‌صنعت نیوز مطرح کرد:

دوگانه پرریسک پکن؛ تجارت با آمریکا یا نفت ارزان ایران؟

در حالی‌که دولت ترامپ در تلاش است با تهدیدهای اقتصادی مانند افزایش تعرفه صادرات نفت ایران و روسیه به چین را محدود کند، کارشناسان معتقدند راهکارهایی چون فروش نفت با تخفیف زیاد، تهاتر با کالاهای غیر ضروری و دور زدن تحریم‌ها تنها مسکّنی موقتی برای عبور از بحران اقتصادی هستند. تداوم این مسیر نه‌تنها توسعه اقتصادی را مختل می‌کند، بلکه توان کشور برای جذب سرمایه‌گذاری و تأمین منابع مالی را نیز به‌شدت تضعیف خواهد کرد.

هما میرزایی- جهان صنعت نیوز: دولت دونالد ترامپ در تلاش است با کاهش صادرات نفت روسیه و ایران، بزرگ‌ترین منبع درآمدی این دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس آمریکا با تهدید به اعمال تعرفه‌های بیشتر، در صدد است بزرگ‌ترین خریدار نفت این دو کشور یعنی چین را تحت فشار قرار دهد. در پاسخ به این تهدیدات، وزارت امور خارجه چین در بیانیه‌ای اعلام کرد که فشارهای خارجی تغییری در نگاه این کشور در جهت بازنگری در سیاست‌های مرتبط با انرژی ایجاد نخواهد کرد.

در این خصوص با حمیدرضا شکوهی، کارشناس انرژی گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

موفقیت ترامپ در به کارگیری ابزارهای اقتصادی برای پیشبرد سیاست‌های مطلوب

بر اساس آمارهای موجود، در حال حاضر چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است و حدود ۱۳.۵ درصد واردات نفت خود را از ایران تأمین می‌کند. حال اگر تنش‌های سیاسی افزایش یابد و چین تحت فشار بیشتری از سوی آمریکا قرار گیرد و نتواند این خرید را ادامه دهد، وضعیت برای ما به‌عنوان صادرکننده و برای خود چین به عنوان خریدار به چه صورت خواهد بود؟

این سؤال درستی است و باید بررسی شود که اگر فشارها بر چین افزایش یابد، چه تغییری در مناسبات رخ خواهد داد؟ باید گفت از زمانی که دونالد ترامپ در آمریکا به قدرت رسید، بخشی از معادلات سیاسی و اقتصادی جهان دچار تغییر شد. ترامپ برخلاف بسیاری از رؤسای جمهور پیشین آمریکا، سیاست و اقتصاد را به شکل مستقیم در خدمت یکدیگر قرار داد. برای مثال، حتی اگر کشوری مانند کانادا اعلام کند که قصد دارد تشکیل کشور مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد، دولت ترامپ به‌سرعت از ابزارهای اقتصادی، نظیر تعرفه‌های تجاری، برای اعمال فشار استفاده می‌کند.

این الگو در قبال کشورهای دیگر نیز اجرا شده و ترامپ مسیر فشار اقتصادی را بر بازیگران بین‌المللی دنبال می‌کند. درباره چین و روسیه نیز همین روند وجود دارد. در مورد روسیه، تحریم‌ها به‌طور مستقیم افزایش یافته‌اند و در مورد چین، از مسیرهای دیگر فشارها وارد می‌شود. اینکه این فشارها تا چه اندازه به نتیجه برسند، بستگی به موازنه قدرت اقتصادی میان دو کشور دارد.

چین میان دو قدرت؛ منافع اقتصادی آمریکا، مزایای نفتی ایران

واقعیت این است که مبادلات تجاری چین با آمریکا قابل‌مقایسه با روابط تجاری آن با ایران نیست؛ بنابراین به‌طور طبیعی، آمریکا برای چین اولویت بالاتری دارد. با این‌ حال، نفت ایران برای چین مزایای خاص خود را دارد. تخفیف‌های قابل‌توجه، روش‌های دور زدن تحریم‌ها، و خریداران انعطاف‌پذیر از جمله عواملی هستند که چین را به ادامه خرید نفت از ایران ترغیب می‌کنند. حتی اگر فشارهای بین‌المللی افزایش یابد، چین تنها در صورتی از نفت ایران صرف‌نظر خواهد کرد که بتواند این نیاز را از منابع دیگر تأمین کند.

توانایی بالای پالایشگاه‌های خصوصی چین در دور زدن تحریم‌ها

در حال حاضر، فشارهایی نیز بر هند برای محدود کردن خرید نفت از روسیه وارد شده است. این موضوع ممکن است موجب تغییر جهت صادرات روسیه به سمت چین شود. به این ترتیب، چین می‌تواند بخشی از نیاز نفتی خود را از روسیه تأمین کند. اما نباید فراموش کرد که بخش عمده‌ای از نفت ایران را پالایشگاه‌های کوچک و خصوصی در چین خریداری می‌کنند. این پالایشگاه‌ها نه‌تنها وابستگی زیادی به دولت ندارند، بلکه به‌خوبی با روش‌های دور زدن تحریم‌ها آشنا هستند. از این‌رو، ممکن است حتی با افزایش فشارها، همچنان خرید نفت ایران را ادامه دهند. با این حال، چشم‌انداز کلی بستگی به تحول در روابط چین و آمریکا دارد. در صورتی که این روابط به نقطه‌ای برسد که چین مجبور شود حتی بخش خصوصی خود را از خرید نفت ایران بازدارد، آن‌گاه وضعیت برای ایران پیچیده‌تر خواهد شد.

تهاتر نفت ایران با کالای غیر ضروری سودمند نیست

مسئله دیگر این است که چین، مانند سایر کشورها، ترجیح می‌دهد مبادلات اقتصادی خود را از طریق سیستم‌های بانکی استاندارد و بین‌المللی انجام دهد؛ اما ایران به‌دلیل تحریم‌ها عملاً به این سیستم‌ها دسترسی ندارد. برخی کارشناسان معتقدند که چین در حال حاضر به‌جای پرداخت نقدی، نفت ایران را با کالا تهاتر می‌کند، آن هم کالاهایی که در بسیاری از موارد ضروری نیستند. در صورت ادامه این وضعیت، چشم‌انداز تداوم صادرات نفت به چین به چه شکل خواهد بود؟ آیا امکان تداوم این شیوه مبادله وجود دارد؟

حتی اگر کالاهای تهاتری از نوع ضروری هم باشند، این مدل مبادله اقتصادی، یک مدل پایدار و سودمند برای کشور نیست. ما برای حل مشکلات اقتصادی و حتی تأمین نیازهای نظامی‌مان، به منابع مالی نیاز داریم. تجربه جنگ ۱۲ روزه نیز این نیازها را بیش‌ازپیش آشکار کرد. برای جذب این منابع، باید به‌سمت رفع تحریم‌ها حرکت کنیم. شیوه‌هایی مانند دور زدن تحریم‌ها، تهاتر نفت با کالا، و فروش با تخفیف، در اصل راهکارهای موقت هستند و باید تنها برای عبور از شرایط اضطراری مورد استفاده قرار گیرند. متأسفانه در دو دهه گذشته، این شیوه‌ها به‌صورت مزمن در اقتصاد ایران نهادینه شده‌اند. این وضعیت نه‌تنها در حوزه واردات و تأمین مالی، بلکه در حوزه جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز مشکلات جدی ایجاد کرده است.

لزوم گشایش درهای کشور به روی سرمایه‌گذار خارجی

تولید نفت ایران نیز به میزان پیش‌بینی‌شده در برنامه‌های توسعه نرسیده است. در سال گذشته، تنها در یکی از میادین نفتی که توسط بخش خصوصی توسعه یافته بود، افزایش تولید مشاهده شد. در حوزه گاز، تلاش‌هایی برای جبران افت فشار صورت گرفته، اما همچنان نیاز کشور به مراتب بیش از میزان فعلی تولید است. برای پاسخ‌گویی به این نیازها، جذب سرمایه‌گذاری ضروری است؛ هم در قالب منابع مالی حاصل از فروش نفت و هم از طریق گشایش درهای سرمایه‌گذاری خارجی. تنها در چنین شرایطی می‌توان بر مشکلاتی مانند بیکاری، رشد پایین اقتصادی و تورم فائق آمد. روش‌هایی که اکنون به‌کار گرفته می‌شوند، در بلندمدت کارآمد و پایدار نیستند و نمی‌توانند مسیر توسعه اقتصادی کشور را تضمین کنند.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلان
شناسه : 525649
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *