پرفورمنسهایی برای تخریب، نه ترمیم

تئاتر شهر تهران، بهعنوان یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی و هنری ایران، این روزها با تهدیدهایی از سوی ساختوسازهای بیضابطه، بیتوجهیهای مدیریتی و تصمیمهای غیرکارشناسی مواجه است؛ از آسیبهای سازهای و تغییرات غیراصولی تا نصب سازههای موقتی و اجرای پرفورمنسهای بحثبرانگیز در حریم آن. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند نهتنها هویت معماری و کارکرد هنری این مجموعه را تهدید میکند، بلکه بخشی از حافظه فرهنگی پایتخت را به خطر میاندازد.
سارا پوردلجو – جهان صنعت نیوز: تئاتر شهر تهران، یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی و هنری ایران، نهتنها بهعنوان یک سازه معماری بیبدیل شناخته میشود، بلکه قلب تپندهٔ هنر نمایش در کشور نیز بهشمار میرود. این بنا، در طول بیش از پنج دهه فعالیت خود، بارها دستخوش تغییرات، تهدیدها و آسیبهایی شده است که در صورت بیتوجهی، میتواند منجر به تخریب بخشی از هویت فرهنگی پایتخت شود. از سوی دیگر، عدم رسیدگی به سازههای تاریخی و فرهنگی کشور ــ که بخشی از هویت و تاریخ غنی ایران محسوب میشوند موضوع تازهای نیست؛ سازههایی که اگر بهدرستی مورد توجه قرار میگرفتند، مشابه آنها در هیچ نقطهای از جهان یافت نمیشد و ایران را به یکی از قطبهای اصلی گردشگری جهان بدل میساخت.
دست از سرِ پیکرِ بیجانِ تئاتر شهر بردارید
ساخت تئاتر شهر در سال ۱۳۴۶ آغاز شد و در سال ۱۳۵۱ به پایان رسید. طراحی این بنا بر عهدهٔ معمار ایرانی، علی سردار افخمی، بود و هدف از احداث آن، ایجاد مرکز اصلی نمایش در ایران عنوان شده بود. این مجموعه با الهام از معماری سنتی ایرانی (ترکیبی از آجر، طرح دایرهای و ستونهای تزئینی) ساخته شد و شامل سالنهای اصلی، قشقایی، چهارسو، سایه و پلاتو اجرا است. در سال ۱۳۸۴، بخشی از دیوار ضلع جنوبی مجموعه، بر اثر حفاریهای مجاور، فرو ریخت؛ در حالی که اجرای زنده در حال برگزاری بود. افزون بر این، ساختوسازهای نامناسبی همچون احداث مسجد یا سازههای تجاری در نزدیکی بنا، منجر به تخریب بخشی از دیوار حیاط و سالنهای قشقایی و خورشید شد. افزایش ترکها و نشستهای موضعی در دیوارهها نیز، در نتیجهٔ لرزشهای ناشی از ساختوسازهای اطراف، آسیبهای جدیتری را به این نماد اصلی فرهنگ، هنر و تئاتر کشور وارد ساخت.
عدم برخورد با دستفروشانی که در فاصلهای بسیار نزدیک به این سازه فعالیت میکنند و نمای آن را مخدوش کردهاند، خود موضوعی مفصل و قابل تأمل است. حضور افراد بیخانمان، دستفروشان و معتادان متجاهر در فضای اطراف تئاتر شهر، باعث ایجاد احساس ناامنی و کاهش رغبت عمومی برای حضور در این محوطه شده است.
بعدتر، نصب سازهٔ موقتی موسوم به «لابیرنت» بر بام مجموعه بهمنظور اجرای یک پرفورمنس هنری موجب وارد آمدن فشار به سازه و بروز ترکهایی در سقف شد. هرچند این سازه بعدها برداشته شد، اما آسیبهای ناشی از آن همچنان باقی ماندهاند. علاوه بر این، استفاده از مصالح ناسازگار در برخی مرمتهای غیراصولی، مانند تغییر کف سالنها یا الحاق پردههای جدید، هویت معماری بنا را نیز تهدید کرده است.
تئاتر شهر فاقد “حریم مصوب فرهنگی” از سوی میراث فرهنگی است. چند طرح برای محصورسازی یا ساماندهی اطراف تئاتر مطرح شده است، اما اجرای هیچیک از آنها تاکنون رضایتبخش نبوده است. پیشنهاداتی برای ایجاد میدان فرهنگی با طراحی یکپارچه برای محوطهٔ تئاتر، پیادهراهسازی، فضای سبز و گالریهای روباز ارائه شدهاند، ولی عمدتاً در حد طرح باقی ماندهاند. حالا نیز، با کشیدن حصاری در اطراف بنا، نما و جلوهٔ این نماد فرهنگی بهکلی از بین رفته است.
نخاله ریختن، پرفورمنس نیست!
شهرداری تهران اخیراً اقدام به نصب سازهای با حجم قابل توجهی از نخالههای ساختمانی در حریم تئاتر شهر کرده است؛ اقدامی که واکنشهای مختلفی را بهدنبال داشته است.
این ماکت که به گفتهٔ مسئولان شهرداری، نمادی از ویرانی خانهها در جریان جنگ ۱۲ روزه محسوب میشود ــ با هدف نمایش تأثیرات مخرب جنگ بر زندگی شهروندان طراحی شده و در قالب یک «پرفورمنس هنری» معرفی شده است. این در حالی است که انتخاب محل نصب آن، یعنی فضای اطراف تئاتر شهر، با انتقادهایی از سوی برخی هنرمندان و کارشناسان شهری مواجه شده است. دلجویی از بازماندگان جنگ ۱۲ روزه و نشان دادن اینکه هنوز یاد و رنج آنها فراموش نشده، نیت ارزشمندی است که اگر با تدبیر و درک درست همراه باشد، میتواند تأثیر مثبتی در جامعه بگذارد. اما اجرای چنین نیتی، بهویژه در فضاهای عمومی و فرهنگی، نباید خود به بحرانی جدید بدل شود. انتخاب مکان، شیوه اجرا و احترام به فضای شهری و هویت تاریخی مکانهایی مانند تئاتر شهر، نباید قربانی تصمیمهای نمادین و بیمطالعه شود. بزرگداشت رنج گذشته، اگر باعث آزردگی امروز شود، از هدف اصلی خود دور میماند.
جناب آقای زاکانی، آیا در شرح وظایف یک شهردار، اجرای پرفورمنس و تئاتر ذکر شده است؟ مگر نه اینکه در فهرست وظایف شما، زیباسازی شهر یکی از اصول اصلی بهشمار میرود؟
در نهایت، تئاتر شهر نه فقط یک ساختمان تاریخی، بلکه میراثی زنده از فرهنگ، هنر و هویت جمعی ماست. بیتوجهی به این نماد ملی، تنها تخریب یک سازه نیست، بلکه تخفیف جایگاه هنر در جامعه و نادیدهگرفتن حافظهٔ تاریخی ملت ایران است. حفاظت از تئاتر شهر و بازگرداندن شأن فرهنگی آن، نیازمند عزمی جدی، تصمیمگیریهای کارشناسانه و پرهیز از اقدامات نمایشی و بیمطالعه است. این مجموعه باید از حاشیهنشینی در سیاستهای شهری و فرهنگی خارج شود و در جایگاهی که شایسته آن است، یعنی در مرکز توجه مدیریت فرهنگی و شهری، قرار گیرد.
تئاتر شهر، شایسته مراقبت، مرمت اصولی و بازتعریف بهعنوان قلب تپندهٔ فرهنگ ایران است؛ نه محل اجرای طرحهای بیریشه و بیهویت. پیش از آنکه دیر شود، باید به این هشدارها گوش سپرد و برای نجات یکی از مهمترین نمادهای فرهنگی پایتخت، قدمی مؤثر برداشت.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :