xtrim

بحران آب در ایران؛ تهدیدی بزرگ‌تر از جنگ و تحریم

بحران آب در ایران با ریشه‌های عمیق سوءمدیریت و خشکسالی، امروز به تهدیدی جدی‌تر از جنگ و تحریم تبدیل شده و بقا و امنیت سرزمینی کشور را به خطر انداخته است.

جهان صنعت نیوز – ایران امروز با بحرانی روبه‌روست که نه‌تنها امنیت اقتصادی و اجتماعی بلکه بقا و حیات سرزمینی آن را تهدید می‌کند. بحران آب که طی دهه‌ها با سوءمدیریت، سیاست‌های نادرست و پروژه‌های عمرانی مخرب شکل گرفته اکنون به مرحله‌ای رسیده که رئیس‌جمهور در تیرماه اعتراف کرد: تهران در حال تمام کردن ذخایر آب خود است.

ایران کشوری خشک است که به‌طور متوسط تنها یک‌سوم میانگین جهانی بارش دریافت می‌کند. اما طی پنج سال اخیر خشکسالی‌های پی‌درپی شرایط را بحرانی‌تر کرده است. از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ با جمعیتی کمتر و بارش‌های بیشتر کشور نزدیک به ۲۱۱ میلیارد مترمکعب آب از دست داده است. رقمی که تقریباً دو برابر ظرفیت تجدیدپذیر فعلی است.

مقصران بحران آب ؛ از کشاورزی تا مافیای آب

بخش عمده این آب صرف کشاورزی با روش‌های بسیار ناکارآمد شده است. در سال‌های گرم و خشک تبخیر سریع‌تر خاک، کاهش تغذیه آبخوان‌ها و افزایش مصرف بدون کاهش تقاضا، کسری منابع را تشدید کرده است. نتیجه خشک شدن رودخانه‌ها، نابودی تالاب‌ها و فرونشست زمین در بسیاری از شهرهاست.

تهران با مصرف بیش از ۲۵۰ لیتر آب در روز برای هر نفر چندین برابر الگوی مصرف جهانی عمل می‌کند. تقاضا برای پمپ و مخزن خانگی افزایش یافته و برخی خانوارها ناچار به جابه‌جایی یا استفاده از تانکرهای شده‌اند. در شهرهایی مانند نسیم‌شهر، سبزوار و خمام این شرایط فشار زیادی بر مردم وارد کرده است.

بخش کشاورزی، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب، همچنان از شیوه‌های سنتی و پرمصرف مانند آبیاری غرقابی استفاده می‌کند. کشت محصولات آب‌بری همچون چغندرقند و برنج در مناطق خشک و عدم کنترل زمین‌داران پرنفوذ، فشار بر منابع زیرزمینی را تشدید کرده است. در عین حال، حدود ۳۵ درصد محصولات کشاورزی به‌دلیل ضعف در ذخیره‌سازی، حمل‌ونقل و برنامه‌ریزی هدر می‌رود.

دهه‌ها سرمایه‌گذاری در سدسازی و طرح‌های انتقال آب که اغلب با انگیزه‌های مالی و سیاسی پیش رفته، ارتباط حیاتی میان منابع سطحی و آبخوان‌ها را قطع کرده و موجب مرگ تدریجی آن‌ها شده است. مجموعه‌ای از پیمانکاران وابسته به نهادهای سیاسی با اجرای پروژه‌هایی غیرضروری رودخانه‌ها و تالاب‌ها را نابود کرده‌اند.

کمبود آب در ایران پیامدهایی فراتر از مرزها دارد. کاهش تولید کشاورزی، مهاجرت‌های داخلی و فرامرزی را افزایش خواهد داد. تنش بر سر رودخانه‌های مرزی مانند هیرمند با افغانستان و سرشاخه‌های دجله با عراق، خطر درگیری‌های آبی را بالا می‌برد.

راهکارهای عبور از بحران آبی

راهکارهای مقابله با بحران آب در ایران دیگر نمی‌تواند به مجموعه‌ای از اقدامات پراکنده و کوتاه‌مدت محدود شوند؛ بلکه نیازمند یک تحول ساختاری، همه‌جانبه و پایدار است. نخستین گام ایجاد یک نهاد ملی مستقل آب است که فارغ از ملاحظات سیاسی و منافع گروهی، مسئولیت سیاست‌گذاری، پایش و مدیریت منابع آبی را بر عهده بگیرد. چنین نهادی باید به داده‌های دقیق و به‌روز دسترسی کامل داشته و این اطلاعات را به‌صورت شفاف در اختیار عموم و کارشناسان قرار دهد تا تصمیم‌گیری‌ها مبتنی بر شواهد علمی و واقعیات میدانی باشد.

در کنار این اقدام، احیای منابع آب زیرزمینی باید به‌عنوان یک اولویت ملی در دستور کار قرار گیرد. استفاده از روش‌های سنتی ایرانی در مدیریت آبخوان‌ها همچون قنات و سازوکارهای بومی تغذیه مصنوعی در تلفیق با فناوری‌های نوین می‌تواند تعادل از دست‌رفته میان برداشت و تغذیه آبخوان‌ها را تا حدی بازگرداند. این رویکرد علاوه بر حفظ میراث دانش بومی، ظرفیت انعطاف‌پذیری بیشتری در برابر تغییرات اقلیمی فراهم می‌کند.

از سوی دیگر، مدیریت تقاضای آب باید به‌طور جدی پیگیری شود. این امر از مسیر آموزش عمومی برای تغییر الگوی مصرف، ارائه مشوق‌های اقتصادی به بخش‌های کم‌مصرف و اعمال جریمه یا محدودیت برای استفاده‌های بی‌رویه امکان‌پذیر است. در بخش شهری، کاهش تلفات ناشی از شبکه‌های فرسوده و ارتقای بهره‌وری تجهیزات خانگی باید در اولویت باشد. در بخش کشاورزی نیز اجرای برنامه‌های آموزش کشاورزان، ترویج آبیاری نوین و حمایت مالی از تغییر کشت‌های پرمصرف به محصولات سازگار با اقلیم ضروری است.

یکی دیگر از محورهای مهم، توقف پروژه‌های مخرب و بازنگری در طرح‌های بزرگ آبی است. بسیاری از سدها و طرح‌های انتقال آب که در سال‌های گذشته اجرا شده‌اند، نه‌تنها به بهبود وضعیت آبی کشور کمک نکرده بلکه با قطع ارتباط آب‌های سطحی و زیرزمینی، روند خشک‌شدن تالاب‌ها و نابودی اکوسیستم‌ها را تسریع کرده‌اند. بازسازی این اکوسیستم‌ها از تالاب‌های حیاتی گرفته تا رودخانه‌های خشک‌شده باید بخشی جدایی‌ناپذیر از سیاست‌های آبی کشور باشد.

اصلاح الگوی کشت و بهینه‌سازی مصرف آب در کشاورزی به‌عنوان بزرگ‌ترین بخش مصرف‌کننده آب کلید اصلی تعادل‌بخشی به منابع است. تغییر به سمت محصولات کم‌آب‌بر، بهبود مدیریت مزرعه، کاهش ضایعات و استفاده از فناوری‌های نوین ذخیره و توزیع آب می‌تواند مصرف این بخش را به‌طور چشمگیری کاهش دهد.

واقعیت این است که بدون چنین مجموعه‌ای از اصلاحات بنیادین، هر اقدام مقطعی از حفر چاه‌های عمیق گرفته تا تعطیلی‌های موردی تنها به‌مثابه یک مسکن موقت عمل خواهد کرد و نه‌تنها بحران را حل نمی‌کند، بلکه زمان باقیمانده برای نجات منابع آبی و جلوگیری از فروپاشی زیست‌محیطی کشور را کوتاه‌تر خواهد کرد.

 

اخبار برگزیدهمحیط زیست
شناسه : 526517
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *