xtrim
فارن افرز تحلیل کرد؛

پس از جنگ ایران و اسرائیل، صلح به دست چه کسانی ممکن است؟

در پی جنگ ایران و اسرائیل، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از متحدان صرف آمریکا به بازیگران مؤثر صلح در منطقه بدل شده‌اند؛ نقشی حیاتی که می‌تواند آینده ژئوپلیتیکی خاورمیانه را رقم بزند.

جهان صنعت نیوز، در پی جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، خاورمیانه بار دیگر در آستانه دگرگونی ژئوپلیتیکی قرار گرفت؛ اما این بار نه به‌دست قدرت‌های بزرگ، بلکه با ایفای نقشی تازه از سوی دولت‌های عربی حاشیه خلیج‌فارس. قطر، عربستان سعودی، امارات و عمان که تا چندی پیش تنها در نقش مصرف‌کنندگان امنیت و متحدان منطقه‌ای ایالات متحده ظاهر می‌شدند، حالا در قامت واسطه‌های صلح میان تهران و واشنگتن قد علم کرده‌اند—واسطه‌هایی که شاید آینده خاورمیانه به آنان وابسته باشد.

از شکوفایی تا شوک امنیتی

پس از بحران انرژی ناشی از کرونا، کشورهای عربی خلیج‌فارس در وضعیت اقتصادی مطلوبی قرار گرفتند. درآمدهای سرشار نفتی، ثبات داخلی و دیپلماسی متوازن میان چین، روسیه، آمریکا و ایران، آنها را به بازیگران وزین و متعادل منطقه‌ای تبدیل کرده بود. سرمایه‌گذاری‌های عظیم در هوش مصنوعی، صنعت پیشرفته و توسعه زیرساخت‌ها نیز نویدگذار آرام از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش‌بنیان می‌داد.

اما با آغاز جنگ ایران و اسرائیل و مشارکت مستقیم آمریکا در بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران، این چشم‌اندازها به‌شدت تضعیف شد. موشک‌های ایرانی که آسمان قطر را در شب روشن کردند، نماد فروپاشی توهم امنیت در منطقه بودند. حتی روابط گرم و میلیاردی کشورهای عربی با ترامپ نیز نتوانست مانع این بحران شود—واقعیتی تلخ که به‌روشنی نشان داد دسترسی به رئیس‌جمهور آمریکا الزاماً به معنای نفوذ بر تصمیم‌هایش نیست.

تغییر محاسبات راهبردی

دولت‌های عربی که سال‌ها خواهان نابودی برنامه هسته‌ای ایران بودند، اکنون بیش از همیشه نگران تداوم درگیری‌ها و بی‌ثباتی منطقه‌اند. آنها به‌خوبی دریافته‌اند که هرگونه بی‌ثباتی در منطقه، چه در قالب اختلال در ترافیک دریایی و چه حمله مستقیم به زیرساخت‌های نفتی، مستقیماً به سرمایه‌گذاری، گردشگری و امنیت اقتصادی‌شان آسیب می‌زند.

از این رو، شاهد چرخشی چشمگیر در رویکرد عربستان و امارات به سمت ایران هستیم؛ چرخشی که از توافق پکن در سال ۲۰۲۳ آغاز شد و با خودداری این کشورها از مشارکت در حملات آمریکا به یمن و ایران عمق بیشتری یافت. حتی در اوج بحران، این کشورها تلاش کردند از درگیر شدن در جنگ جلوگیری کنند. قطر و عمان، دو بازیگر کوچک‌تر اما بانفوذ، نیز نقش میانجیگری فعال‌تری را ایفا کردند.

آیا کشورهای عربی می‌توانند صلح بیاورند؟

اکنون این کشورها در نقطه عطفی ایستاده‌اند. از یک سو اسرائیل با سیاست‌های تهاجمی‌اش خواهان بازطراحی خاورمیانه به نفع خود است و از سوی دیگر ایران در مسیر بازسازی توان هسته‌ای و موشکی خود قرار دارد. اروپا کنار زده شده و ایالات متحده، بی‌اعتماد و غیرقابل پیش‌بینی به نظر نمی‌رسد تمایلی جدی به مدیریت پساآتش‌بس داشته باشد.

در چنین شرایطی، تنها گزینه معقول برای جلوگیری از تکرار جنگ، ورود فعال کشورهای عربی به عرصه دیپلماسی است. قطر با نقش خود در پایان‌بخشی به جنگ اخیر، جایگاهی ممتاز نزد ایران یافته و عمان سال‌هاست به‌عنوان میانجی قابل اعتماد تهران شناخته می‌شود. عربستان و امارات نیز هرچند نفوذشان در واشنگتن نسبت به گذشته کاهش یافته، اما هنوز هم در ساختار تصمیم‌سازی آمریکا نفوذی مؤثر دارند.

آزمون بزرگ خلیج‌فارس

واسطه‌گری میان ایران و آمریکا آسان نخواهد بود. نه تنها باید بر بی‌اعتمادی ریشه‌دار غلبه کرد، بلکه باید با لابی‌های جنگ‌طلب در اسرائیل، ساختارهای امنیتی آمریکا و افکار عمومی ایران و منطقه نیز مقابله کرد. اما اگر این کشورها موفق شوند از نفوذ خود در سه پایتخت تهران، واشنگتن و تل‌آویو استفاده کنند، شاید بتوانند خاورمیانه را از لبه پرتگاه به مسیر صلح بازگردانند.

سرنوشت اقتصادی و امنیتی کشورهای خلیج‌فارس اکنون بیش از همیشه به موفقیت در این مأموریت بستگی دارد. جنگ اخیر به آنها آموخت که دیگر نمی‌توان تنها به نفت، سلاح و رابطه با کاخ سفید تکیه کرد؛ بلکه باید در معادله صلح‌سازی نقش اول را ایفا کنند. نقشی که اگر به درستی بازی شود، نه تنها آینده منطقه بلکه جایگاه این کشورها در نظم جهانی را نیز متحول خواهد کرد.

اخبار برگزیدهسیاسی
شناسه : 525796
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *