مرغ ارزان میشود، اما گوشت قرمز نه!

بازار گوشت مرغ و قرمز علیرغم تعلق به یک گروه کالایی، رفتاری کاملاً متضاد در برابر نوسانات قیمتی نشان میدهند که ناشی از تفاوتهای ساختاری در تولید، توزیع و مداخلات دولتی است.
جهان صنعت نیوز – تحلیل روندهای قیمتی نشان میدهد که بازار گوشت مرغ و گوشت قرمز با وجود شباهت ظاهری از نظر واکنش به شوکهای اقتصادی و سیاستهای دولتی رفتاری کاملاً متفاوت دارند. مرغ به دلیل چرخه تولید کوتاه و کنترلهای قیمتی گسترده، نوسانات سریع اما کوتاهمدتی را تجربه میکند. در حالی که گوشت قرمز با چرخه تولید طولانی، هزینههای بالاتر و نقش پررنگ واسطهها دچار حبابهای قیمتی ماندگار و فشار بلندمدت بر معیشت خانوارها میشود. سیاستهای حمایتی نامتناسب، نبود شفافیت در توزیع و بیاعتمادی عمومی از جمله عواملی هستند که بحران را تشدید کرده و ضرورت نگاه ساختاری به حل این مسئله را دوچندان کردهاند.
رفتار متضاد بازار مرغ و گوشت قرمز
بررسی روندهای قیمتی نشان میدهد که گوشت مرغ و گوشت قرمز هرچند در یک گروه کالایی قرار میگیرند، اما رفتار قیمتی آنها بهشدت متفاوت است. مرغ به دلیل ماهیت تولید صنعتی و چرخه سریع پرورش، بازاری دارد که واکنش آن به شوکهای عرضه و تقاضا بسیار سریعتر است. به همین دلیل زمانی که قیمت نهادههای دامی بالا میرود یا محدودیتهایی در تأمین خوراک دام ایجاد میشود، قیمت مرغ بهسرعت جهش میکند. اما همین بازار به دلیل کوتاه بودن دوره پرورش به همان سرعت نیز توانایی بازگشت دارد و حبابهای قیمتی آن اغلب کوتاهمدت هستند. به بیان سادهتر، مرغ کالایی است که هم نوسانپذیری بالایی دارد و هم دوره انفجار و فروپاشی قیمت در آن کوتاهتر از سایر انواع گوشت است.
در مقابل بازار گوشت قرمز رفتاری ماندگارتر دارد. چرخه تولید طولانیتر، هزینههای بالاتر نگهداری و پرورش دام و وابستگی بیشتر به شرایط آبوهوایی و واردات نهادههای خاص سبب میشود که هر تکانه قیمتی در این بازار اثرات پایدارتری بر جای بگذارد. وقتی قیمت گوشت قرمز به دلیل فشار هزینهها یا محدودیت عرضه افزایش مییابد، این افزایش نهتنها بهسرعت جبران نمیشود بلکه میتواند تا ماهها و حتی سالها در بازار باقی بماند. به همین دلیل، حبابهای قیمتی در بازار گوشت قرمز ماندگارترند و فشار بیشتری بر معیشت خانوار وارد میکنند.
اما تفاوت فقط در ساختار تولید نیست. سیاستهای دولتی نیز نقش مهمی در شکلگیری این الگو دارند. بازار مرغ همواره در معرض مداخلات قیمتی و یارانهای بوده است؛ از کنترل قیمت جوجه یکروزه گرفته تا یارانه نهادههای دامی. این مداخلات اگرچه در کوتاهمدت میتوانند به کاهش قیمت منجر شوند اما در عمل خود به عاملی برای بیثباتی بازار بدل شدهاند. قیمت مرغ معمولاً پس از هر دوره مداخله دولتی با جهشهای تند مواجه شده و پس از آن بهسرعت فروکش کرده است. در بازار گوشت قرمز اما به دلیل محدودیت بیشتر در ابزارهای کنترل و دشواری جایگزینی دولت کمتر قادر به مداخله مستقیم بوده و همین امر باعث شده نوسانات آن بهمراتب پایدارتر و دیرپایتر باشد.
نکته دیگر به نقش واسطهها و دلالان مربوط میشود. شبکه توزیع مرغ به دلیل تولید انبوه و نظارت نسبی دولت، امکان بیشتری برای کنترل دارد اما در بازار گوشت قرمز حضور واسطهها پررنگتر است. همین حلقههای میانی باعث میشوند که حتی اگر در مقطعی عرضه بهبود پیدا کند کاهش قیمت به کندی و با تأخیر به دست مصرفکننده برسد. در نتیجه حبابهای قیمتی در این بازار بیشتر از آنکه در مرحله تولید شکل بگیرند در فرآیند توزیع و بازاررسانی تثبیت میشوند.
بهطور کلی مرغ کالایی است که هرچند بهشدت نوسان دارد، اما قابلیت بازگشت سریع به تعادل را نیز دارد. در حالی که گوشت قرمز با چرخه تولید طولانی، هزینههای بالاتر و نقش پررنگ واسطهها بازاری است که یکبار گرفتار حباب قیمتی شود، آثار آن مدتها باقی میماند و سفره خانوار ایرانی را تحت فشار قرار میدهد.
بازار گوشت و هراس حبابهای ماندگار
حبابهای قیمتی در بازار گوشت آثار مستقیم و عمیقی بر زندگی خانوارها، امنیت غذایی و حتی اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی کشور بر جای میگذارند. بررسی رفتار بازار نشان میدهد که زمانی که قیمتها به شکل غیرمنطقی از مسیر تعادلی فاصله میگیرند، اولین گروهی که تحت فشار قرار میگیرند دهکهای پایین درآمدی هستند. برای بسیاری از این خانوارها، گوشت قرمز از مدتها پیش به کالایی لوکس تبدیل شده و هر بار که قیمتها وارد یک مسیر حبابی میشوند، این فاصله بیش از پیش افزایش مییابد. نتیجه چنین روندی جایگزینی مرغ بهجای گوشت قرمز در سبد غذایی خانوار است؛ تغییری که در بلندمدت پیامدهای جدی برای سلامت عمومی و کیفیت تغذیه جامعه به همراه دارد.
از منظر کلان بیثباتی بازار گوشت به تضعیف امنیت غذایی منجر میشود. وقتی خانوارها نتوانند به شکل پایدار به منابع پروتئینی دسترسی داشته باشند، احساس نااطمینانی نسبت به آینده افزایش مییابد. این نااطمینانی در سطح مصرفکننده باقی نمیماند و تولیدکنندگان را نیز دچار سردرگمی میکند. دامداران و مرغداران در شرایطی که قیمتها به صورت جهشی بالا و پایین میرود، نمیتوانند برنامهریزی درازمدت برای تولید انجام دهند و در نتیجه چرخه تولید بارها دچار وقفه یا کاهش ظرفیت میشود. به همین دلیل است که شوکهای قیمتی در این بازار نهتنها زودگذر نیستند بلکه آثارشان از تولید تا مصرف را درگیر میکنند.
در کنار این مسائل، حبابهای قیمتی به اعتماد عمومی نسبت به سیاستهای تنظیمی نیز آسیب میزنند. تجربه سالهای اخیر نشان داده است که هر بار سیاستهای دستوری برای کنترل قیمتها اعمال شده، پس از یک دوره کوتاه آرامش، جهشهای قیمتی شدیدتری رخ داده است. این چرخه معیوب نهتنها باعث بیاعتمادی مصرفکنندگان به وعدههای دولت شده بلکه فضای مناسبی برای فعالیت واسطهها و سوداگران فراهم کرده است. حضور پررنگ واسطهها در بازار فاصله قیمت تولید تا مصرف را افزایش داده و همین مسئله احساس بیعدالتی در میان مردم را تشدید کرده است.
حبابزدایی از قیمت گوشت
پیامدهای حباب قیمتی در بازار گوشت تنها به افزایش رقم روی تابلوی قیمتها محدود نمیشود؛ این حبابها به تدریج سبک زندگی، الگوی مصرف، سلامت عمومی و حتی رابطه میان دولت و جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین نگاه به این مسئله باید فراتر از یک چالش اقتصادی کوتاهمدت باشد و بهعنوان تهدیدی برای رفاه اجتماعی و ثبات اقتصادی کشور در نظر گرفته شود.
مقابله با حبابهای قیمتی در بازار گوشت نیازمند سیاستهای پایدار و ساختاری است. در این مسیر حمایت هدفمند از تولیدکنندگان واقعی نقش بسزایی دارد. تجربه نشان داده که پرداخت یارانههای پراکنده یا کنترل دستوری قیمتها نهتنها مشکلی را حل نکرده بلکه خود عاملی برای شکلگیری نوسانهای تازه بوده است. در مقابل ارائه تسهیلات ارزانقیمت برای تأمین نهادههای دامی، حمایت از سرمایهگذاری در زنجیره تولید و تضمین خرید منصفانه میتواند ثبات نسبی را به بخش عرضه بازگرداند.مسئله دیگر به نقش واسطهها و عدم شفافیت در زنجیره توزیع باز میگردد. هرچه فاصله میان تولیدکننده و مصرفکننده کوتاهتر شود، امکان دستکاری قیمتی و ایجاد حبابهای سوداگرانه کمتر خواهد بود.
اخبار برگزیدهکشاورزیلینک کوتاه :