تنهایی استراتژیک ؛ چرا ایران در نظام بینالملل تنهاست؟

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران، در نشست واکاوی تنهایی استراتژیک ایران با اشاره به جنگ دوازدهروزه، این وضعیت را نه محصول جبر جغرافیایی، بلکه نتیجه انتخابهای سیاستی و راهبردی نظام سیاسی دانست و آن را برساخته و خودخواسته خواند.
جهان صنعت نیوز، در نشستی با عنوان «واکاوی ایده تنهایی استراتژیک ایران با نمونه جنگ دوازدهروزه»، که در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد، کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل متحد و تحلیلگر مسائل بینالملل، با تمرکز بر مفهوم «تنهایی استراتژیک»، آن را محصول انتخابهای آگاهانه یا ناآگاهانه سیاست خارجی ایران دانست؛ نه نتیجه جغرافیا یا تاریخ.
تعریف تنهایی استراتژیک
احمدی در این نشست گفت: «تنهایی استراتژیک به معنای نداشتن متحد قابل اتکا در زمان بحران و تهدید است؛ وضعیتی که برخلاف آنچه تصور میشود، الزاماً ناشی از عوامل اجبارآمیز جغرافیایی یا تاریخی نیست، بلکه حاصل استراتژیهایی است که کنشگران سیاسی انتخاب میکنند.» او افزود که ایران با اتخاذ سیاستهایی خاص پس از انقلاب، از جمله شعار «نه شرقی نه غربی» و عدم اتحاد با قدرتهای جهانی یا منطقهای، خود را به سمت نوعی انزوای استراتژیک سوق داده است.
در ادامه، احمدی میان دو مفهوم «تنهایی استراتژیک» و «تنهایی ژئوپولیتیکی» تمایز قائل شد. اولی، به نبود حمایت سیاسی-نظامی ناشی از تصمیمات سیاستی یک کشور اشاره دارد؛ در حالی که دومی، ناظر بر موقعیت جغرافیایی آن کشور و محیط پیرامونیاش است. او نمونههایی از هر دو را ارائه کرد؛ از جمله کره شمالی که هم از نظر استراتژیک و هم ژئوپولیتیکی تنهاست، یا فرانسه در دوره دوگل که بهطور آگاهانه از ساختار نظامی ناتو فاصله گرفت.
تنهایی انتخابی یا سرنوشت جغرافیایی؟
احمدی سپس دو دیدگاه متفاوت را در تحلیل این وضعیت برای ایران مطرح کرد.
نخست، دیدگاه دکتر مصباحی که باور دارد تنهایی استراتژیک ایران برآمده از فرهنگ مقاومت، استقلالطلبی و فقدان پیوندهای اقتصادی مؤثر است. در این چارچوب، سه مؤلفه نقشآفرین هستند: قدرت نظامی، فرهنگ عاشورایی و ضعف در توسعه اقتصادی. مصباحی معتقد است سیاست خارجی ایران عمداً بر دو مؤلفه اول تمرکز کرده و این مسیر را آگاهانه انتخاب کرده است.
در مقابل، دکتر آرش رئیسینژاد با تأثیرپذیری از اندیشههای سیدجواد طباطبایی، تحلیل ذاتگرایانه و جغرافیامحور ارائه میدهد. از نظر او، ایران از دیرباز در «نزدیکی خطر» قرار داشته و همواره قربانی ساختار ژئوپولیتیکی منطقه و تفاوتهای هویتی از جمله شیعه بودن و فارس بودن در میان همسایگان سنی و ترک و عرب بوده است. او این وضعیت را نه یک انتخاب سیاسی، بلکه سرنوشتی محتوم میداند.
آیا این وضعیت قابل تغییر است؟
کوروش احمدی در پایان تأکید کرد که هیچیک از این دو نوع تنهایی وضعیتهای دائمی نیستند. به گفته او، ژئوپولیتیک همواره تحت تأثیر انتخابهای سیاستی، تحولات اقتصادی، تغییرات نظامی و ایدئولوژیک دچار دگرگونی میشود. او با اشاره به تحولات عراق، پایان جنگ سرد و توسعه اقتصادی کشورهای عربی منطقه، بر پویایی و تغییرپذیری این مفاهیم تأکید کرد.
سیاسیلینک کوتاه :