از باغ صبا تا تئاتر شهر؛ روایت تخریبهای خاموش در قلب تهران

عدم توجه به حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی در تهران تبدیل به امری مرسوم و رویهای ثابت شده است. ساختمان تئاتر شهر، این قلب فرهنگی و هنری پایتخت یکی از مهمترین بناهایی است که در سایه بیتوجهی مسئولین شهری رو به اضمحلال میرود.
سارا پوردلجو- جهان صنعت نیوز: یکی از چالشهای معماری و فضاسازی شهری در سالهای گذشته عدم توجه کافی به حفظ و مرمت بناهای تاریخی و ارزشمند و همچنین بی هویتی سازههای تازهساز است. بناهایی تاریخی که هر کدام داستانی در دل خود دارند، به حال خود رها شدهاند و شهرداری تلاشی برای حفظ، مرمت و بازسازی و انجام تعمیرات مورد نیاز برایشان انجام نمیدهد. یکی از مهمترین سازههای شهری در تهران که علاوه بر ارزش تاریخی کارکردی هنری و فرهنگی دارد، ساختمان تئاتر شهر است که در سایه بیمهری مسئولین شهری تبدیل به ساختمانی فرسوده شده است. فضای اطراف این قلب هنری و فرهنگی پایتخت تبدیل به جولانگاه معتادان و دستفروشان شده و به سرعت رو به اضمحلال میرود.
در این خصوص با محمد مهدی کلانتری، پژوهشگر میراث فرهنگی و متخصص بافت و بناهای تاریخی گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
در سالهای اخیر یکی از بناهایی که همواره مورد آسیب قرار گرفته، «تئاتر شهر» است. اقداماتی انجام شده که نه تنها به ظاهر بنا لطمه زده، بلکه گاه خودِ سازه را هم دچار آسیب کرده است. برای شروع بحث، مایلید از کدام بخش آغاز کنیم؟
تئاتر شهر به دلایل مختلف بیشتر از بسیاری از بناهای دیگر آسیب دیده است. یکی از مداخلات جدی، ساخت مسجدی در جنوب این بنا بود. طرح اولیه که توسط آقای نقرهکار ارائه شد، ساختمانی با ارتفاعی حداقل دو برابر تئاتر شهر بود. بهطور آشکار هدف آن بود که با ارتفاعگیری، تئاتر شهر به حاشیه رانده شود. خوشبختانه شهرداری با این طرح مخالفت کرد. سپس پروژه به آقای دانشمیر و آقای دانش سپرده شد و آنان طرحی پلکانی و خنثی ارائه دادند که از نظر ارتفاع تداخلی ایجاد نمیکرد. با این حال، آنچه در نهایت ساخته شد هیچ شباهتی به مسجد نداشت و عملاً هویتی نامشخص پیدا کرد؛ افراط در طرح نخست و تفریط در اجرای نهایی، نتیجهای متناقض به بار آورد.
مداخله بعدی در غرب تئاتر شهر، آن سوی خیابان ولیعصر رخ داد. در این محدوده باغ و عمارت تاریخی «صبا» قرار داشت که در دوره قاجار ساخته شده و در سال ۱۳۸۲ ثبت ملی شده بود. با وجود این، در سال ۱۳۸۷ شهرداری تهران آن بنا را بهطور کامل تخریب کرد و به جای آن ایستگاه آتشنشانی و میدان میوه و ترهبار ساخت. این تخریب تا سال گذشته پنهان مانده بود و حتی میراث فرهنگی هم از آن بیاطلاع بود. بررسیهای بعدی و عکسهای هوایی نشان داد که این بنا پانزده سال پیش از بین رفته است.
سال گذشته نیز شهرداری به بهانه ساماندهی دستفروشان اطراف تئاتر شهر، چهار بنای واجد ارزش تاریخی دیگر را که در نقشه عرصه و حریم تئاتر شهر با علامت مشخص شده بودند، تخریب کرد. این اقدام در حالی انجام شد که طبق ابلاغ رسمی، این بناها باید حفظ میشدند. ما در همان زمان موضوع را رسانهای کردیم و متوجه شدیم که تخریب باغ صبا هم در همان سالها اتفاق افتاده بود. این موارد نشان میدهد شهرداری برای دخل و تصرف در حریم بناها اغلب بدون استعلام از میراث فرهنگی اقدام میکند. حتی در مواردی که میراث از تخریب مطلع میشود، شکایتی مطرح نمیکند و کار عملاً بیپاسخ میماند.
تخریب باغ صبا در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد و شهرداری آقای قالیباف صورت گرفت؛ به نظر میرسید نوعی هماهنگی میان دو نهاد وجود داشته باشد، چرا که هیچ واکنشی نشان داده نشد.
مداخله دیگر ماجرای حصارکشی اطراف تئاتر شهر است. این بنا از ابتدا در دل یک محوطه باز طراحی شده بود؛ فضایی که کارکردی شهری و عمومی داشت و محلی برای تجمع، تعامل و حتی اجرای تئاترهای خیابانی محسوب میشد. بستن چنین فضایی با حصار اشتباهی بزرگ است، چرا که شهرهای بزرگ دنیا تلاش میکنند عرصههای عمومی را گسترش دهند، نه محدود. استدلال شهرداری این بود که مشکلات اجتماعی نظیر فروش مواد مخدر یا حضور گروههای خاص در اطراف بنا، باعث شده این فضا ناامن تلقی شود. اما پاسخ درست به چنین مشکلاتی محصور کردن فضاهای عمومی نیست، بلکه باید با تدابیر اجتماعی و انتظامی مناسب، کارکرد اصلی محوطه حفظ شود. در کنار این مسائل، اخیراً هم سازهای موقت به شکل یک بنای نیمهمخروبه جنگی در حریم تئاتر شهر نصب شده است. از نظر کالبدی آسیبی به بنا نمیزند و قابلیت جمعآوری دارد، اما از نظر منظر شهری جایگاه درستی ندارد و با هویت محوطه همخوانی پیدا نمیکند. با این حال، میزان آسیب آن هرگز به اندازه ساخت مسجد یا تخریب باغ صبا نیست که آثار بازگشتناپذیری برجای گذاشتند.
خود ساختمان تئاتر شهر در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا آسیبهای جدی در آن مشاهده شده است؟
من بازدید میدانی دقیق از بنا نداشتهام، بنابراین نمیتوانم نظر کارشناسی قطعی بدهم. اما میدانم که مرمت جدی در سالهای اخیر صورت نگرفته است. ترکها و آسیبهای موجود همچنان پابرجاست و رسیدگی کافی انجام نشده است. این در حالی است که تئاتر شهر یکی از مهمترین سالنهای نمایش در کشور است و باید در شأن آن نگهداری شود. متأسفانه بسیاری از بناهای ثبت ملی، مانند تئاتر شهر، عملاً رها شدهاند و توجه کافی به آنها نمیشود.
آیا نهادی برای پیگیری این تخریبها و مداخلات وجود ندارد؟
طبق قانون، دادستانی و سازمان بازرسی باید نسبت به تخریب آثار ملی ورود کنند. حتی در سال ۱۳۹۹ دادستان کل کشور طی نامهای به دادستانهای سراسر کشور تأکید کرد که باید با متخلفان در حوزه میراث برخورد شود. با این حال، در عمل هیچ اقدام مؤثری صورت نگرفته است. در بسیاری موارد بناهایی که حتی ثبت ملی شدهاند تخریب میشوند، اما نه شکایتی از سوی میراث فرهنگی مطرح میشود و نه محکومیتی برای متخلفان در کار است. در نهایت تنها رسانهها، افکار عمومی و برخی سازمانهای مردمنهاد موضوع را پیگیری میکنند؛ اما تا زمانی که نهادهای مسئول وارد عمل نشوند، روند تخریب ادامه خواهد داشت.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهلینک کوتاه :