تحریم ایران بعد از جنگ؛ استراتژی قدیمی آمریکا با اهداف تازه

با وجود پایان جنگ ایران و اسرائیل به نظر نمی رسد که آمریکا قصد کنار گذاشتن تحریمهای ایران را داشته باشد و آن را همچنان ابزار اصلی فشار میداند.
جهان صنعت نیوز – پس از پایان جنگ ۱۲ روزه و عملیات هماهنگ نظامی اسرائیل و آمریکا که هدف آن وارد کردن ضربه جدی به تأسیسات هستهای و موشکی ایران بود، یک پرسش کلیدی در فضای سیاسی منطقه و جهان شکل گرفته که آیا غرب بهویژه ایالات متحده و متحدانش، اکنون که بهزعم خود بخشی از اهداف نظامی را محقق کردهاند، آمادهاند تا از شدت فشارهای اقتصادی و تحریمها بکاهند یا حتی بخشی از آن را لغو کنند؟
این پرسش از آنجا اهمیت دارد که برخی محافل غربی کاهش یا تعلیق تحریمها را بهعنوان امتیازی برای ترغیب ایران به گفتوگو مطرح میکنند. اما مرور روندهای سیاسی، اظهارنظر مقامات آمریکایی و تصمیمات هفتههای پس از جنگ نشان میدهد که چنین رویکردی در دستور کار نیست. برعکس شواهد حکایت از آن دارد که واشنگتن و همپیمانانش از موقعیت جدید برای تحکیم بیشتر تحریمها و استفاده هدفمندتر از این ابزار بهره میگیرند؛ بهگونهای که محدودیتها نهتنها ادامه پیدا کند بلکه به شکل دقیقتری بر حوزههایی متمرکز شود که میتواند مسیر بازسازی برنامه هستهای و موشکی ایران را دشوار و پرهزینه سازد.
در واقع در نگاه غرب، عملیات نظامی صرفاً یک گام تاکتیکی بوده و ابزار تحریم همچنان نقش محوری در راهبرد کلان مهار ایران دارد. راهبردی که ترکیب فشار نظامی محدود با فشار اقتصادی گسترده را کارآمدترین مسیر برای پیشبرد اهداف خود میداند.
تحریمها؛ ستون ثابت سیاست فشار
از میانه دهه ۱۳۸۰ که آمریکا نخستین تحریمهای هدفمند علیه برنامه هستهای ایران را اعمال کرد، سیاست فشار اقتصادی بهعنوان یک رکن ثابت در راهبرد کلان غرب شکل گرفت. این تحریمها ابتدا در قالب محدودیتهای صادراتی و مالی آغاز شد اما بهتدریج دامنه آنها به بخشهای حیاتی اقتصاد ایران از انرژی و بانکداری گرفته تا حملونقل و بیمه، گسترش یافت. هدف این رویکرد بالا بردن هزینههای اقتصادی فعالیتهای هستهای ایران و ایجاد فشار داخلی برای تغییر محاسبات سیاسی بود.
امضای توافق هستهای برجام تنها یک وقفه موقت در این روند ایجاد کرد. گرچه بخشی از تحریمها تعلیق شد اما ساختار اصلی و زیرساخت حقوقی و نهادی تحریمها حفظ گردید تا در صورت تغییر شرایط امکان بازگشت سریع آنها فراهم باشد. همین موضوع باعث شد که با خروج آمریکا از برجام تحریمها با شدت بیشتر و دامنه وسیعتر بازگردند و حتی حوزههایی را هدف قرار دهند که پیشتر در برجام رفع محدودیت شده بود.
این تحریمها در سالهای اخیر اثرات عمیق خود را در بخشهای مختلف اقتصاد ایران بهویژه زیرساختهای حیاتی مانند شبکه برق، حملونقل و تأمین مالی برجای گذاشتهاند. محدودیت در دسترسی به سرمایهگذاری خارجی، فناوریهای نوین و بازارهای جهانی، بازسازی و نوسازی این بخشها را دشوار کرده است.
اکنون پس از حملات نظامی اخیر که بخشهایی از تأسیسات هستهای آسیب دیدهاند، غرب این وضعیت را فرصتی مضاعف میبیند. از نگاه آنها تخریب بخشی از زیرساختهای هستهای شرایط را برای اعمال محدودیتهای دقیقتر و نظارتهای سختگیرانهتر فراهم میکند تا مسیر بازسازی برنامه هستهای ایران طولانیتر، پرهزینهتر و پیچیدهتر شود. در عمل این به معنای آن است که تحریمها نهتنها کاهش نمییابند بلکه به سمت هدفگیری مستقیم زنجیره تأمین و ظرفیتهای فنی کشور هدایت خواهند شد.
سناریوی حفظ و تشدید تحریمها
دولت آمریکا و متحدانش با این استدلال که ایران برای بازسازی برنامه هستهای نیازمند واردات تجهیزات و مواد پیشرفته است، درصدد تقویت سازوکارهای نظارتی و جلوگیری از ورود اقلام کلیدی مانند فیبرکربن و قطعات سانتریفیوژ هستند. در این چارچوب تمرکز بیشتر بر رصد و توقیف محمولههای حساس در دستور کار قرار گرفته است.
همچنین، بحث فعالسازی مکانیسم اسنپبک در شورای امنیت دوباره مطرح شده است. ابزاری که میتواند تحریمهای بینالمللی پیشین را بهطور کامل بازگرداند و همه کشورهای عضو سازمان ملل را به اجرای آن ملزم کند. این موضوع از نگاه غرب، فشار چندجانبهای ایجاد میکند که فراتر از تحریمهای یکجانبه آمریکا عمل خواهد کرد.
موضعگیریهای متناقض اما هدف واحد
هرچند در اظهارات مقامات آمریکایی گاه نشانههایی از تمایل به گفتوگو و توافق دیده میشود اما در عمل سیاست کلی واشنگتن تغییر نکرده است. حتی اظهارات اخیر رئیسجمهور آمریکا که بهطور تلویحی امکان خرید نفت ایران توسط چین را مجاز دانسته بود، به سرعت از سوی مقامات دیگر پس گرفته شد. این رفتار نشان میدهد که ساختار تصمیمگیری در غرب همچنان تحریم را ابزار اصلی مهار ایران میداند.
پرسش «آیا غرب از تحریم ایران دست میکشد؟» پاسخ روشنی دارد. با توجه به روندهای کنونی و راهبرد ثابت آمریکا و متحدانش، نشانهای از عقبنشینی جدی در سیاست تحریم دیده نمیشود. برعکس شواهد نشان میدهد که غرب تلاش دارد از شرایط پس از جنگ برای تحکیم و کارآمدتر کردن فشارهای اقتصادی بهره گیرد و این سیاست را همچنان بهعنوان ابزار اصلی در قبال ایران حفظ کند.
اخبار برگزیدهسیاسیلینک کوتاه :