xtrim

حقیقت تلخ : دریاچه ارومیه برای همیشه خشک شد

دریاچه ارومیه، نماد ناکامی بزرگ محیط‌زیستی ایران، در آستانه خشکی کامل قرار دارد؛ با وجود صرف هزاران میلیارد تومان و اجرای ده‌ها پروژه، اکنون حتی مسئولان محیط زیست نیز از فروپاشی کامل آن تا پایان تابستان خبر می‌دهند.

جهان صنعت نیوز، دریاچه ارومیه، یکی از مهم‌ترین و پرمناقشه‌ترین پروژه‌های زیست‌محیطی کشور، این روزها در آستانه نابودی کامل قرار دارد. باوجود صرف هزاران میلیارد تومان طی سال‌های گذشته برای احیای این پیکره آبی، امروز طبق اظهارات رسمی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، بخش شمالی دریاچه به‌طور کامل خشک شده و بخش جنوبی نیز تا پایان تابستان با سرنوشتی مشابه مواجه خواهد شد.

پرسشی جدی در برابر اصراری بی‌پاسخ

در نشست خبری اخیر سازمان محیط زیست، خبرنگار تسنیم از مسئولان پرسید چرا دولت همچنان بر تکرار طرح‌های بی‌ثمر اصرار دارد؟ چرا به‌جای پافشاری بر احیای ناممکن، سناریوی منطقی و محتمل خشکی کامل و مدیریت پس از آن در دستور کار قرار نمی‌گیرد؟ اما به جای پاسخ شفاف از سوی رئیس سازمان، معاون تالاب‌ها پاسخ داد؛ پاسخی که اگرچه به وخامت اوضاع اذعان داشت، اما همچنان بر ادامه روندهای پیشین تأکید می‌کرد.

تراز دریاچه؛ عددی برای ثبت نمانده

احمدرضا لاهیجان‌زاده، معاون تالاب‌های سازمان محیط زیست، اعلام کرد که تراز دریاچه به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده و در صورت کاهش بیشتر، دیگر حتی عددی برای ثبت باقی نخواهد ماند. او هشدار داد که در صورت ادامه این روند، از پاییز دیگر امیدی به آبگیری مجدد نیست، اما همچنان جلساتی برای تامین منابع مالی و ادامه پروژه‌های احیاء در حال برگزاری است.
سؤال اساسی اینجاست: چرا با وجود شواهد قاطع، نهادهای مسئول از پذیرش واقعیت خشکی دریاچه سر باز می‌زنند؟ آیا نگرانی از پیامدهای سیاسی اعتراف به شکست در یک پروژه بزرگ ملی مانع از تغییر رویکرد شده؟ یا ساختار بروکراتیک و بودجه‌محور سازمان‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده که حتی در مواجهه با شکست نیز باید پروژه جدید تعریف کنند؟ آنچه مسلم است، قربانی این تعلل، دریاچه‌ای است که دیگر چیزی از آن باقی نمانده.

تصویر تلخ یک دریاچه مُرده

امروز ارومیه تنها در زمستان‌ها اندکی جان می‌گیرد و در تابستان‌ها چون جسدی خشکیده روی نمکزار پهن می‌شود. تصویری که نه اغراق رسانه‌ای است و نه سیاه‌نمایی. این همان چیزی است که کارشناسان مستقلی چون پروفسور پرویز کردوانی سال‌ها پیش هشدار داده بودند: «دریاچه دیگر قابل احیا نیست.»

چرا زمان تغییر راهبرد نرسیده است؟

در شرایطی که حتی در مطالعات دهه گذشته، سناریوی خشکی کامل و تبعات اجتماعی و زیست‌محیطی آن پیش‌بینی شده، هنوز هیچ برنامه‌ای برای این مرحله ارائه نشده است. از مهاجرت جمعیت گرفته تا شیوع بیماری‌ها و گسترش ریزگردها، پیامدهایی است که در صورت عدم مدیریت، بحران‌های گسترده‌تری را رقم خواهد زد.
امروز شاید مهم‌ترین نیاز، نه ادامه پروژه‌های پرهزینه و بی‌نتیجه، بلکه شفاف‌سازی درباره وضعیت واقعی دریاچه و حرکت به‌سوی راهکارهایی برای کنترل تبعات خشکی کامل آن است. اگر دولت به این نتیجه رسیده که احیای دریاچه ممکن نیست، باید این واقعیت را با مردم در میان بگذارد و مسیر بودجه‌ها را به سمت مدیریت پیامدها و استفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای پس از خشکی سوق دهد.
پایان کار دریاچه ارومیه، اگرچه تلخ است، اما چشم بستن بر واقعیت و ادامه دادن به طرح‌هایی که حاصلی نداشته‌اند، به مراتب تلخ‌تر است. اکنون زمان آن رسیده که با واقع‌بینی و صداقت با مردم سخن گفته شود، و به‌جای شعارهای تکراری، گام‌هایی برای مهار بحران‌های آینده برداشته شود.

محیط زیست
شناسه : 526060
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *